“در خاطرهی درختها غم زیباست، افتادن برگها دمادم زیباست. موسیقی و چای و فال حافظ، انگار پاییز خداحافظیش هم زیباست. با این رباعی دلنشین از موسی عصمتی، شاعر توانای نابینا، با پاییز خداحافظی میکنیم و وارد زمستان، فصل رویش امید میشویم. شب یلدا، شب وصل و پیوند دلهاست. در بلندترین شب سال، دور هم جمع میشویم تا گرمای محبت را به یکدیگر هدیه دهیم و از زیباییهای زمستان لذت ببریم. دیماه، ماهی است که نام دو نابینای بزرگ را در تاریخ ثبت کرده است. رودکی بزرگ، شاعر بلندآوازه ایران و لویی بریل، نابینایی که با اختراع خط بریل، دنیای دانش را به روی نابینایان گشود. یادشان گرامی باد. ما
Category: نسل مانا
به مناسبت روز جهانی افراد دارای معلولیت در ماه آذر، تحریریه نسل مانا افتخار دارد که این شماره را به افرادی تقدیم کند که با قدرت و اراده، نقش مهمی در ساختن جهانی فراگیر و پایدار ایفا میکنند. این رهبران، با تلاشهای بیوقفهشان، نشان میدهند که برای رسیدن به آیندهای روشن و برابر، حضور پررنگ و موثر افراد دارای معلولیت ضروری است. به امید روزی که هر فردی، بدون توجه به شرایط جسمیاش، بتواند سهم خود را در ساختن جهانی بهتر ایفا کند. معرفی ماهنامه نسل مانا (صوت) فهرست مطالب این شماره (صوت) وعدهها را فراموش کنید خبری از حمایتهای مؤثر از معلولان نیست (متن) وعدهها
به یمن پانزده اکتبر، روز جهانی ایمنی عصای سفید، تحریریه نسل مانا این شماره را به آن دسته از نابینایانی تقدیم میکند که قدم در جاده استقلال نهادهاند. جادهای که در آن فرقی نمیکند پیش باشی یا پس؛ همینکه باشی، با هر سرعتی که به پیش بروی، پایان مسیر روشن است. معرفی ماهنامه نسل مانا (صوت) فهرست مطالب این شماره (صوت) گزارشی از فرایند انتخاب رئیس جدید سازمان بهزیستی کشور (متن) گزارشی از فرایند انتخاب رئیس جدید سازمان بهزیستی کشور (صوت) امیر سرمدی گزارش عملکرد انجمن نابینایان ایران (مهر ۱۴۰۳) (متن) گزارش عملکرد انجمن نابینایان ایران (مهر ۱۴۰۳) (صوت) گزارش عملکرد انجمن نابینایان ایران (مهر
اگر از سکون و بیرمقیِ این روزها خستهاید، شما را به خواندن این شماره از نسل مانا فرا میخوانیم. آن بیرون شاید خبری نباشد اما اینجا و در این شماره، تحریریه نسل مانا کوشیده تا صدِ خودش را بگذارد و مطالبی مفید گرداوری کند و با شما به اشتراک بگذارد. همراهی و دلگرمی شما این امکان را به ما داده تا از خبر و تحلیل گرفته تا نقد و نظر و طنز، همگی مستقیماً مرتبط با تحولات حاکم بر جامعه نابینایان، این گونه پیش روی شما فراهم آید. این همراهی را از ما دریغ نکنید تا بتوانیم مطمئنتر و مصممتر از همیشه به مسیری که با اتکا به شما
شماره ۲۹ را به مناسبت آغاز خرداد پر حادثه و ماه پر تنش و اضطراب امتحانات، به دانشآموزان نابینا تقدیم میکنیم که با تغییراتی که در شیوه برگزاری آزمونهای نهایی رخ داده، در دوران انفجار و انقلاب فناوریها، وادارشان کردهاند پلی به گذشتههای دور بزنند و امتحاناتشان را با ابزارهای نفتی و ذغالی از سر بگذرانند. باشد که وجدان آگاهی در بین متولیان آموزشوپرورش این دیار پیدا شود و چارهای برای رفع محرومیت عظیمی که پیش آمده بیندیشد. معرفی ماهنامه نسل مانا (صوت) فهرست مطالب این شماره (صوت) نگاهی به مسائل مطرحشده در همایش همبینایی و زیستی نو (متن) نگاهی به مسائل مطرحشده در همایش همبینایی و
