بچه ها درود، وقت همگیتون به خیر. اول از همه بگم که خیلی خوشحالم که پاییز و غروبای نازش از راه رسید. بعد جونم براتون بگه که ناراحتم از اینکه تو کنکور روزانه آوردم، اما متأسفانه سبزوار، در نتیجه گفتم بشین پسر جون یه ترم دیگه همین شبانه ی فردوسی بخون، خوابگاهش که حکم هتل رو داره برات چی کم داری! بعد برو ببین بهت فوق دیپلم میدن یا نه! اگه دادن انصراف بده و اگر ندادن خودت رو بکش تا لیسانس رو بگیری. خیلی حیف شد خداییش. و اما خیلی کوتاه بگم که: صبح روز چهارشنبه 31 شهریور ماه 1395، در ساعت 07:00 یه نابینایی می خواست بره
Day: مهر ۴, ۱۳۹۵
یه افسردگی خاصی دارم. همیشه از شولوغی ها خوشم میومده و الانم مشکلم دقیقا همینه. یعنی شهرک ما که همش شولوغ بود و همه تا دو سه روز پیش جیغ و ویق می کردند، الان دیگه با اومدن پاییز و مدرسه ها و دانشگاه ها، انگاری ساعت پنجو شش بعد از ظهر که میشه، تاریک که میشه، اذانو که میگن، کلا شهر خواب میره. مثل پایی که خواب رفته باشه، مغزم تس تس میکنه. شایدم وز وزه. نمیدونم دقیقا چیه. هر گروهی هم برم، هر جمعی هم باشم، واقعی یا مجازی، خواجو یا اسکایپ، ته دلم شور میزنه. شور پاییزو، شور خلوت بودن همه جا رو. انگار این پاییز،
سلام دوستان امروز براتون دوتا آموزش آوردم آموزش کار با فروشگاه پلی و کار با بازار جدید امیدوارم به کارتون بیاد شما میتونین آموزش بازار جدید رو از اینجا و آموزش فروشگاه پلی رو از اینجا دانلود کنین حجم دوتاش تقریبا 40 مگ میشه تا آموزش های بعدی خدا نگهدار