دیماه آهسته به انتها میرسید. شهر همچنان در جنگی نابرابر با زمستون ترک برمیداشت و همچنان پیش میرفت. خونه زمان رفتهرفته با تغییرات جدیدش هماهنگ میشد و هرچند این تغییرات انگار انتها نداشتن، اما طرفدارانشون هر روز بیشتر میشدن و اوضاع طوری شده بود که کوکو حس میکرد از سرعت تغییرات اطرافش سرگیجه میگیره. تقریبا صبحی نبود که شاهد تغییر رنگ یا منظرهای در گوشه و کنار خونه زمان نباشه و یک یا چندتا از اطرافیانش به قابلیتی جدید، عجیب و دور از انتظار مجهز نشده باشن. اما شبها همچنان همونطوری بودن. همون قدر شلوغ، همون قدر پرماجرا، و همون قدر تاریک. تفاوت بین فضای داخل و بیرون خونه
Tag: محله
سلامی سراسر مهر به یاران همراه محله نابینایان. امید که آرامش مثل رودی در وجودتون جاری باشه! در این نوبت به اتفاق هم به قلب داستانی جدید زده و به تماشای یکی دیگه از سریالهای توضیحدار شده در محله نابینایان میشینیم که امیدواریم مورد پسندتون واقع بشه. سریال ایرانی «گناه فرشته» کتابی پرماجراست که این بار همراه هم بازش میکنیم و در صفحاتش پیش میریم. سریال «گناه فرشته»، اثری به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی «حامد عنقا»، محصول کشور خودمون ایرانه. شاید دونستن این مطلب که این سریال اولین تجربه «حامد عنقا» در عرصه کارگردانیه خالی از لطف نباشه. این نویسنده سریالهای پرمخاطب از قبیل پدر، نردبام آسمان،
سلامی سبز به تمامی دوستان و دوستداران محله نابینایان. امید که با تمام وجودتون در تب و تاب رسیدن به بهار باشید! این پست در واقع دعوتنامهایه برای تو، یار همیشه همراه ما و محله. بعد از توقفی یک ساله که به دلایل متعدد در مناسبتهای مختلف تداوم پیدا کرد، دوباره برگشتیم تا یک بار دیگه به بهانه رسیدن بهار دور هم جمع بشیم و تولد دوباره طبیعترو در کنار هم جشن بگیریم. درسته. هاتگوشکن محله نابینایان قراره در یک بزم نوروزی دیگه همراه لحظههای عزیزانش باشه. سال 1402 که دیگه چندان ازش باقی نمونده، به دلایلی از قبیل تلاقی مناسبتها با عزاداریهای دینی بدون هاتگوشکن گذشت و
سلام دوستان. صفحهخوان nvda دوباره بروزرسانی جدیدش را منتشر کرد. نگارش 2023.3.4 باکس دانلود جدیدترین نسخه صفحهخوان NVDA شما عزیزان میتوانید همواره آخرین نگارش صفحهخوان nvda را از وبسایت رسمی صفحهخوان NVDA، نسخه 2023.3.4 و یا وب سایت محله نابینایان با حجم 30مگابایت دانلود نمایید. دانلود نسخههای پیشین صفحهخوان NVDA دانلود صفحهخوان NVDA نسخه 2023.3.2 دانلود صفحهخوان NVDA نسخه 2023.3 دانلود صفحهخوان NVDA نسخه 2023.2 دانلود نسخه 2023.1 صفحهخوان دانلود نسخه 2022.4 صفحهخوان دانلود صفحهخوان nvda_2022.3.3 و نسخه nvda_2022.2.1را از اینجا با حجم 27 مگابایت و ورژن 2022.2.2 را از اینجا و ورژن 2022.2.3 را از اینجا دانلود بفرمایید. شاد باشید.
