خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو

نشریه جهان آزاد، شماره 90. آموزش تحرک و جهتیابی به دانش‌آموزان با آسیب بینایی توأم با دیگر معلولیت‌ها: بخش سوم

سلامی گرم و روشن به عزیزان همراه و همراهان عزیز محله نابینایان!

امید که وجود نازنینتون مالامال از گرمای عشق و نور امید باشه!

 

با یکی دیگه از سفرهای محله به جهان آزاد که آخرین بخش از سیر طولانی این ماهمون هم هست همراه شماییم و امیدواریم از همراهی ما خسته نشده باشید!

 

در بخش‌های پیشین گذری داشتیم به چگونگی آموزش جهتیابی و حرکت به افرادی که علاوه بر نابینایی دارای معلولیت‌های متعددی هستن که راه استقلال و ارتباطات و تعاملات اجتماعیشون‌رو در مراحل و موقعیت‌های گوناگون با چالش‌های مختلفی رو‌در‌رو می‌کنه و سعی کردیم با استفاده از تجربیات صاحبنظران در این راه توشه‌ای برای خودمون برداریم.

بدون توضیحات اضافی به آخرین بخش از این سفر میریم تا ببینیم این راه به کجا میره و ما‌رو با خودش به کجا می‌بره.

 

مشخصات نشریه:

 

  • نام مقاله: Teaching Orientation & Mobility to Students with Visual Impairments and Additional Disabilities
    آموزش تحرک و جهتیابی به دانش‌آموزان با آسیب بینایی توأم با دیگر  معلولیت‌ها: بخش سوم
  • نویسندگان: «ماری-نول چِین‌بِرلین» و «دنیس ماکِنستَد »
  • مترجم: مریم موسوی
  • منبع: Future Reflections

 

برقراری ارتباط

 

نابینایی-ناشنوایی تنها یکی از بسیار معلولیت‌های تأثیرگذار بر ارتباطات دانشآموز می‌باشد. بعضی دانش‌آموزان از وسایل ارتباطی الکترونیک همچون «دیناواکس» یا سیستم الکترونیکی ارتباطی مکمل و جایگزین استفاده می‌کنند. تیم آموزشی دانش‌آموز ممکن است اطلاعات ارتباطی حیاتی را ارائه دهند. در بسیاری موارد مربی تحرک و جهتیابی؛ شخصی است که در حین رفت و آمد‌های مستقل، قفل ارتباط با دانش‌آموز را می‌شکند. در اینجا به چند نکته ارتباطی اشاره می‌کنیم.

 

در ابتدا ممکن است به دلیل ترس دانش‌آموز از افراد یا موقعیت‌های نا‌آشنا، ارتباط برقرار نشود. مربی تحرک و جهتیابی می‌تواند با نشستن در کنار دانش‌آموز تعامل خود را با وی حفظ نماید. ممکن است دانش‌آموز حضور مربی را توسط اقداماتش تأیید کند. سپس مربی می‌تواند رفتار‌های دانش‌آموز را تقلید نموده و برخی اقدامات خود را نیز به آن اضافه کند. اگر دانش‌آموز نیز رفتار مربی را تقلید کند امکان آموزش تحرک و جهتیابی به او بالا می‌رود.

حتی کوچکترین واکنش دانشآموز گونه‌ای از ارتباط به شمار می‌آید. ممکن است دانش‌آموز مربی را هل دهد و یا از او دور شود. ممکن است اخم کند، بنشیند، جیغ بکشد، در آغوش بگیرد یا دوشادوش مربی بایستد. او از طریق این رفتار‌ها علاقه یا عدم علاقه، درک و عدم اطمینان خود را بیان می‌کند. به طور شفاهی به دانش‌آموز بگویید که رفتار‌های او دریافت و درک شده است. «این صدا به من میفهمونه که تو نمی‌خوای عصا‌رو توی دست راستت بگیری.» «من می‌شنوم که جیغ می‌کشی و می‌تونم اینو بفهمم که امروز تمایلی به بیرون رفتن نداری.» به دانش‌آموزتان توضیح دهید که از او چه انتظاری دارید، حتی اگر او نتواند با کلمات به شما پاسخ دهد.

