با عرض سلام و ادب و احترام خدمت تمام دوستانم در سایت محبوب محله نابینایان. امیدوارم هرجا که هستید شاد شاد و شاااد باشید. این بار اومدم با یه گزارش کوچیک از آنچه که در سومین همایش جامعه ی بینا شهروند نابینا در کاشان گذشت . اگر یادتون باشه من چند ماه پیش یه گزارش از گردهمایی شیراز منتشر کردم و قرار گذاشتم از این به بعد اگر سفری خصوصا در رابطه با همایش های گوناگون داشتم یه گزارش کوچیکی براتون بنویسم و منتشر کنم. همون طور که مطلع هستید شایدم نیستید سومین دوره همایش جامعه ی بینا شهروند نابینا با محوریت موضوعی خانواده هشتم و نهم شهریور ماه
Day: شهریور ۱۲, ۱۳۹۶
بچه ها بیایید در این گام تلاش کنیم ببینیم میشه در خصوص جلوگیری از انجام تبعیض اقلیتی پارک آبسار اصفهان و دیگر پارک های آبی کشور نسبت به افراد نابینا کاری کرد یا نمیشه. حد اقلش اینه میگیم توی این مملکت تلاشمون رو کردیم و شد یا نشد. نمیگیم تلاش نکردیم و توقع الکی داشتیم همه چی گل و بلبل بشه. اگه تلاش کنیم و نشه، دهن اونایی که ادعا می کنند عدالت توی مملکت هست بسته میشه. اگه تلاش کنیم و بشه، حد اقلش کمی اطمینان پیدا می کنیم که مملکت قانون داره و شهر هرت نیست. بذارید ببینیم به چه نتیجه ای می رسیم. من در حال
درود به هم‌محلیهای نازنین. امیدوارم توپِ توپِ توپ باشید. اگه یادتون باشه، چند وقت پیش دکتر صالحیِ عزیز یه پستی زده بود که توش یه سِری ایستگاهِ رادیویی با فرمت m3u برامون قرار داده بود. خب. حالا این برنامه ای که من آوردم کارش اینه که این فایلها رو تو گوشی برامون پخش کنه. البته خودِ امیدخان هم یه برنامه تو ایمیلی که برامون فرستاده بود گذاشته بودا. ولی من موفق به استفاده نشدم. گشتم و گشتم تا این که bats m3u رو پیدا کردم. و دیدم حیفه این برنامه ی کم‌حجم و کاربردی رو با شما به اشتراک نذارم. توجه داشته باشید که این برنامه در واقع یه
دسته‌ها
خم شدم ولی نشکستم
سلام دوستان امیدوارم حال همتون خوب بوده باشه. من که خیلی خوشحالم چون می خوام براتون برم پای منبر حرف بزنم. می خوام از گذشتم که هم خاطرات بد داشتم و هم خوب البته از نظر خودم خوبهاش بیشتره بگم و بنویسم, تا شما هم بخونید. من در سال 1380 بر اثر یه سرما خوردگی که به تب شدید منجر شد, مجبور شدم در بیمارستان امام خمینی بستری بشم. به دلیل اینکه عکس برداری و از لحاظ دَمو دستگاه مجهز بود. خلاصه در حدود سه هفته گذشت و روز به روز بیناییم کمتر می شد تا یه روز صبح که از خواب بیدار شدم همه جا تاریک بود! فکر