سلامی گرم و صمیمی به تمامی همسفران همیشگی جهان آزاد که تا اینجای این راه همراه ما بودید و با حضورتون، پیشنهادهاتون و انتقادهاتون قویترمون کردید. امید که آنچه در پیش رو دارید بسیار روشنتر و زیباتر از هرآنچه باشه که پشت سر گذاشتید! در این نوبت کمی خارج از زمان و کمی زودتر از زمانش به دیدنتون اومدیم چون جهان آزاد این بار با دفعات پیش متفاوته. این بار قرار نیست به هیچ سفری بریم. فقط به صحبت مینشینیم و همینجا با هم حرف میزنیم. محتوای پست این بار جهان آزاد سفر نیست. شاید بشه اسمشرو یک جور تغییر گذاشت که به یاری خدا تلاش میکنیم تغییر
سلامی سراسر مهر و به صفای دلهای پرمهر شما به تمامی عزیزان محله نابینایان. امید که دست لطف و عنایت خدا همواره چتری بر سر همگی شما و همگی ما باشه! آخرین ماه از آخرین فصل سالرو با مروری فهرستوار از آنچه در طول یک ماه گذشته در محله گذشت آغاز میکنیم، به امید اینکه هر ماه و هر روزمون پربارتر از ماه و روز پیش باشه! در بهمن ماه 1402 که تازه پشت سرش گذاشتیم: مثل همیشه گذری به ماه گذشته محله داشتیم: مروری بر پستهای محله نابینایان در دیماه 1402! پریسا یکشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۲ یکی دیگه از نسخههای ماهنامه مانا به دستمون رسید:
قصه کوکو، 24. شب بسیار سرد اما آرومی بود. ساعتنشینهای خونه زمان سرشون مثل همیشه به کار خودشون بود و در دستههای کوچیک و بزرگ مشغول شیطنت و تفریح و موارد جدی از جمله یاد دادن و یاد گرفتن و خدا میدونست چه چیزهای دیگهای بودن. کوکو با جریان صداهای سالن همراه ولی از تمامشون جدا و در حال و هوای خودش بود. صدای پری از جهان شخصیش بیرونش کشید. -کجا هستی کوکو؟ کوکو مثل تمام این اواخر در جوابش تقریبا خودکار لبخند زد. پری به لبخند بیارادهش جواب نداد. -من نگرانم کوکو. کوکو نگاه از شب بیرون پنجره برداشت. -نگران واسه چی؟ پری آه کشید. -واسه چلچله.
سلامی به رنگ محبت به تمامی دوستان محله نابینایان! امید که وجودتون سرشار از طراوتی بیوصف و بیانتها باشه! باز هم نوبت به سفری دیگه به جهان آزاد رسید که در امتدادش با میزبانی از گوشهای از جهان و کولهباری از تجربیات حقیقیش همراه میشیم تا در ضمن مرور فصولی از زندگیش درسها و اندوختههای ارزشمندشرو با ما به اشتراک بذاره. راه رسیدن به استقلال راهی طولانی و پر از فراز و نشیبه و از اونجا که دستیابی به استقلال برای هر کدوم از ما دارای مفهومی متفاوته، این راه برای هر یک از ما راهی متفاوت و در نتیجه همراه با ناهمواریها و تجربیات جدیده. و
سلام به همراهان و همگامان محله نابینایان. امید که سرشار از تراوت عشق و امید به فرداهایی هرچه روشنتر باشید! یک بار دیگه با شماییم و به اتفاق شما مهیای سفری دیگه به جهان آزاد میشیم. امروز به درون داستان یک زندگی سفر میکنیم. داستانی که قرار نیست بگیم تمرکزمون در کشاکشش باید روی چه نکته و چه مشکل و چه مطلب آموزشی باشه. امروز در لابلای منظرههای جاده یک زندگی پیش میریمتا هر کدوممون هرچی که واسمون جالب توجهه از این سفر برداریم. قراره مهمون داستان زندگی «چارلز اسمیت»، تلگرافچی نابینایی باشیم که سفر به درون داستانش خالی از لطف نیست. بیایید تا به تماشای مناظر رنگارنگ