اولین شماره از نسل مانا در سال جدید خورشیدی را در شرایطی پیشکش مخاطبانمان میکنیم که اخبار بداقبالیهایی که از درون و بیرون مرزها بر سرمان آوار میشوند بر تارک خبرگزاریها جا خوش کردهاند و یافتن خبرهای امیدوار کننده، به آن میمانَد که بخواهی به دنبال سوزن در یک انبار پر از کاه بگردی. ما اما در واپسین روز از فروردین و در آستانه اول اردیبهشتماه جلالی، دل به اعتدال طبیعت خوش میداریم و امید آن داریم که به مناسبت این تقارن، رد پای تعادل را در روز و روزگار خود و اطرافیانمان باز یابیم. معرفی ماهنامه نسل مانا (صوت) فهرست مطالب این شماره (صوت) پشتیها
یک سال بر ما گذشت و در این سال، چون گذشته: * برای احقاق حقوقمان جنگیدیم بی آن که دستاوردی ملموس نصیبمان شود. * بار سنگین تورم و گرانی را به هزینههای ناشی از معلولیت اضافه کردیم و این مجموع را با نهایت توش و توان به دوش کشیدیم. * زخم ناشی از انواع بیعدالتیها را بر جان خسته هموار کردیم. سیاهه ناخوشایند بالا را میتوان به همین منوال تا چندین مورد دیگر ادامه داد اما در این مختصر، هدف نه برشمردن ناملایمات، که تأکید بر این نکته است که علیرغم همه این بیمهریها و ناخوشیها، ما همچنان زندهایم و نفس میکشیم. همچنان به تلاشمان برای ساختن دنیایی بهتر
همزمان با ساعتهای انتشار این شماره از ماهنامه نسل مانا، برخی از همکاران تحریریه، بساطشان را در یکی از سالنهای نمایشگاه مطبوعات و رسانهها پهن کردهاند تا به نمایندگی از نابینایان در میان رسانههای کشور حضوری بهم برسانند و از حسن همجواری استفاده کنند تا از مسائل نابینایان برای رسانههای همسایه بگویند و توجهشان را به دنیای نابینایان جلب کنند. دو روز از این نمایشگاه گذشته و دو روز دیگر هم باقی مانده که امیدواریم بتوانیم در روزهای پیش رو، ارتباط اثرگذاری را با سایر نشریات و رسانههای کشور برقرار کنیم. به آن دسته از همکارانمان که این روزها صبح تا شبشان را در هیاهوی نمایشگاه میگذرانند خسته نباشید
ماه بهمن را با امید برف و باران آغاز میکنیم. وعدهای که ماهها است لبهای خشکیده خاک ایران را در انتظار گذاشته و حالا گویا قرار است با به تن کردن لباس تحقق، برایمان شادی را افزون کند. این شماره از ماهنامه نسل مانا را به آنهایی تقدیم میکنیم که خود از جنس نابینایان نیستند اما زندگی حرفهای و کاریشان را وقف اعتلای کیفیت زندگی نابینایان کردهاند. آنها که شغلشان را خدمات رساندن به فرد فرد نابینایان برگزیدهاند. دلیلشان برای همراهی با جامعه افراد با آسیب بینایی هرچه که باشد، ما نابینایان، دستشان را به گرمی میفشاریم و همراهی و همدلیشان را با آغوش باز استقبال میکنیم. بهانه این
در خاطرهی درختها غم زیباست افتادن برگها دمادم زیباست موسیقی و چای و فال حافظ، انگار پاییز خداحافظیش هم زیباست با این رباعی خواندنی و شنیدنی که موسی عصمتی، شاعر توانای نابینا آن را سروده است، تقویم پاییز نه چندان خوش رنگ و زیبای امسال را میبندیم، گرد هم یلدای باستانی را به جشن مینشینیم و کمکَمَک در را به روی زمستان میگشاییم تا وارد شود. منتظر و امیدواریم تا شاید زمستان، کمکاریهای پاییز را جبران کند و از زیباییهای بیشمارش، چشمههایی را برایمان رو کند. دیماه را به خاطر دو روز به یاد ماندنی که در تقویمش ثبت و ضبط کرده گرامی میداریم. نخست، تولد رودکی بزرگ،
