خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

گزارشی کوتاه از سفرم و دانلود صوتی بیانیۀ سومین همایش جامعه بینا شهروند نابینا

درود  درود و هزاران درود بر شما نازنینان و هم‌محله‌ای های دوست داشتنی خودم. اول بگم که دیدم که افراد جدیدی به محله خودشون وارد شده اند که از این بابت خوشحالم و به همه آنها خوشامد گفته براشون اوقات خوشی را در محله آرزو میکنم. دوم اینکه من از 20مرداد بود که به سفر رفتم، البته قصد سفر نداشتم چون در اواخر خرداد و اوایل تیر در سفر بودم ولی خب به قول معروف پا داد و ما هم پس نزدیم و دوباره رخت سفر بر تن کردیم و رفتیم. سفر پر‌باری بود از شهر داراب زادگاه همسر مربوطه شروع کردم بدون اینکه خود ایشان حضور داشته باشد
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

درنگ خودمونی (۳): آنها جسارت می‌کنند، ما سکوت می‌کنیم.

بسم الله الرحمن الرحیم و سلام! عید قربان و آغاز دهه ولایت مبارک باد!   دیروز مجتبی از رفتن به یک پارک آبی در اصفهان و برخورد ناشایست مسؤولان آنجا با نابینایان سخن گفت. دل پردردی داشت و مصمم بود ماجرا را تا پایانش پی بگیرد. البته تا آنجا که من می‌دانم، مجتبی اساساً کسی نیست که از کنار چنین رفتارهایی به سادگی بگذرد. کسانی که آن مطلب را نخوانده‌اند، به این صفحه سری بزنند. واکنش هم‌محلی‌ها هم در نظرها جالب بود. برخی این رفتار را ناشی از بی‌فرهنگی می‌دانستند. عده‌ای موافق یک اعتراض دست‌جمعی بودند. یکی انتشار مطلب در شبکه‌های اجتماعی را پیشنهاد کرد و یکی دیگر هم
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

اولین پست من. بیاید تو تا با هم آشنا بشیم

سلااااام و درود به همه ی هم محلیهای باحال و دوست داشتنی. امیدوارم حالتون خوبه خوب باشه و حسابی از تابستون لذت برده باشید و ببرید. من که کلی تفریح کردم و مهمونیهای پی در پی سینما و پارکهای مختلف رفتم و چند بار هم تولد رفتم که خیییییلیییی جاتون خالی بود. اردوی گوش کن هم یکی از جاهایی بود که شدییییدا بهم خوش گذشت بازم جای کسایی که نبودن خالی بود. راستی من معصومه رزمآهنگ، متولد ۱ آبان ۱۳۷۵، . در آستانه ی اشرفیه ی گیلان متولد شدم ولی محل زندگیم تهرانه. در حال حاضر هم دانشجوی کارشناسی علوم تربیتی هستم و عاشق بچههام. کیان صالحی و آیدا
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

مجموعه ای از توالی های زمانی به هم ریخته

یه جایی که من باشمو تو باشیو یه عشق از جنس لمس. یه جایی که من باشمو تو باشیو یه حس از جنس نور. یه جایی که من باشمو تو باشیو یه بهشت از جنس تو. یه جایی که من باشمو تو باشیو یه آه. یه جایی که من باشمو تو باشیو خنده های از ته دل. یه جایی که من باشمو تو باشیو خواستن های بدون توقف. یه جایی که من باشمو تو باشیو بوی شامپوی بین مو ها. یه جایی که من باشمو تو باشیو من بهترینشونم ها. یه جایی که من باشمو تو باشیو بوی آدامس توت فرنگی. یه جایی که من باشمو تو باشیو تو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خبر قبولی من در آزمون کارشناسی ارشد

سلاااام به تمام دوستان عزیز امیدوارم حال همگی خوب باشه. امروز من خیلی خوشحالم و دوست دارم خوشحالیم رو با تمام هم محله ای ها قسمت کنم. دیشب قرار بود نتایج نهایی آزمون کارشناسی ارشد رو روی سایت بذارن و من از صبح دیروز استرس شدید داشتم و تمام روز سعی داشتم خودم سرگرم کنم تا به نتیجه فکر نکنم چون از فکر رد شدن تنم می لرزید. ساعت 11 شب شدیدا خوابم میومد ولی با تمام وجود مقاومت می کردم نخوابم تا اینکه ساعت 12 شد. همیشه تو چنین مواقعی از یکی از افراد فامیل و یا یه دوست می خواستم بره و برام نتیجه رو دربیاره ولی