سلامی از جنس دل به تمام عزیزان اهل دل محله نابینایان. امید که ساز روزگار همواره به کام دلهاتون بزنه! همونطور که احتمالا خیلی از شما میدونید، چند وقت پیش وبسایت محله نابینایان نیازمند کمی نوسازی شد و در نتیجه طرح و مدلش کمی تغییر کرد. از اونجایی که یکی از اهداف این مجموعه تلاش برای همگامی هرچه بیشتر اعضای نابینا با دوستان بیناست و از اونجا که حیفه همراهان نابینامون از دیدن تغییرات و شکل جدید وبسایت خودشون بیبهره بمونن، قرار شد شکل جدید وبسایت گوشکن به زبان کلام توصیف بشه تا همه دوستان محله، چه بینا و چه نابینا بتونن تصویر دقیقی ازش داشته باشن.
Tag: پریسا جهانشاهی
سلامی صمیمی به یاران صمیمی نشریههای محله نابینایان و در این نوبت، نشریه تنآوا. با سومین شماره از تنآوای محله نابینایان در خدمت شما هستیم. بینایی تا چه اندازه در پیشرفت تعاملات اجتماعی نقش داره؟ آیا این نقش اونقدر پررنگ هست که بدون وجود بینایی ما قادر به برقراری و حفظ ارتباطات عادیمون در اجتماع نباشیم؟ آیا فقدان بینایی به مفهوم انزواست؟ و آیا هیچ راهی برای تغییر این مسیر نیست؟ شاید تنآوای امروز بتونه درصدی از این ابهاماترو واسمون حل کنه و با بالاتر بردن سطح آگاهیمون در این موضوع، قدری از حجم نگرانیهای ما و والدین و مربیان و هر کسی که با معلولین بینایی سر
سلام بر یاران همراه محله نابینایان. امیدواریم در هر لحظه از زندگیتون با بهترینها مواجه باشید! با یکی دیگه از ماهنامههای محله نابینایان در کنار شما هستیم که امروز به خواست خدا اولین برگ از دفترشرو با هم میخونیم و بعد از این هم با یاری پروردگار هر ماه برگی از این دفتر تقدیم حضورتون خواهد شد. برای اینکه کمی بیشتر از موضوع و محتوای این بخش بدونیم اجازه بدید با چند پرسش شروع کنیم. دوست نابینای من! چقدر از خودت میدونی؟ نیازهای خودترو تا چه اندازه میشناسی؟ برای رفع نیازهایی که دوستان بینای ما شاید به سادگی از زمان کودکی تنها با نگاه کردن به اطرافشون
سلامی به تمام رنگهای شاد هستی، به صمیمیت وجود و به گرمای دلهای صاف شما به تمامی عزیزان محله نابینایان. امید که آغاز این بهار، سرآغاز شادترین کامیابیها برای تکتک شما باشه! بهار 1403 به یاران بهار مبارک! بار دیگه این داستان پرتکرار اما زیبادر تکراره. یک سال دیگه هم گذشت. سال 1402 رفت و تمامی گذشتهرو با تمام تلخ و شیرینش همراه خودش برد. سال کهنه رفت و طبق روال دیرپای همیشه، حالا فقط یک دفتر خاطرات ازش باقی مونده. تمام روزها و لحظههایی که پشت سر گذاشتیم همه در این دفتر جا گرفتن و در قالب کلی تجربههای رنگارنگ در خاطراتمون موندگار شدن، تا از مرور خوبهاش
سلامی به رنگ محبت به تمامی دوستان محله نابینایان! امید که وجودتون سرشار از طراوتی بیوصف و بیانتها باشه! باز هم نوبت به سفری دیگه به جهان آزاد رسید که در امتدادش با میزبانی از گوشهای از جهان و کولهباری از تجربیات حقیقیش همراه میشیم تا در ضمن مرور فصولی از زندگیش درسها و اندوختههای ارزشمندشرو با ما به اشتراک بذاره. راه رسیدن به استقلال راهی طولانی و پر از فراز و نشیبه و از اونجا که دستیابی به استقلال برای هر کدوم از ما دارای مفهومی متفاوته، این راه برای هر یک از ما راهی متفاوت و در نتیجه همراه با ناهمواریها و تجربیات جدیده. و