ماه آذر هم مثل مهر، ماه رونق کسبوکارِ ادعافروشان و کاسبان رؤیا و خیال است. آنها که دوازدهمین روز از این ماه را فرصتی مغتنم برای بازاریابی ادعاهایشان در نظر میگیرند و همچون تاجری حرفهای که راهروهای یک نمایشگاه پر مشتری را میپیماید، از این میز به آن غرفه، برای وعدههای توخالیشان به دنبال خریدار میگردند. ما اما دیگر همه این وعدهها را از بر شدهایم. «ف» که بر لبانشان جاری میشود، خودمان مسیر فرحزاد را در طرفهالعینی شناسایی میکنیم. ما مو سفید کردههای این آذرهاییم و حالا دیگر خوب میدانیم که جز خودمان یار و یاوری نداریم. پس، دوازدهم آذر را بهانهای میکنیم که همدل بودنمان را خاطرنشان
یک هفته از بیستوسوم مهر و رویدادهای پیش و پسِ آن میگذرد و حال که آردهای مراسم روز جهانی را بیخته و الکهایش را آویختهایم، دوباره سر در جِیب اندیشه فرو بردهایم که ما را چه میشود که سالیان سال است مشغول آزمودن آزمودهها هستیم و هر سال پاییز که سر میرسد، دوان دوان به دنبال تنظیم قرارهامان با این وزیر و آن وکیل و فلان مدیر و بهمان رئیس میرویم؛ تا روز جهانی را در کنارشان جشنی بگیریم و چای و میوهای و احتمالاً ناهاری، و با انبانی پر از حرفهای زیبا اما نه چندان اثربخش، محضر پرفیضشان را ترک کنیم. گفتن ندارد که دستاورد این همنشینیها با
باران پاییزی کاش بر شانههایمان ببارد تا غصههای انبار شده را بشوید و رهایمان کند از مرور خاطرات روزهای پر محنتی که در طول یک سال گذشته بر ما سپری شد. تحقق آرزوهایمان را به عهده کودکان و نوجوانانی میگذاریم که از فردا قرار است پشت میز و نیمکتهای مدرسه بنشینند و نه فقط ریاضی و انگلیسی و علوم و دیکته، که چگونه زیستن را فرا بگیرند. یاد بگیرند که نغمه زندگی بسرایند و به رؤیاهایشان و به لیلاهایشان بیندیشند که هیچ چیزی مهمتر از این برایشان نیست. برای نوجوانان سرزمینمان سالی پر بار آرزو میکنیم و این شماره از نسل مانا را به آنها تقدیم میکنیم. آنها که
پایان مرداد و آغاز شهریور برای بسیاری از همنوعان نابینای ما در شمار روزهایی است که بدون تساهل میتوان آن را گاه سرنوشت نامید. در طول یکی دو ماه اخیر عده زیادی از دوستان ما در آزمونهای استخدامی شرکت کرده یا خواهند کرد و این روزها برایشان با نگرانیهای مرسوم آزمونها و اضطراب افزودهای که از غیر قابل پیشبینی بودن برخورد برگزار کنندگان آزمون با مسأله نابینایی ناشی میشود توأم شده است. نمونهاش را در این شماره از نسل مانا خواهید خواند. گرفتاریهای شرکت در آزمون استخدامی آموزگاری کم نبوده و ما هم تلاش کردهایم تا حد امکان از زوایای گوناگون این گرفتاریها را به بوته تحلیل و بررسی
تاریخ انتشار نوزدهمین شماره از ماهنامه نسل مانا، با هفته بهزیستی مقارن شده است. ما هم این فرصت را مغتنم دانستیم و تلاش کردیم در این شماره در کنار مطالب معمول نویسندگان نسل مانا، نگاهی ویژه داشته باشیم به چگونگی تعامل این سازمان با ما اعضای جامعه هدف و کیفیت خدماتی که سازمان در طول سالهای اخیر در اختیار عموم افراد دارای معلولیت گذاشته است. امید است توانسته باشیم با نقدهایمان، قدمی هرچند کوچک در جهت ایجاد تعامل با دستاندرکاران اداره این سازمان برداشته باشیم. همچنین لازم میدانیم هفته بهزیستی را به آن دسته از اهالی سازمان که از سر همدلی و وظیفهشناسی نسبت به اداره مسؤولیتهایشان دغدغه به
