به نام الله چند روز گذشته حرف و حدیثایی پیش اومد که دیدم لازمه یه کم به مدرسه برگردیم سر جاهامون دست به سینه بشینیم و بعضی کلماتو با صدای معلم دوباره تکرار کنیم معلم اینجا تجربیاتی هستش که ما از بودن در اینجا و در کنار هم بودن به دست میاریم در ورود و خروج ادما به محله مون از واقعی واقعیش تا کابوس و خیالیش .البته دلم نمی خواد این ماجراها مثل یه بستنی کش دار تموم لباسای فکرمونو کثیف وآشفته کنه نه ! تجربه به دست آوردن غنیمته و باید ازش کمک بگیریم تا هر روز بهتر از قبل بشیم و محله مون به شکوفایی برسه
Day: اردیبهشت ۳۱, ۱۳۹۳
درود. آورده اند که در زمانهای قدیم در سرزمین پارسیان، در بلادی که آن را اصفهان مینامیدند و آن را نصفه جهان همی دانستند، مردی میزیست بسی با اراده و خوشقلب و با دانش فراوان. گویند که وی را دانش رایانه و تلفن همراه بسیار بود و به زبان سرزمینهای دوردستی که انگلستان مینامیدندش مسلط بود. روزی این جوان برومند و دانشمند تصمیم گرفت محله ای بسازد و نام خود را بر سردر آن همی نهد. لهذا اراده همی کرد و محله این بنا نهادی و نامش را محله ی مجتبا و دوستان نامید و نشانیش را هم گوشکن نهادی. جانم برایتان گوید که وی این محله را برای
