خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خاطره رفتن من به اصفهان

درود بر دوستان عزیزم حال و احوالتون چی طوره خوبید؟ راستش چند روز پیش یه خاطره واسه من رقم خورد که گفتم این جا بنویسم که به قول مجتبی یه چیزی نوشته باشم از یک ماه پیش با برادر خانمم تصمیم گرفته بودیم بریم اصفهان قرار شد 28 شهریور بریم و برادر خانمم و خانمش هم دو روز مرخصی بگیرن و بریم من واسه این مسافرت حدود ششصد تومن کنار گذاشته بودم یه روز قبل از مسافرت بهم خبر دادن که اقصاد وام بانکیم عقب افتاده و باید مبلغ یک میلیون و ششصد هزار تومن ناقابل بپردازم با هر بدبختی بود مبلغ را جور کردم و پرداختم طبیعتا ششصد
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

ششم مهر و بازم من تکراری!

خب سلامی دوباره به هم محلی ها. دارم سعی می کنم هر روز پست بزنم ببینم کی تکراری میشم. مازوخیستم دیگه. کاریم نمیشه کرد. دکترام ازم قطع امید کردن. تولد نمیدونم چند سالگی ریحانه، بچه داداشمه. پنجشنبه مراسمه جشن تولد، فولادشهر برگزار میشه که منم باید باشم وگرنه داداشم پوستمو میکنه کاه می کنه توش، شایدم ازش ی تنبکی چیزی بسازه. نمیدونم چی واسه ریحانه بخرم. احتمالا همه رو سورپیریز کنم و یه کادوی گرون و منحصر به فرد بخرم. شایدم همه رو سورپیریز کنم و هیچی نخرم. کلا این شکلی هام. ای کاش میشد نرم. پام هنو دردش خوب نشده. مثل ی خوک کثیف، افتادم گوشه خونه از
دسته‌ها
کتاب صوتی

دانلود کتاب خواندنی 35 کیلو امیدواری از آنا گاوالدا با ترجمه آتوسا صالحی

کتاب «۳۵ کیلو امیدواری» نوشته آنا گاوالدا( -۱۹۷۰)، رمان‌نویس فرانسوی است. او یکی از نویسندگانی است که طی چند سال اخیر توانسته به یکی از پرمخاطب‌ترین نویسندگان در ایران و جهان تبدیل شود. اکثر داستان‌های او رگه‌هایی عاشقانه دارند و در آنها تصاویر پراحساسی از روابط زن و مرد در جوامع امروزی ارائه می‌شود. تاکید نوشته‌های او بر نیازهای عاطفی و خلاءهای ارتباطی انسان معاصر است. کتاب «۳۵ کیلو امیدواری» به گفته خود نویسنده برای قدردانی از دانش آموزانی نوشته شده که در مدرسه نمره های خوبی نمی گیرند اما استعداد شگفت انگیزی دارند! در واقع داستان این کتاب در مورد پسری است که از مدرسه متنفر است. در
دسته‌ها
کامپیوتر

دانلود کلاس های visual basic به همراه کار عملی برای نابینایان

سلام دوستای عزیزم امیدوارم حالتون خوب باشه خوب دوستان همونطور که از عنوان پست متوجه شدین امروز میخوام واستون کلاس های visual basic رو بزارم بزارین واستون از اول تعریف کنم همونطور که توی چند تابستون قبل دیدین من نمیتونم تابستون ها بیکار بشینم توی خونه و حتما باید یه کاری کنم یا یه کلاسی برم این تابستون هم رفتم کلاس برنامه نویسی ی visual basic خوب جونم واستون بگه که ما اول تابستون نشسته بودیم گوشه ی خونه که یویهو به سرم زد که یه کلاسی برم بعد کلی تحقیق از دوستان و اساتید تصمیم بر این شد که کلاس برنامه نویسی ی visual basic برم هیچی دیگه