دستهها
نوبهار آمده باز!
صبحگاه آمده باز، باز لبخندِ بهار، باز آن بلبلِ مست، باز آوازِ هَزار. باغ ها غرقِ سُرور، آسمان مستِ سحر، قاصدک های صبا، قاصدانِ خوش خبر، خاک بنشسته به گل، یاس ها شاد و سپید، عطرِ گل، بویِ بهار، خنده و شادی و عید. در دو چشمانِ سحر، قصه ی روشنِ نور، دیده ها مأمنِ مهر، سینه ها خانه ی شور. سبز با دستِ طرب، نغمه خوانانِ چمن، شور در بانگِ هَزار، نور در دشت و دمن. باز پهنای زمین، غرق در نور و صداست، همه لبریزِ بهار، همه جا بویِ خداست. باز ترسیمِ بهشت، باز آوازِ هَزار، بَه چه شاد است سحر!،