سلامی آکنده از عطر محبت به شما همراهان پرمهر محله نابینایان. امید که وجودتون همواره لبریز از عطر خدا باشه. زندگی گاهی شوخیهای وحشتناکی با آدمها میکنه. زمانی که در اوج موفقیتهاشون هستن، درست در لحظهای که تحقق رویاهای تمام عمرشونرو در آغوش گرفتن، ناگهان همه چیز کاملا ناگهانی و دور از انتظار به پایان میرسه و… اما آیا این واقعا پایانه؟ خیلیها در این شرایط از هم میپاشن. رها میکنن و میبازن. اما هستن افرادی که بعد از یک توقف کوتاه دوباره بلند میشن. خاک روی لباسشونرو میتکونن، زخمهاشونرو میبندن، و با نگاهی به اطراف در جستجوی راه دیگهای برای تغییر جهت، برای ادامه دادن و برای
یک سلام برفی به رفقای محله نابینایان، از بینا گرفته تا نابینا و از عابر گرفته تا ناظر و خلاصه سلام! اوضاعِ احوالاتتون چطوره؟ از صمیم دل امیدواریم که حسابی خوب باشید! اولین ماه زمستون هم مثل برق و باد اومد و رفت. در آستانه ماهی دیگه ایستادیم و طبق معمول، گردشی کوتاه در ماهی که گذروندیم خواهیم داشت تا ببینیم که پشت سرمون چه خبرها بوده! در دیماهی که گذشت: یک مرور کوتاه از آذرماه داشتیم: مروری بر پستهای محله نابینایان در آذرماه 1402! پریسا جمعه ۱ دی ۱۴۰۲ سفر نود و چهار از سری سفرهای جهان آزادرو رفتیم: نشریه جهان آزاد، شماره 94. حقیقت
قصه کوکو، 23. دو روز بعد، فضای پاساژ چنان ملتهب بود که انگار قرار بود مالکان خود برج ساعت واردش بشن. مالک خونه زمان بیخیال سرش به کار خودش بود و زمانی که بوتیکداررو در حال پاک کردن شیشهها و دستکاری چراغهای ویترینش دید لبخند زد. شاگرد خیاط و شاگرد قصاب اون روز در هر فرصتی که به دستشون میرسید میومدن و بخشی از کارهایی که مالک سالن خیالش به انجامشون نبودرو انجام میدادن. وقتی در هال تعویض چراغهای داخل یکی از ویترینها مچشونرو گرفت کوکو آروم خندید. -شما بچهها معلومه امروز چی توی سرتونه؟ دارید چیکار میکنید؟ شاگرد خیاط با حالتی که کاملا مشخص بود واسه گرم
سلامی به رنگ ناب صفای یک سلام آشنا به شما آشنایان محله نابینایان. امید که روزگارتون آکنده از هوای آشنای خدا باشه! گاهی پیش میاد که رویاهامون با انتظاراتمون نمیخونن. گاهی اتفاق میافته که به خودمون میاییم و میبینیم مقصدی که بهش میرسیم به هر دلیلی با جایی که در نظر داشتیم متفاوته. خیلی از این گاهیها واقعا تقصیر ما نیست. مادری که فبرای فرزندش خواهان بالاترین موفقیتهاست اما یک یا چند معلولیت بنبستهای ناگذریرو به وجود میارن که هیچ گذاری ازشون نیست. در چنین شرایطی چه باید کرد؟ اینهمه تفاوت چه جوری برطرف میشه؟ اصلا راهی هست؟ شاید جواب این پرسش و پرسشهایی نظیر اینرو بشه در
سلامی از جنس بهار در قلب سفید زمستان به شما رفیقان محله نابینایان. امید که بهار شاه فصلهای دلتون باشه! گاهی در زندگی پیش میاد که دستمونرو واسه چیدن یک سیب دراز میکنیم و در کمال حیرت میبینیم که یک درخت سیب بین بازوهامونه و فقط باید بکاریمش و بهش پر و بال بدیم تا به بار نشستن نتیجهای از جنس نامحققترین رویاهای خودمونرو شاهد باشیم. و این مدل غافلگیریها چقدر ناب و چقدر فراتر از توصیفن! انگار جریانی از جنسی ناشناس با تلنگری چیزیرو در زندگیمون عوض میکنه و تنها با گردش یک مهره کل نتیجه بهتر و بالاتر از انتظارات ماست. اسمهای مختلفی روی این مدل
سلامی شاد و سرشار از امید به تمامی یاران و دوستان محله نابینایان. امید که در هر جا و هر مرحله از راه زندگی که هستید، سرشار از شادی و عشق باشید! زندگی پر از راههای نرفتهایه که گاهی هیچ راهی جز آزمون و خطا برای تشخیص جهت درست وجود نداره. از طرفی هم نمیشه این راهها همچنان نرفته باقی بمونن چون باید رفت و به مقصد رسید. در چنین شرایطی چارهای جز رفتن، خطا کردن و عبرت گرفتن نیست. البته با گسترش تعاملات اجتماعی راه بهتری هم در برابرمون باز شده که نیاز به آزمون و ضریب خطارو تا حد امکان پایین میاره. بهره گیری از تجارب