به تابستان داغ سلام میکنیم و مقدمش را گرامیمیداریم و حضورش را غنیمت میشماریم و آرزو میکنیم حال که ماه تیر آغاز شده و تیر آفتاب از غایت بلندی فرود آمدن گرفته، این تابستان، گاه شور و نشاط و سفر و تفریح و دلخوشی برایمان باشد و فرصتی باشد تا بر رخوت و عزلت غلبه کنیم و سرمای دلهایمان را به گرمای مهربانش گرمی بخشیم. هجدهمین شماره از نسل مانا تقدیم آن دسته از نابینایانی که بر نگرانیها و ترسهایشان چیره شدهاند و قصد دارند در طول تابستان، گامی در جهت استقلال فردی بردارند و مهارتهای جهتیابی و حرکت را فرا بگیرند. امیدواریم در این مسیر ارزنده، موفقیت همراهشان
دوازده سال است که کنشگران حوزه دسترسیپذیری، سومین پنجشنبه از ماه مه میلادی را «روز جهانی آگاهیبخشی در خصوص دسترسیپذیری» میخوانند و در این روز میکوشند تا برنامهنویسها و طراحان وبسایتها و نرمافزارها را نسبت به حقوق افراد دارای معلولیت در فضای دیجیتال آگاه کنند و متقاعدشان کنند تا در طراحیهایشان این گروه از کاربران را هم لحاظ کنند. این کار به شکل داوطلبانه انجام میشود و مشارکت کنندگان در رویدادهای برگزار شده در این روز، بیچشمداشت مالی اقدام به این کار میکنند. تقارن روزهای انتشار شماره حاضر، با روز جهانی آگاهیبخشی در خصوص دسترسیپذیری ما را بر آن داشت تا این شماره را به تمام کنشگران ایرانی تقدیم
این شماره از نسل مانا تقدیم به کارگران نابینایی که دست به دست سایر آحاد جامعه دادهاند تا در این وانفسای گرانیها و مشکلات دیگر، چرخ کُند تولید و چرخ سنگین اقتصاد خانوادههایشان را بچرخانند. روز کارگر را گرامی میداریم؛ به امید آن روز که کارگران نابینا و کمبینای ایرانی طعم شیرین عدالت را مزمزه کنند. همچنین این شماره را به معلمانی تقدیم میکنیم که نه فقط راه و رسم زیستن، که چند و چون آزاده زیستن را به کودکان نابینا و کمبینای سرزمینمان میآموزند. تبریک به معلمانی که ارتقا زندگی افراد آسیبدیده بینایی را به عنوان مسیر زندگیشان برگزیدهاند و تبریک ویژه به همکاران فرهنگیمان در تحریریه نسل
ما نیلوفرانِ مردابیم که از اعماق تاریکیها، به جستوجوی نور آمدهایم. ما شاخههای تکیدۀ پاییزیم که به شوقِ رسیدنِ بهار، سرما را به جان خریدهایم. ما ایمان داریم به رسالتِ گلِ همیشه بهار، به طلوعِ پس از یلدا، به سپیدیِ پس از سیاهی. گرچه روزهای سختی را از سر میگذرانیم، گرچه لبخند از لبهامان رنگ باخته و برقِ شادی از چشمهامان پریده و گلوهامان مأوای بغضهاست؛ اما امید داریم و به حکمِ نورِ امیدی که در دلهامان سوسو میزند، نفس میکشیم. هرچند به سانِ گلهایی هستیم که دستِ خزان، ما را از شاخه برچیده و زمستان با سلاحِ سردش به جانِ پیکرهای خشکیدهمان افتاده؛ اما میدانیم که رسمِ گلها،
اسفند که میشود، لانههای زیر برف، بازگشت چلچلهها را انتظار میکشند. درست مثل ما که فارغ از هرچه عدد و ردیف بودجه، بیخیال هرچه خبر و تحلیل، به انتظار مینشینیم تا مگر این بهار، دیگر رویمان را زمین نیندازد و سازَش را با ما قدری کوکتر بنوازد. یادمان باشد که با تکاندن غبار از در و دیوار خانههامان، گرد ناامیدی را هم از دلها بزداییم تا با قلبی آکنده از امید و سرزندگی، به استقبال بهاری برویم که پیامآور پایان سرما و نوید دهنده روزهای روشن است. ما همان نسلی هستیم که میکوشد بهرغم هرچه بیمهری و دشواری، مانا باشد. چه خوش سرود شاعر نسل ما درباره همنسلانش: