خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

بخاری, بستن شیلنگ و تست نشتی

درود دوستان عزیز , امید که شادی , مهمون خونه های دلتون باشه و گرمِ گرم . امروز بیاییم درمورد وسیله ای که خیلی باهاش سر و کار داریم این روزها , یعنی بخاری کمی بحث کنیم . موافقین ؟ من میخواستم کامل تر بنویسم و از لوله و کنتور و شیر و اینها هم بگم , که راستش , کمی طولانی شد , پس دوباره نوشتم که به بخاری حداقل بتونیم کمی بپردازیم . ایران میدونین که دومین ذخایر گاز طبیعی دنیا رو داره , البته بجز پلاسکو خخخ . اما باید بگم که هیچ کدوم از سوخت هایی که نام میبرم , به گرد گرمای گاز هم
دسته‌ها
کتاب صوتی

دانلود رمان گستره ی محبت از نسرین قدیری فقط از گوشکن. تقدیم به شما گرامیان

درود فراوان. چهطورید بچهها؟ خوبید؟ احوالتون خوب خوبه؟ اووووکییی دوباره با رمان اومدم. یه رمان ویژه و خاص. نام کتاب: گستره ی محبت. نویسنده: نسرین قدیری ناشر, انتشارات راوَک. چاپ اول, سال 1377 ضبط آزاد. تهیه شده توی رودکی همین دیگه چیه این همه مجتمع بهزیستی کتابخانه رودکی وابسته به مأسسه ریحانه. این همه چیه آخه همین! کتابخانه ی رودکی. همین و همین، والسلام. گوینده, اطیه نیکوآذر. تاریخ تهیه, دی ماهه 1378 تکسیر کننده, مهرنوش فاضل با بررسی هور گِن قدیمی این رمان در باره ی دختر زیبایی از خانواده ای متشخص و ثروتمند به اسم گیتی هست. توی ی مهمانی با کورش پیروزی آشنا میشه و پس از
دسته‌ها
کتاب متنی

فصلهای پنجم و ششم از جلد چهارم کتاب آنه شرلی

سلام دوستان حالتون چطوره، خوبید؟ امیدوارم خوب و سر حال باشید. امروز دو فصل تازه از کتاب آنه شرلی رو براتون آماده کردم. فصلهای پنجم و ششم از جلد چهارم. امیدوارم این دو فصل هم حسابی بهتون بچسبه و لذت بده. بریم سراغ لینک دانلود: بزن! پیروز باشید.
دسته‌ها
کامپیوتر

آموزش برنامه ی انجام قرعه کشی.

دروووود همگی. خوبین بچه ها. من که عااالیییم و توووپَم. امیدوارم شماها هم عااالیییی باشین و از زندگی لذت ببرین. بچه ها نمیدونم یادتونه یا نه. تو کامنتای پست قبلیم گفته بودم میخوام اسامی رو رو کاغذ بنویسم و قرعه کشی کنم. خب میدونم یادتونه. ایول. خَخ. خلاصه که داشتم دستی دستی آبروی خودمو میبردم خَخ. خب نشستم با خودم هی فکر کردم. هی فکر کردم. هی فکر کردم و کلاً فکری شدم دیگه خَخ. بعد گفتم این دیگه چه کاریه. وقتی علم این همه پیشرفت کرده, پس حتماً یه راهی هم واس حل این مشکل هست. اینه که دست به کار شدم و با google.com رفتم دیدم که
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خاطره یا مسخره بازی!

ضمن درود فراوان و عرض ادب! خوب من دوباره آمدم با یه سری حرفهایی که نمیدانم کجا بنویسم یا اسمش را بگذارم خاطره یا حرف دل یا صرفه جویی در مخارج زندگی یا خود کفایی در زندگی یا هر چیز دیگری که بتوان اسمش را گذاشت… راستی دوستان تا دیر نشده من به موضوعی اشاره کنم… من در این پست هم مانند پستهای دیگر شوخی زیاد کردم و مسخره بازی در آوردم… حالا هرکی از شوخی و مسخره بازیهای من خوشش نمیاد ادامه ندهد و فورا پست را ببندد و به دنبال چیزهایی که دوست دارد برود… درضمن من این پست را در چهارشنبه شب نوشتم و وقتی از
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

عاشقانه ای به فریباییِ چَشمانِ تو

دیروز: یک تاریکیِ مطلق. شبهایی سرد و طوفانی. قلبی آکنده از درد و سختی. چه قدر روزهایم راحت شب میشدند و چه سخت میگذشتند شبهای طولانی. همه چیز سیاه بود. دنیایی از دست رفته. دردهای بیپایان. نگاهی تاریک به فردایی نامعلوم. انگار تمامِ دردها برای من بود. نمیدانم چرا تا این حد دنیا به من سخت گرفته بود. شنیده بودم که برای آرامش باید سختی کشید. ولی راست میگویند که شنیدن کی بُوَد مانندِ دیدن. در آن روزهای ابری، امیدوار به هیچ آفتابی نبودم. هوا بس ناجوانمردانه سرد بود. هیچ گرمایی نبود. حسرت گرمایی هرچند کمرمق را داشتم. گاهی به یادِ دخترکِ کبریت فروش می افتادم که تمامِ کبریتهایش