دوستان داخلی و خارجی محله سلام! امیدواریم که پاییز خوبیرو سپری کرده باشید و به استقبال زمستونی شاد برید و بریم! یک ماه و یک فصل دیگه هم گذشت و اجازه بدید بدون هیچ مقدمهای بریم ببینیم ماهی که گذشت در محله ما چطور گذشته! در آخرین ماه پاییز: مثل همیشه گشتی فهرستوار در ماه پیش زدیم: مروری بر پستهای محله نابینایان در آبانماه 1402! پریسا چهارشنبه ۱ آذر ۱۴۰۲ به ادامه سفرهای محله به جهان آزاد پرداختیم: نشریه جهان آزاد، شماره 91. باستان شناسی از طریق لمس محسن صالحی یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲ کمی بیشتر در مورد اقدامات اسنپ به نفع معلولین دونستیم: مروری
قصه کوکو، 22. نیمه شب بود. کوکو گوش به صدای تندبادی که به شیشهها ضربه میزد به بخار مهمانندی که روی شیشه سرد میشد و قطرهقطره روی تاقچه میچکید خیره مونده و منتظر پایان ثانیههای خواب بعد از زنگ و بیداری مجدد ساکنان خونه زمان بود. این سکوتهای کوتاهرو دوست داشت با این شرط که با خاطرجمعی همراه باشن. و خاطر کوکو جمع نبود. کوکو تقریبا هر شب انتظار غافلگیریهای ناخوشآیندیرو داشت که امیدوار بود هرگز پیش نیان و نمیدونست بقیه هم هرچند حرفی نمیزدن، اما به همچین نگرانیهایی فکر میکردن یا نه. شاید نه همه، اما عدهای بودن که از حفظ احتیاط غافل نبودن. هدهد یکی از
سلام به دوستان دوستداشتنی محله نابینایان. امید که جاده زندگیتون سرشار از زیباترین منظرهها باشه! مسأله آموزش، به خصوص آموزش نابینایان، موضوعیه که همیشه حرفهای زیادی برای گفتن در موردش هست و راههای نرفته و تجربیات جدید در این قلمرو گویی بیانتهاست. مقصد سفر امروزمون به جهان آزاد کلاسهای بازیه. خب البته از خاطر نبردیم که کلاس معمولا محل درسه ولی «کِلی لاور»، میزبان سفر این بارمون قراره واسمون توضیح بده که چه جوری میشه درس خوندنرو بازی کرد و بازیرو درس گرفت. از اونجایی که هرچی ما در تعریف و توصیف این مفهوم بگیم چندان مفید نخواهد بود، بهتره شرح این تجربهرو در یک مصاحبه مختصر و
دستهها
سینمایی ملاقات خصوصی
سلامی گرم وسط سرمای پاییز به دوستان و دوستداران محله نابینایان. امید که تمام وجودتون گرم از مهر و امید باشه. مثل هر ماه در این روز و این ساعت با یک فیلم توضیحدار شده جدید به دیدنتون اومدیم و امیدواریم که در جلب نظرتون موفق باشیم! فیلم ایرانی توضیحدار شده «ملاقات خصوصی» چهلمین فیلم توضیحدار شده در محله نابینایانه. «ملاقات خصوصی»، کاری در ژانر عاشقانه و اجتماعی، به کارگردانی «امید شمس» و تهیهکنندگی امیر بنان، محصول کشور خودمون ایرانه. فیلمنامه این اثر حاصل تلاش مشترکیه از امید شمس و علی سرآهنگ. این فیلم اولین تجربه کارگردانی امید شمس محسوب میشه که برای پخش در جشنواره فیلم
سلام به تمامی اعضا و اجزای محله نابینایان، به خصوص اعضای سفردوست محله. امید که دریای دلهاتون همواره آرام و دور از تلاطم باشه! گاهی پیش میاد که برخلاف قواعد و انتظارات مرسوم، مرزهارو میشکنیم و از خط پایان هم رد میشیم. گاهی در جهت دستیابی به تحقق رویاهایی پیش میریم و موفق هم میشیم که خودمون هم وقتی به پشت سر نگاه میکنیم باور اینکه همچین راهیرو طی کردیم واسمون مشکله. گاهی از مرز انتظارات خودمون و دیگران میگذریم و به فراتر از تصورمون میرسیم. و این پایانها چقدر برای داستانهای حقیقیه جاری در زندگیمون زیباست! در سفر امروزمون به جهان آزاد با کسی آشنا میشیم که