یادمه اون موقعها، همون وقتا که خیلی کوچیک بودم، عید نوروز که میشد، همون روز اول عید اول بعد از سال تحویل همه با هم دیده بوسی میکردیم و عید رو تبریک میگفتیم. سفره ی هفت سینمون رو خودمون درست میکردیم. سبزه ی گندم خودمون که درستش کرده بودیم، سمنوی خونگی، سکه های پول خورد که اون موقعها خیلی ارزش داشتن. بعد از همه ی اینها بچه ها می افتادیم به جون مامان بابامون که عیدی ما رو بدین. اون بیچاره ها هم از قبل پولهای نو و تا نخوردشون آماده بود. خلاصه همه با هم خوب بودیم. بعد همه با هم سوار پیکان زرد مدل پنجاه و ششمون