سلام به همراهان و همگامان محله نابینایان. امید که سرشار از تراوت عشق و امید به فرداهایی هرچه روشنتر باشید! یک بار دیگه با شماییم و به اتفاق شما مهیای سفری دیگه به جهان آزاد میشیم. امروز به درون داستان یک زندگی سفر میکنیم. داستانی که قرار نیست بگیم تمرکزمون در کشاکشش باید روی چه نکته و چه مشکل و چه مطلب آموزشی باشه. امروز در لابلای منظرههای جاده یک زندگی پیش میریمتا هر کدوممون هرچی که واسمون جالب توجهه از این سفر برداریم. قراره مهمون داستان زندگی «چارلز اسمیت»، تلگرافچی نابینایی باشیم که سفر به درون داستانش خالی از لطف نیست. بیایید تا به تماشای مناظر رنگارنگ
صمیمیترین سلامها به عزیزترینهای محله نابینایان! امید که لحظهلحظه عمرتون روشن از فروغ آرامش باشه! با برگ دوم از دفتر تنآوا در خدمتتون هستیم. ارتباط غیرکلامی موردیه که گاهی واقعا برای افراد دارای آسیب بینایی مشکلساز میشه و میتونه موانعی جدی در راه هماهنگی ما با اجتماع اطرافمون به وجود بیاره. پیش میاد که به خاطر عدم مهارت در این مدل ارتباط منظورمونرو برعکس به طرف مقابل تفهیم کنیم یا اصلا در توضیح اونچه میخواییم بگیم و اونچه لازمه از رفتارمون تعبیر بشه موفق نباشیم. امروزه بر کسی پوشیده نیست که زبان تنها راه تعامل نیست و اگر ما راههای ارتباطی جز کلامرو ندونیم از بسیاری موارد اجتماعی
سلامی آکنده از عطر محبت به شما همراهان پرمهر محله نابینایان. امید که وجودتون همواره لبریز از عطر خدا باشه. زندگی گاهی شوخیهای وحشتناکی با آدمها میکنه. زمانی که در اوج موفقیتهاشون هستن، درست در لحظهای که تحقق رویاهای تمام عمرشونرو در آغوش گرفتن، ناگهان همه چیز کاملا ناگهانی و دور از انتظار به پایان میرسه و… اما آیا این واقعا پایانه؟ خیلیها در این شرایط از هم میپاشن. رها میکنن و میبازن. اما هستن افرادی که بعد از یک توقف کوتاه دوباره بلند میشن. خاک روی لباسشونرو میتکونن، زخمهاشونرو میبندن، و با نگاهی به اطراف در جستجوی راه دیگهای برای تغییر جهت، برای ادامه دادن و برای
سلامی از جنس بهار در قلب سفید زمستان به شما رفیقان محله نابینایان. امید که بهار شاه فصلهای دلتون باشه! گاهی در زندگی پیش میاد که دستمونرو واسه چیدن یک سیب دراز میکنیم و در کمال حیرت میبینیم که یک درخت سیب بین بازوهامونه و فقط باید بکاریمش و بهش پر و بال بدیم تا به بار نشستن نتیجهای از جنس نامحققترین رویاهای خودمونرو شاهد باشیم. و این مدل غافلگیریها چقدر ناب و چقدر فراتر از توصیفن! انگار جریانی از جنسی ناشناس با تلنگری چیزیرو در زندگیمون عوض میکنه و تنها با گردش یک مهره کل نتیجه بهتر و بالاتر از انتظارات ماست. اسمهای مختلفی روی این مدل
سلام به دوستان دوستداشتنی محله نابینایان. امید که جاده زندگیتون سرشار از زیباترین منظرهها باشه! مسأله آموزش، به خصوص آموزش نابینایان، موضوعیه که همیشه حرفهای زیادی برای گفتن در موردش هست و راههای نرفته و تجربیات جدید در این قلمرو گویی بیانتهاست. مقصد سفر امروزمون به جهان آزاد کلاسهای بازیه. خب البته از خاطر نبردیم که کلاس معمولا محل درسه ولی «کِلی لاور»، میزبان سفر این بارمون قراره واسمون توضیح بده که چه جوری میشه درس خوندنرو بازی کرد و بازیرو درس گرفت. از اونجایی که هرچی ما در تعریف و توصیف این مفهوم بگیم چندان مفید نخواهد بود، بهتره شرح این تجربهرو در یک مصاحبه مختصر و
