خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

رنگه احساس

باز دلم در باد چون پری به این سو و آن سو میرود و آتش را چون سیلی در جانم می کوبد و دردی از نوع نیاز را در آسمان دلم گلریزان می کند باز چه شده باز هم مانند همیشه دردی بی انتها که جز صبر چیزی نمی طلبد و عمق سیاه دلم رو با چراغی تیره تاریکتر می کند مگه نه این که کار چراغ روشنایی هست چرا این چراغ مرا از تاریک هم تاریکتر می کند و تمام احساسم رو چون موج ثونامی بر ساحل احساسم می کوبد و احساس و احساس در هم می شکند همانند سنگانی که در رود خروشان در هم می تنند