 

گاهی اوقات پرسیدن از دانش‌آموز کار‌آمد‌تر از این است که به او بگویید چه کاری را باید انجام دهد. «جانی، دوست داری امروز به زمین بازی بریم؟» منتظر پاسخ او بمانید.

در جایی که رفتار دانش‌آموز به معنای پاسخ مثبت است، چند گزینه ارائه دهید. «استفانی، اگه میخوای توی استخر توپ بازی کنی بلند شو ب‌ایست.» «استیون، اگه میخوای بهت نشون بدم که چه طور می‌تونی بری به طرف آب‌سرد‌کن؛ لطفاً دستمو بگیر.»

 

دانش‌آموز را در موقعیت‌های دیگر یا در کنار دیگر کارکنان مشاهده نموده و یا از او فیلم‌برداری کنید. گاهی اوقات رفتار دانشآموز بسته به موقعیت یا اطرافیانش متفاوت است.

 

همان‌گونه که با دیگران احوال‌پرسی می‌کنید، با دانش‌آموز احوال‌پرسی کنید. شاید آن‌ها نتوانند به سرعت در ارتباط با شما پاسخگو باشند اما اغلب بدون هیچ‌گونه دشواری می‌توانند متوجه برقراری ارتباط شما با خودشان بشوند. آن‌ها از طریق لحن و آهنگ صدا می‌توانند درک کنند که شخص با لحنی حاکی از تحسین یا تحقیر‌آمیز صحبت می‌کند.

 

لازم است شما و دیگر افرادی که با دانش‌آموز کار می‌کنند از اصطلاحات ثابت استفاده کنید. اگر می‌گفتید: «عصا‌رو از چپ به راست حرکت بده»، نباید کلمه حرکت دادن را به کشیدن تغییر دهید.

 

از دانش‌آموز بپرسید که آیا تمایل دارد شما باز هم او را ببینید؟ اگر موافقت کرد که عالی است! اگر تمایلی نشان نداد به او بگویید که چه زمانی بر خواهید گشت. اگر قادر به انجام این کار نیستید، یادداشتی برایش بگذارید یا به طور مستقیم با وی تماس بگیرید. به نظر می‌رسد هنگامی که دانش‌آموز بداند مربی باز می‌گردد، با رغبت بیشتری آموزه‌هایش را تمرین می‌کند.

 

صادق باشید. «متأسفم که امروز باید این کار‌رو انجام بدیم. می‌دونم الان ترجیح می‌دی با کامپیوتر بازی کنی. اما این چیزیه که مدرسه از ما می‌خواد انجام بدیم تا تو بتونی مستقل باشی.»

 

هدف از آموزش را برای دانش‌آموز توضیح دهید، و از او بپرسید آیا کاری هست که دوست داشته باشد انجام دهد؟ گاهی اوقات دانش‌آموز به دلیل اهدافی که برنامه آموزش فردی ایجاد کرده است نمی‌تواند آموزش‌ها را انتخاب کند. «جانی، امروز هوای بیرون عالیه و ما باید تا میله پرچم راه بریم. دوست داری این کارو انجام بدیم؟» اگر فکر می‌کنید او متوجه سؤالتان نشده است آن را به این شیوه تغییر دهید: «جانی چه روز آفتابی خوبی! نظرت چیه که با هم تا میله پرچم راه بریم؟» اگر دانش‌آموز نمی‌تواند به صورت شفاهی پاسخ بدهد، یک واکنش رفتاری به او پیشنهاد دهید: «جانی، اگر دوست داری با هم تا میله پرچم راه بریم بلند شو ب‌ایست.»