سلام به همراهان همیشگی و مهمانان موقت محله نابینایان. امید که وجودتون در آرامشی عمیق شناور باشه! باز هم نوبت به یکی دیگه از سفرهای محله به جهان آزاد رسید و امیدواریم که رهآورد مثبتی برای همسفران ما در این گذار به همراه داشته باشه! گامهای استوار قادرن کارهای عجیبی کنن و مرزهای عجیبیرو بشکنن. گاهی این استواری گامها مارو به جاهایی هدایت میکنن که تا نبینیم باورش نداریم. قدم گذاشتن نابینایان به عرصههایی که چشم درشون حرف اولرو میزنه مصداق بارزی از این حقیقته. مثلا تصور یک نابینا در قلمرو باستانشناسی در ابتدا عجیب و ناممکن به نظر میرسه. رشتهای که نیازمند رفتن به مکانها و قرار
دستهها
انیمیشن Zootopia 2016
سلامی صمیمی به همراهان صمیمی محله نابینایان. امید که زندگیتون در زیر سایه مهر و آرامش همواره شاد و آرام باشه! با بیست و ششمین انیمیشن توضیحدار شده در محله نابینایان با شماییم تا برگ سبزی دیگه از این جنسرو تقدیم شما خوبان کنیم و برگی دیگه به این دفتر اضافه کنیم. انیمیشن «زوتوپیا» رهآورد این بار ما برای شماست که امیدواریم بپسندید. انیمیشن «زوتوپیا»، کاری در ژانر اکشن، کمدی و ماجراجویی، به کارگردانی مشترک «بایرون هاوارد» (Byron Howard)، «ریچ مور» (Rich Moore) و «جرد بوش» (Jared Bush) و تهیه کنندگی «کلارک اسپنسر» (Clark Spencer)، محصول سال ۲۰۱۶ آمریکاست. این اثر 1 ساعت و 48 دقیقهای توسط استودیو
سلامی به درخشش ناب عشق به قلب و نگاه آشنای تو همراه صمیمی و آشنای نگاه. باز هم در ادامه این راه هزارمنظره با ما همراه شو تا تو را به تماشای تعبیر رویا ببریم. نگاه، همچنان با شماست! یک بار دیگه در یک نگاه دیگه به دیدنتون اومدیم تا گشت و گذارهای رنگارنگمون رو دوباره از سر بگیریم و از یافتن و آگاه شدن و همین طور از همراهی دوستان نگاه لذت ببریم، با این امید شیرین که ما هم موجبات لذت شما عزیزان باشیم. خلاصه اینکه، دوست و همراه عزیز! نگاه، همچنان با شماست و عاشق همراههای آشنا و صمیمیشه. تا این کلام طولانیتر نشده و حوصله
سلامی به درخشش ناب عشق به قلب و نگاه آشنای تو همراه صمیمی و آشنای نگاه. باز هم در ادامه این راه هزارمنظره با ما همراه شو تا تو را به تماشای تعبیر رویا ببریم. نگاه، همچنان با شماست! یک بار دیگه در یک نگاه دیگه به دیدنتون اومدیم تا گشت و گذارهای رنگارنگمون رو دوباره از سر بگیریم و از یافتن و آگاه شدن و همین طور از همراهی دوستان نگاه لذت ببریم، با این امید شیرین که ما هم موجبات لذت شما عزیزان باشیم. خلاصه اینکه، دوست و همراه عزیز! نگاه، همچنان با شماست و عاشق همراههای آشنا و صمیمیشه. تا این کلام طولانیتر نشده و حوصله
سلامی به درخشش ناب عشق به قلب و نگاه آشنای تو همراه صمیمی و آشنای نگاه. باز هم در ادامه این راه هزارمنظره با ما همراه شو تا تو را به تماشای تعبیر رویا ببریم. نگاه، همچنان با شماست! بعد از یک غیبت کوچولوی دو ماهه باز هم به دیدن شما اومدیم تا گشت و گذارهامون در ستونهای رنگارنگ نگاه رو دوباره از سر بگیریم و این مژده رو هم به عزیزان همراه بدیم که این غیبت کوچولو هم در دیدارهای آینده جبران خواهد شد. خلاصه اینکه، دوست و همراه عزیز! نگاه، همچنان با شماست و عاشق همراههای آشنا و صمیمیشه. تا این کلام طولانیتر نشده و حوصله آشناهای
