سلام دوستان خوبید؟ بریم برا خوندن ادامه این رمان. . . . فصل سوم، «بخش آبتین» منطقه زمانی پنجم: اتاق بازجویی ـ ایران ـ تهران ـ ساعت به وقت محلّی، ده صبحِ روز سه‌شنبه آبتین بر روی تخت نشسته بود. در حقیقت پاهایش را در سینه‌اش جمع و دستانش را دور آن حلقه کرده بود و مثل افراد مبتلا به بیماری اُتیس بدنش را بی‌وقفه تکان می‌داد! از دیروز بعدازظهر که حدود ساعت سه و نیم به خانه رسیده بود بدون آنکه درباره آن همه اتفاقات وحشتناکی که دیروز برایش اتفاق افتاده بود فکر کند، وارد اتاقش شد و در را هم پشت سرش قفل کرد تا این گونه
Day: فروردین ۱۳, ۱۳۹۶
سلااام بچه ها من اومدم! چیه چپ نگاه می کنی کی گفته چرت بزنی که حالا با پاره شدن رشته های طلاییه چرتت اخم کنی به من؟ چند وقت نبودم ذوق زده شدی؟ بی خود شدی. سفر بودم. الان هم سفر تموم شده و من اینجام. چرت زدن هم بی چرت زدن. هرچی هم داری میگی تمامش خودتی! خلاصه اینکه چند روزی، فقط چند روز ناقابل سفر بودم و نه گوشی داشتم نه سیمکارت نه سیستم و در نتیجه اینترنت از دستم خلاص بود و حالا باز اومدم. آخ جون! آخ که چه قدر دلم تنگ شده بود واسه شما و اینجا و حال و هواش و فضاش و
خب سلام دوستان عزیز حالُ احوالتون خوبه؟ امیدوارم امروز بهتر از دیروزتون باشید. خب من با دو تا رمان خیلی باحال فقط برا شیطونهای محله اومدم. یکی اشرافیهای شیطون بلا و دیگری, دختر باید شیطون باشه. هنوز وقت نکردم بخونمشون. ولی ژانرش تنز, خنده, و کلکل هستش. اینجا با هم فرمت txt و هم فرمت apk قرارش میدم که اون عزیزانی که میخوان با گوشیشون مطالعش کنند مشکلی نداشته باشند. خلاصه و قسمتی از متن کتاب اشرافی شیطون بلا. داستان درباره ی دختریه که خیلی شیطونه.اما خانواده ی اشرافی داره. توی خونه باید مثل اشرافیا رفتار کنه.اما بیرون از خونه میشه همون دختر شیطون. سعی میکنه سوتی نده تا
سلام خدمت دوستان عزیز گوش کنی خودم. دوستان امروز میدونید چه روزیه؟؟؟ امروز 13 فروردین تولد دوست عزیز و دوست داشتنی خودمونه علی اصغر حسنپور هست. علی جان داداش انشالا 100 سال دیگه زنده باشی و هر سال خودم پست تولدت رو اینجا منتشر کنم خییییییییلیییییی دوست دارم داداش. خب دیگه زیاد پست رو طولانی نمیکنم. باز هم میگم تولدت مبااااااااااااااااارک. فقط یادت نره شمع ها رو فوت کنی چون اگه فوت نکنی خودم به جات شمع ها رو فوت میکنم. برای سومین بار میگم تولدت مبااااارککککککککککککک.
درود بر شما دوستان عزیز. امیدوارم حالتون خوب باشه. خیلی سریع بریم سراغ اعلام نتایج به دست اومده در مرحله ی قبل: تعداد کل آراء: شصت و پنج رأی. پست سوم: فارسیساز تلفن همراه! برای نابینایان!: ارسال شده در سه شنبه نهم اسفند هزار و سیصد و نود، توسط مجتبی خادمی، با هشت رأی. پست دوم: چرا ما نابینا ها گاهی اوقات در جمع احساس تنهایی می کنیم؟!: ارسال شده در جمعه، بیست و هشتم مرداد هزار و سیصد و نود، توسط مجتبی خادمی، با بیست و شش رأی. و در نهایت، پست برتر سال اول سایت گوشکن از نظر شما: عیدی من به شما: آموزش واریز به تمام
درود دوستان و همراهان گرامی و همیشگی. چند روز پیش مهر بانو نازنین، کتاب «لطفا گوسفند نباشید» را در سایت منتشر کردند. من به این کتاب مراجعه کرده و آن را مورد مطالعه قرار دادم. کتاب جالب و مفیدی است که در آن نویسنده یعنی جناب «محمود نامنی» سعی کرده نگاهی نو و متفاوت به «انسان» و «انسانشناسی» داشته باشد. از این نظر میگویم «نگاهی نو و متفاوت» که دید غالب در فرهنگ دینی ما، اصولا انسان را موجودی دائم الخطا و گناه میداند که در تمام طول شب و روز و کل هفته و سال را باید بخاطر گناهانی که احتمالا از او سر زده، توبه و طلب