 

سیستم‌های ارتباطی قابل لمس یا شیء‌گونه

 

افراد یاد می‌گیرند که چگونه در برقراری ارتباط از حالت عینی به انتزاعی برسند. در ابتدا هنگامی که شیشه شیر به لب‌های نوزاد نزدیک می‌شود او متوجه می‌شود که می‌تواند غذا بخورد. پس از آن؛ می‌شنود که والدینش به او می‌گویند ما به تو غذا می‌دهیم. در مرحله بعد؛ هنگامی که صدای ریختن و پر شدن شیشه شیرش را می‌شنود می‌فهمد که زمان غذا خوردن است. دانش‌آموزانی که توانایی برقراری ارتباط کلامی ندارند نیز به روشی احتیاج دارند که برای بیان نیاز‌ها و انتظارات خود ارتباط برقرار کنند. می‌توان با دادن عصای سفید به دست دانش‌آموز او را متوجه ساخت که زمان آموزش تحرک و جهتیابی فرا رسیده است. بعد از آن می‌توان برای نشان دادن زمان آموزش تحرک و جهتیابی، بخشی از عصا را به او داد. در مرحله بعد دادن تنها انتهای عصا نیز برای بیان این موضوع کافی است. حتی برای اینکه ارتباط را انتزاعی‌تر کنید، می‌توانید انتهای عصا را به همراه کارتی که روی آن نام عصا به خط بریل یا خط درشت نوشته شده است، به او تحویل دهید. در پایان می‌توانید تنها از اعلان شفاهی «الان زمان آموزش تحرک و جهتیابیه» استفاده کنید. بدین ترتیب یک عمل عینی را به انتزاعی رساندید.

 

توقعات بالا

 

در واقع انتظارات بالا بستگی به فرد دارد. لازم است مربی تحرک و جهتیابی با گام بعدی در فرایند استقلال یافتن دانش‌آموز آشنایی داشته باشد. مربی هرگز نباید از هر آن‌چه که دانش‌آموز در حال حاضر به دست می‌آورد راضی باشد، بلکه باید بر موفقیت‌هایی که برای او در آینده قابل دسترس هستند متمرکز شود. مربی تحرک و جهتیابی باید:

هرگز توانمندی‌های دانش‌آموز را دسته‌کم نگیرد. دانش‌آموزی را مثال می‌زنیم که به نظر می‌رسید علاقه‌ای به تنها راه رفتن نداشت و اغلب به سادگی روی زمین می‌نشست. بسیاری بر این باور بودند که او هرگز از عصا استفاده نخواهد کرد زیرا به هر حال راه نمی‌رود. با این وجود، زمانی که عصایی به دستش دادند و کمی هم آموزش دریافت نمود، شروع به راه رفتن کرد.

 

اهداف ساده بسازید. شاید هدف دانش آموز این باشد که از یک کلاس به کلاس دیگر برود. نگاهی به مسیر بیندازید. آیا بیش از یک گزینه برای رفت و آمد وجود دارد؟ آیا امکان استفاده از پله‌ها، راهروی متفاوت و یا حتی بیرون رفتن وجود دارد؟ شمردن درهای بین کلاس‌ها چه طور؟ راه رفتن در وسط کریدور را روی خط صاف و مشخص تمرین کنید. فرصت‌هایی که اهداف ساده می‌توانند به وجود بیاورند قابل توجه هستند.

 

انتظارات بالایی داشته باشید اما واقع‌بین نیز باشید. انتظارات بالا را برای دانش‌آموزان چند‌معلولیتی متعادل نمایید: همه دانش‌آموزان حرکت یکسانی به سمت انتظارات و اهداف ندارند. آنچه می‌تواند برای یک دانش‌آموز قابل دسترس باشد ممکن است برای دیگری قابل دستیابی نباشد. در حالی که هدف یک دانش‌آموز می‌تواند رفتن از یک کلاس به کلاسی دیگر باشد، هدف شخص دیگر این است که از کلاس به سالن غذا‌خوری برود و ظرف غذای خود را تحویل گرفته و روی میز قرار دهد.

