بعله. دلم میخواد که بنویسم که هیچ وقت هیچ چیزی رو واسه نوشتن، مانع خودم ندونستم و حقیقتا نتونستم بدونم. حدودا یک سال پیش بود که عده ی کمی تارنمای گوشکن رو به فیلترینگ به قول خودشون گزارش دادند و مسدود شدن موقتیش رو پیروزی قلمداد کردند. شب قدر، با تمام خاطرات خوشی که طی سال های گذشته واسم داشته و یکیشو سال قبل، قبل از اینکه از سایت برداشته بشه خوندید، از همون سال قبل، واسم مصادف شد با زمان زورگیری افراطی های زیرابزن. والا ی محله ی منسجم آموزشی تفریحی که نابینایانی با هزینه ی شخصی برپاش کرده بودند، زورگیری هم داشت. نه مگه؟ من وقتی نمیتونم