سلامی به درخشش ناب عشق به قلب و نگاه آشنای تو همراه صمیمی و آشنای نگاه. باز هم در ادامهی این راه هزارمنظره با ما همراه شو تا تو را به تماشای تعبیر رویا ببریم. نگاه، همچنان با شماست! ستون اول: قصه ها ستون دوم: انیمیشن. ستون سوم: مباحث روانشناسی ستون چهارم: برگی از گلستان سعدی ستون پنجم: داستانهای قرآنی ستون ششم: آشنایی با مشاغل ستون هفتم: کتابهای نوجوانان ستون هشتم: آشنایی با تکنولوژی ستون نهم: معرفی کتاب ستون دهم: سلامت و تندرستی ستون قصه باز همگاه سفری دیگه به دنیای قصههاست. دنیایی که همیشه، در هر سنی که باشیم، در هر کجای جادههای عمر، با طنینی از جنس
سلامی به درخشش ناب عشق به قلب و نگاه آشنای تو همراه صمیمی و آشنای نگاه. باز هم در ادامهی این راه هزارمنظره با ما همراه شو تا تو را به تماشای تعبیر رویا ببریم. نگاه، همچنان با شماست! ستون اول: قصه ها ستون دوم: انیمیشن. ستون سوم: مباحث روانشناسی ستون چهارم: برگی از گلستان سعدی ستون پنجم: داستانهای قرآنی ستون ششم: آشنایی با مشاغل ستون هفتم: کتابهای نوجوانان ستون هشتم: آشنایی با تکنولوژی ستون نهم: معرفی کتاب ستون قصه باز همگاه سفری دیگه به دنیای قصههاست. دنیایی که همیشه، در هر سنی که باشیم، در هر کجای جادههای عمر، با طنینی از جنس لطیف خیال ما رو صدا
سلامی به درخشش ناب عشق به قلب و نگاه آشنای تو همراه صمیمی و آشنای نگاه. باز هم در ادامهی این راه هزارمنظره با ما همراه شو تا تو را به تماشای تعبیر رویا ببریم. نگاه، همچنان با شماست! ستون اول: قصه ها ستون دوم: انیمیشن. ستون سوم: مباحث روانشناسی ستون چهارم: برگی از گلستان سعدی ستون پنجم: داستانهای قرآنی ستون ششم: آشنایی با مشاغل ستون هفتم: کتابهای نوجوانان ستون هشتم: آشنایی با تکنولوژی ستون نهم: معرفی کتاب ستون دهم: سلامت و تندرستی ستون قصه باز هم گاه سفری دیگه به دنیای قصههاست. دنیایی که همیشه، در هر
سلام به تمام عزیزان آشنا و آشناهای عزیز محلهی نابینایان. یلداتون سرشار از ستاره! در امتداد بلندترین شب سال همراه شما هستیم تا شورمون رو با شما خوبان به اشتراک بذاریم. باز هم یک مناسبت دیگه و طبق رسم دیرینهی محلهی نابینایان، یک هاتگوشکن دیگه با کلی آیتم رنگارنگ و داغ! همونطوری که قطعا همگی میدونید و میدونیم، شنبه 27 و دوشنبه 29 آذرماه 1400 شبهای یلداییِ هاتگوشکنِ محله بودن. هر کسی نبود جاش حسابی خالی! و اونهایی که بودید، امید که بهتون حسابی خوش گذشته باشه! کوتاهش کنیم. غرض از این پست، اولا تبریک و آرزوی روشنترین یلدا برای تک تک شما هممحلهایهاست، دوما چیدن آیتمهای یلداییِ هاتگوشکن
دوستان، همراهان، عزیزان محله و به خصوص عزیزان نگاه سلام! از خدای هستی بخش برای همگیتون دل های سرشار از مهر، دست هایی گرم و صمیمی، و نگاه هایی مملو از نور خواهانیم. از یک سال پیش تا امروز، هر ماه در این تاریخ دور هم جمع شدیم و به گلگشت های رنگارنگ در ستون های متعدد نگاه رفتیم و جای غایب ها خالی، خیلی خوش گذشت! امید که در گشت های بعدی تو هم با ما باشی دوست من! یک سال گذشت! به سرعت باد! و هر ماه برگی از دفتر پرنقش و نگار نگاه با دست های مشتاق همراهان ورق خورد. در سالی که گذشت نگاه