سلام بر دوستان خوب. خب!!! میرم سر اصل مطلب راستش این پست رو زدم که از یه مساله ای صحبت کنم و اونم اعتماد هست. همین امروز با موسسه ی رودکی تماس گرفتم و سفارش کتابیُ دادم که به بریل تبدیل بشه خب پذیرفته شد. ولی یه شماره حساب بهم دادن که پول کتاب رو که مبلغی ناچیز هم هست پرداخت کنم و تازه فیشش رو هم براشون فکس کنم. وقتی پرسیدم چرا این قدر سخت شده گفتن بعضیا بعد از تحویل کتاب پول رو پرداخت نکردن و ما هم این قانون رو وضع کردیم. و خب مشخصه که این بعضیا احتمالا کم تعداد هم نیستن که این تصمیم
Day: شهریور ۱۷, ۱۳۹۳
سلام دوستان بزرگوار عزیز. در این نوشته میخواهم با افتخار به عرض شما دوستان عزیز برسانم یک بار دیگر یکی از دوستان و استاد عزیز و پر توان بنده یعنی آقای موسی عصمتی باعث افتخار من به عنوان کوچکترین شاگرد ایشان و تمامی جامعه نابینایان گردیدند. در روز پنجشنبه سیزدهم شهریور ماه سال 1393 در مراسم شب شعر رهبری که سالی یک بار برگذار میشود و هر سال تعدادی از بهترین شاعران کشور و شاعران پارسیگوی دیگر نقاط جهان به شعرخوانی در حضور رهبر انقلاب می پردازند یکی از دوستان نابینا که البته شاعری توانمند و با ذوق و قریحه هستند, به نام آقای موسی عصمتی به شعر خوانی
سلاااا،ااااا،ااااا،اااا،اااا،اااا،ااااا،اااام. خوبید آیا؟ همین اول کلاس همه برپا. شهروز برو همه رو بگرد. کیفاشونم بگرد. هرچی سیب و انار و آدامس و خوراکیه بردار بیار. خب انقدر بیجنبه بازی جلسه ی قبل در آوردید که الآن مجبورم خودم خوراکیها رو بینتون تقسیم کنم. شهروز اون جعبه ی گز رو قایم نکن دیدمش خخخخ. خب حالا مشقاتونم آماده کنید میخوام ببینم. خب بریم سر مشقا. شکلک دیدن مشقا. بابا خب یه کم کمتر شش نقطه کنید دیگه. یه کلمه رو ده بار خط زدن تا بنویسن. خب دقت کنید دیگه. حالا بریم سر درس امروزمون. از این جلسه دیگه جای نقطه ها رو نمیگمهاااااا. فقط شماره هاشون رو میگم. امروز
