خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
کامپیوتر

حتما بخوانید! داریوش، پادشاه جدید موتورهای صوتی فارسی

|به‌روزرسانی: نسخه مخصوص SAPI5 که با سایر صفحه خوان ها مانند jaws و narrator سازگار است در انتهای پست اضافه شد درود بر ساکنین و عابرین محله نابینایان. چندی پیش، با اتفاق غیر منتظره‌ای مواجه شدم. اتفاقی که ممکن است تحول بزرگی در عرصه تبدیل متن به گفتار فارسی به شمار آید. به تازگی، یکی از شرکت‌های توسعه دهنده برنامه‌های مخصوص نابینایان، صدایی به زبان فارسی به مجموعه صدا‌های مخصوص ویندوز خود اضافه کرده است. شرکت Code Factory که از موتورهای صوتی vocalizer برای برنامه‌های خود استفاده میکند، زبان فارسی را به صفحه خوان NVDA, و به پلتفرم SAPI5 آورده است. هرچند این صدا به تازگی تولید شده و
دسته‌ها
اخبار و اطلاعیه

آشنایی با سِوینا – سینمای ویژه نابینایان، و رؤیایی که امید است محقق شود

مقدمه گاهی اوقات دست تقدیر ماجرا‌هایی را برایمان رقم می‌زند تا دریابیم دنیا بسیار کوچکتر از تصوراتمان است. شاید استفاده از عبارت «دست تقدیر» برای اشاره به آنچه در زیر می‌خوانید اندکی اغراق‌آمیز باشد؛ اما قضاوت درباره این مبحث را به شما خوانندگان عزیز وا‌می‌گذارم. ………… فقط چند دقیقه از نیمه‌شب گذشته بود. از عمر روز سه‌شنبه 21 خرداد ۵ دقیقه می‌گذشت و آماده می‌شدم طبق معمول بیشتر شب‌ها، خیلی دیر برای خوابی کوتاه و چندساعته آماده شوم. این داستان ۵ روز نخست هفته من است: ۵ و نیم صبح بیدارباش، و ۶ صبح سوار شدن به سرویس. اما آن شب مثل خیلی از شب‌ها ساعت از ۱۲ شب
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

بازی روزگار فصل دوم

با سر و صدایی که به پا شده بود از خواب پریدم. یه روز جدید و اتفاقای جدید زندون شروع شده بود. عجیب احساس کسالت می کردم و دلم می خواست بگیرم بخوابم. ولی نمیشد و باید برای هواخوری می رفتم بیرون. از جام بلند شدم نگاهی به تخت همسلولی هام کردم و همه رو خالی دیدم. برگشتم از سلول بیام بیرون که سینه به سینه ی علی مو طلا شدم. هنوز داشت از صورتش آب می چکید. با دیدنم محکم کوبید پشتم و با خنده گفت: بپر صورتی به آب بزن بیا ببینم امروز چکاره ای؟؟؟ مدتی تو صف دستشویی و اینا بودم وقتی برگشتم علی منتظرم بود.