چه زود گذشت سالیانی دراز بر من و ما و چه زود خواهد گذشت سالیان دیگر. تقویم را یک صفحه به جلو ورق میزنیم و این بار با تحویل سال تازه، قرن نو را هم از او میستانیم و چهاردهمین قرن هجری خورشیدی را به ید باکفایت بایگان تاریخ میسپاریم. سال کهنه برای هر کدام از ما در چارچوب زندگی شخصی قطعاً توأم با تلخیها و شیرینیهایی بوده. بسته به رخدادها، برای یک کداممان کفه تلخیها سنگینی میکرده و درباره یکی دیگر، شیرینیها میچربیده است. در ساحت عمومی اما نیازی به گفتن نیست که همهمان سال دشواری را از سر گذراندیم. حجم دردها آن اندازه بود که نه ما