درود و وقت خوش این برنامه رو من با Python نوشتم. آرشیوی هست از حدود ۶۰۰۰ فیلم توضیحدار انگلیسی که میتونید توضیحات هر کدوم رو ببینید و اگه خواستید فیلم رو با فرمت mp3 دانلود کنید. امکان فیلتر هم داره که با نوشتن یه کلمه یا عبارت میتونید فقط فیلمهایی رو که اون کلمه یا عبارت داخل عنوانشون استفاده شده ببینید. برنامه ساده هستش. کلا سه قسمت داره. یکی لیست فیلمهاست، یکی جعبه توضیحاته و یکی هم کادر فیلتر. برنامه رو که بازمیکنید لیست همه فیلمهای موجود توی برنامه به ترتیب حروف الفبا براتون نمایشدادهمیشه که میتونید مثل هر لیست دیگهای با جهتنماها و بقیه کلیدهای حرکتی و همینطور
Day: مرداد ۲۸, ۱۳۹۸
سلااااااام. سلااااام و صد سلام خدمت شما هم محلی های خوب و گل. چه طورید؟ خوبید انشا الله؟ امید به این که همیشه خوب و خوش و موفق باشید و ایام به کام باشه. دوستان خلاصه بگم: ما حدود 7 8 نفر از دختران نابینا هستیم که در دانشگاه های مختلف دانشجوییم. ما اومدیمو یه قدم کوچیک برای کمک به تمامی دانشجوهای نابینای کشورمون برداشتیم. بذارید از اول اولش بگم. ساخت یک رباط تلگرامی پرسشنامه ای که در کانال محله نیز منتشر شد و نام دانشکده دانشگاه رو به علاوه مشکلات اون دانشگاه میگرفت و برای یوزر یکی از ما می فرستاد. جمعآوری اون فرم ها و نوشتن یک
با عرض سلام خدمت شما مخاطبان محله نابینایان. همانطور که از عنوان پست بر میآید، چندی است چالشی در خصوص کتب صوتی ذهنم را به خود مشغول کرده است و تصمیم گرفتم آن را با شما دوستان در میان بگذارم. ماجرا از آنجا شروع شد که برای تهیه کتابی که نظرم را برای مطالعه به خود جلب کرده بود، با یکی از کتابخانههای ویژه نابینایان تماس گرفتم و موضوع را با مسئول کتابخانه در میان گذاشتم. ایشان توضیح دادند که بنا بوده این کتاب که بیشتر نسخههایش در اختیار خود نویسنده اثر بوده، از مؤلف خریداری و ضبط شود، اما جناب نویسنده با این کار مخالفت و از ارسال
دستهها
طرز تهیه نیمرو
سلااااام بچه ها حالتون چطوره؟ خیلی وقت بود که هیچ پستی نذاشته بودم حسابی دلم براتون تنگ شده بود. یه زمانی یکی دو سال پیش توی پستایی مثل این و این یه سری پادکست های آشپزی از تجربیاتی که خودم به دست آورده بودمشون، منتشر می کردم. اما چون به شدت به قول پریسا احساس می کردم انتقال دهنده خوبی نیستم، تصمیم گرفتم که این کار رو به بلد تر ها بسپارم. اما با استفاده از بازخورد هایی که بعد از اون دو تا فایل گرفتم فهمیدم که انتقالم ای همچینم بد نیست. و تصمیم گرفتم این سری از پادکست هارو ادامه بدم. به امید این که همنوع های
سالها در اندیشه بودم و انتظار میکشیدم تا بر فراز جایگاهی قرار گیرم که آرش کمانگیر، ترکش را بر کمر بست و کمان را بر بازو انداخت تا بر بلندای آن بایستد و از جان شیرین و تن نیرومند خویشتن دست بکشد تا مرز ایران و توران و آنچه شأن و منزلت ایرانی است تعیین شود. چه انسانهای والایی که از گذشته بر دامنه سبز و خرم این کوهستان جاوید، به زندگی گلهداری پرداختند و با اراده و غیرت، خود را پاورچین، پاورچین به قلّه ای رسانده اند که از هر گونه تعلقات دوری جویند. سفر به اعماق تاریخ یا واکاوی افسانه ها نیست بلکه واقعیتی در دنیای امروز
اون روز و چند روز بعدش پروین خانم حرفی نَزَد و هروقت سوال کردم، با گفتن اینکه فعلا استراحت کن پسر جان وقت زیاده برای حرف زدن، بحث رو خاتمه میداد. واقعا نگران بودم که چه اتفاقی در انتظارمه. بالاخره یه روز صبح پروین خانم به حرف اومد. پسر جان بشین باید حرف بزنیم. اطاعت کردم و روبروش نشستم و چشم به دهانش دوختم. رضا ازم خواسته با دوستش که مدیر دبیرستانه حرف بزنم و ثبتنامت کنیم و تو بتونی ادامه تحصیل بدی. این از بابت تحصیلت. ما یه بقالی داریم که خودم ادارش میکنم، از امروز البته بعد از ثبتنام میای مغازه کنار دست خودم تا بعد ببینیم