 

ارزیابی میزان موفقیت

 

ارزیابی موفقیت برخی از دانش‌آموزان بر اساس نمودار‌ها می‌تواند دشوار باشد زیرا ممکن است پیشرفت آن‌ها به شدت کند باشد. بسیار مهم است که:

 

حتی کوچک‌ترین قدم‌ها را نیز موفقیت‌آمیز بدانید. دانش آموزی را در نظر بگیرید که هرگز بدون گرفتن بازوی راهنما راه نمی‌رود. آموزش می‌تواند با نشستن پشت یک میز در یک محیط آشنا و شاید انجام یک بازی آغاز شود. یک وسیله مورد نیاز را در نزدیکی خود اما کمی دور از دسترس (دور از میز) داشته باشید. به دانش‌آموز اجازه دهید که به طور مستقل؛ گامی کوچک برای پیدا کردن وسیله مورد نظر بردارد. مدتی بعد وسیله را کمی دور‌تر قرار دهید و دانش‌آموز را تشویق کنید که دور‌تر و دور‌تر برود.

 

سند، سند، سند! گاهی اوقات مشاهده پیشرفت سخت است مگر اینکه امکان بازگشت قدمی به عقب و نگاه به یک تصویر بزرگ برای فرد فراهم شود

 

از یک زمان‌سنج استفاده کنید. شاید دانش‌آموز نیازمند این باشد که بدون  پرت شدن حواس از یک کلاس به کلاس دیگر برود. او اغلب با سر و صدای بچه‌های دیگر در راهرو حواسش پرت می‌شود. موفقیت او را با ثبت مدت زمانی که هر روز طول می‌کشد تا به کلاس درس برسد، اندازه گیری کنید. حتی کوچک‌ترین پیشرفت یک موفقیت است!

 

نتیجه گیری

 

هنگامی که نوبت آموزش تحرک و جهتیابی به دانشآموزان چند‌معلولیتی می‌رسد، مربیان به طور مداوم از دانش‌آموزانشان، خانواده و دیگر معلمان آنها یاد می‌گیرند. آنها همچنین از همکاران خود در حین همکاری و مشاوره به فراگیری می‌پردازند. مربی تحرک و جهتیابی از تجربیات کار با دانش‌آموزان پیشین دارای معلولیت‌های مشابه یا متفاوت استفاده می‌کند. فهرستی که در بالا ارائه شد، به سادگی می‌تواند یک شروع باشد. همچنین می‌تواند جعبه کمکی برای کامل کردن تجربیات مربیان تحرک و جهتیابی به شمار بیاید. هر دانش‌آموز چند‌معلولیتی جدید که به مربی تحرک و جهتیابی مراجعه می‌کند، یک صفحه خالی و آماده و گاهی اوقات مشتاق برای پر شدن با مهارت‌های عبور و مرور مستقل است.

 

یادداشت‌ها:

 

DynaVox: ابزاری که با استفاده از فناوری‌های رایانه‌ای و صوتی، افراد چندمعلولیتی را در برقراری ارتباط یاری می‌دهد. این ابزار توسط معلولان دارای محدودیت در حرکت بدنی یا محدودیت در تکلم مورد استفاده قرار گرفته و آنان را قادر می‌سازد تا به طور مستقل با دیگران ارتباط برقرار کنند، پیام‌ها و جملات را تایپ کرده و در مواردی هم مطالب مورد نظرشان را به صورت گفتاری از طریق صدا ارائه دهند.

Augmentative Alternative Communication Device, (AAC): فرایند یا وسیله ارتباطی که به افراد ناتوان در استفاده از زبان کلام یا فاقد توانایی درک مفاهیم بصری یا شنیداری کمک می‌کند تا با استفاده از روش‌ها و وسایل جایگزین پیام خود را منتقل کنند. این وسایل میتوانند مجموعه‌ای از تصاویر، کلمات، جملات، عبارات یا دستگاه‌های الکترونیکی باشند که توسط فرد معلول برای بیان نیازها، انتقال احساسات یا برقراری ارتباط با دیگران مورد استفاده قرار می‌گیرند.

Johnny:

Stephanie:

Steven:

Individual Education Plan, (IEP):

دیدگاهتان را بنویسید