سلامی به رنگ ناب صفای یک سلام آشنا به شما آشنایان محله نابینایان. امید که روزگارتون آکنده از هوای آشنای خدا باشه! گاهی پیش میاد که رویاهامون با انتظاراتمون نمیخونن. گاهی اتفاق میافته که به خودمون میاییم و میبینیم مقصدی که بهش میرسیم به هر دلیلی با جایی که در نظر داشتیم متفاوته. خیلی از این گاهیها واقعا تقصیر ما نیست. مادری که فبرای فرزندش خواهان بالاترین موفقیتهاست اما یک یا چند معلولیت بنبستهای ناگذریرو به وجود میارن که هیچ گذاری ازشون نیست. در چنین شرایطی چه باید کرد؟ اینهمه تفاوت چه جوری برطرف میشه؟ اصلا راهی هست؟ شاید جواب این پرسش و پرسشهایی نظیر اینرو بشه در
Tag: Hadley Institute
سلامی به گرمای قلب تابستان به تمامی دوستان و آشنایان محله نابینایان! دلهاتون گرم و نبض زندگیتون همیشه پرتپش! باز هم قراری دیگه و سفری دیگه به گوشهای دیگه از داستان یک زندگی در نقطهای از جهان آزاد! تلاش برای تحقق هدفها گاهی بسیار سخت و حتی ناممکن به نظر میاد. گاهی ما کمی دیر میکنیم و به نظرمون شاید دیگه واسه بعضی از رسیدنها دیر شده باشه. روی همین حساب از عظمت اون رویا تنها حسرتی سوزانرو به یادگار برداشته و میگذریم. اما امروز در هفتاد و نهمین سفر محله نابینایان به جهان آزاد قراره در لابلای صفحات زندگی کسی مهمون بشیم که شاید در انتهای