خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
کتاب صوتی کتاب متنی

دانلود 18 کتاب صوتی و 21 کتاب متنی

بازم سلام دوستان. با تعطیلات چیکار میکنید؟ مسافرت تشریف دارید؟ خونه اید؟ منزل اقوام هستید؟ پس آآآآآآآخه کجاییییید؟ از پارسال دارم دنبالتون میگردم. آ[ه انسافه با این چشای نابینا این همه دنبالتون تو این اینترنت بی سر و ته بگردم؟ یه دفعه دیدی پام پیچ خورد با سر رفتم رو زمین. اون دو تا دست و پام هم رفت کنار آقایانِ چشم. خب من بازم با چند تا رمان و  داستان اومدم. امیدوارم از این همه کتاب حوصلتون سر نره. چند تا نکته. اول اینکه بازم به علت زیاد بودن کتب, فقط اسم کتاب و اسم نویسنده رو مینویسم. و دوم هم اینکه برای باز کردن هریک از فایلهای
دسته‌ها
شعر و دکلمه

هیچکی شبیه تو نمیشه

اگر باران نمیبارد غمی نیست اگر خورشید نمیتابد غمی نیست اگه چشمه نمیجوشد غمی نیست اگر سنبل نمیروید غمی نیست اگر دنیا نمی ایستد غمی نیست اگر بلبل نمیخواند غمی نیست بمان با من نمانی بی قرارم مگر جز تو دلیلی دیگه دارم از آن روزی که در قلبم نشستی طلسم این دل تنها شکستی اگر باشی کنارم تا همیشه برام هیچکی شبیه تو نمیشه تویی تنها دلیل هستی من تویی عشقو همه سرمستی من
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

اینم آغاز سال 96 واسه ما. بقیش چی میشه, دیگه فقط خدا میدونه.

همین دیروز بود که باهات حرف زدم. همین دیروز داشتیم واسه هم قهقهه میزدیم. همین دیروز. همین دیروز. چه قد هم رو دوست داشتیم. هنوز هم داریم. چه قد احترام منو داشتی. میدونم هنوز هم داری. چه قد به خانمت تأکید میکردی که هوامو داشته باشه. چه قد غیر از رابطه ی فامیلی رفیقم هم بودی. هیچوقت یادم نمیره که یه بار دختر بچه تو زدی, فقط واس اینکه به من گفته بود کور. هیچ وقت خاطراتمونو, شوخیامونو, شادیامونو, هوار کشیدنامونو یادم نمیره رفیقم. با اینکه کم سواد بودی, با اینکه فقط یه کارگر ساده بیشتر نبودی, با اینکه زیاد هم اهل مطالعه نبودی, ولی خدا میدونه جوری احترام
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

سال نو همه شما مبااااااااااااارک ماجرای من و رسمی شدن ساعت

سلاااااااااااااااااوااااااااام خدمت همه شما هم محله ای های عزیز و گرامی خوبید؟ خوشید؟ کیفا کوکه؟خخخ  خوب خوب من امروز اومدم تا ماجرای خودم با رسمی شدن ساعت رو بگم خوب بریم خوب من دیشب مثل همیشه رفتم در تختم خوابیدم  ساعت 1 شب خخخ همه خواب بودن فقط من بیدار بودم حالا امروز صبح ساعت رو نگاه کردم پاورقی ساعت گویای که تو دستم بود پایان پاورقی ساعت 10 و 30 دقیقه خوب این از ساعت اما یک چیز جالب این بود که خندوانه هم داشت پخش میشد من یک لحظه فکر کردم وا چی شده؟ چرا الآن این موقع خندوانه مگه میشه؟ در تعجبی بودم که فکر کردم