قصه کوکو، 9. سرما نفسگیر بود اما شهر همچنان بیدار و زنده پیش میرفت. روزها زندهتر و شبها تقریبا خواب. تمام آشناها و مشتریهایی که به سالن ساعتها رفت و آمد داشتن میگفتن که این زمستون سردترین زمستونیه که تا به حال دیدن. هنوز دو هفته از شروعش نگذشته بود ولی پنجرهها هر صبح یخ میزدن و خیابونها و پیادهروها زیر نور بیحال خورشید صبح زمستون به خاطر لایههای یخ که هر صبح کلفتتر میشدن میدرخشیدن. کوکو همچنان صبحها پیش از شروع روزمرگیهای شلوغ سالن نگاهشرو به آسمون پرواز میداد. انگار واسش فرقی نداشت که آسمون، آسمون صاف تابستون باشه، یا هوای گرفته زمستون. آسمون در هر حال برای
Day: مهر ۲۷, ۱۴۰۱
سلام و هزاران سلام از جنس بوی ماه مهر خدمت تمامی شما دوستاران محله نابینایان به ویژه همراهان کتابخانه دانشآموزی. امیدوارم در سال جدید تحصیلی که حال و هوای مدارس بعد از گذشت سه سال از پشت تلفنهای همراه و کامپیوترها به کلاس و نیمکتهای مدارس و حالت اصلی خودش برگشته، همه دانشآموزان و معلمان بهترین لحظات زندگی رو در کنار هم داشته باشید و همواره از کسب دانش و تجربههای جدید و ناب لذت ببرید. و اما بخش کتابخانه دانشآموزی محله نابینایان مثل سالهای گذشته در دو بخش بهروز شده: بخش دانلود کتابهای درسی سال 1401-1402 نسخه PDF ویژه والدین، معلمان و دانشآموزان. و همچنین بخش کتابهای گویای