سلام بر شما دوستان خوب و مهربان محله، از اینکه بعد از مدتها میخام برای بار دوم در این محله پست بگذارم بسیار خوشحالم، و امیدوارم که شما هم همیشه شاد و خوشحال باشید. قبل از اینکه برم سر اصل مطلب دلم میخواد از همه ی دوستانی که هفته ی پیش به مناسبت تولد ایلیا در این محله جشن گرفتند تشکر کنم، چه اونایی که کامنت دادند و چه اونایی که فقط خواننده بودند و با خوندن متن از خوشحالی ما خوشحال شدند، یه تشکر ویژه هم از داداش جواد گل میکنم که سنگ تموم گذاشت و آهنگ زیبایی رو آماده کرد، و البته اینجا هم منتشر کرد. خُب
Month: مرداد ۱۳۹۳
سلام سلام دوستان. خوبین؟ خوشین؟ روزگار با شما خوبه یا شما با روزگار خوبین؟ هر کدوم که باشه بازم خوبه. خب من دومین بارمه که پست میذارم. شاید چیزایی که میگم به درد خیلیا نخوره. اما فکر کردم جاش توی محله خیلی خالیه. دوستان من توی شهر خودم مربی جهتیابی بعضی از گروههای نابینایان هستم. حدود هشت سالی هست که مستقلم و بدون کمک کسی خودم رفتامد میکنم. تجربه های زیادی در مورد جهتیابی کسب کردم. برای همین فکر کردم بیام و تجربیاتمو در اختیار بقیه هم هر از چند گاهی در قالب چنتا پست بذارم. حالا بریم سراغ بحث اصلی. دوستان من از همون ابتدا شروع میکنم از
سلام. چه طورید دوستان؟ میگم ما نابیناها هم یه زمانی واسه ی خودمون پادشاه داشتیم توی این مملکتهااااااا. ای کاش اون موقع ما بودیم. خییییییلی حال میداد خداییش. حالا بذارید براتون بگم قضیه چیه. این پادشاه روشندل، چیز یعنی ببخشید نابینا کسی نیست جز شاهرخ میرزا افشار یا شاهرخشاه افشار. ایشون سال 1112 خورشیدی متولد شدن. ایشون بزرگترین فرزند رضاقلیمیرزا ولیعهد نادرشاه افشار بوده. بعد از قتل نادرشاه در قوچان در سال 1126 خورشیدی، عادل شاه، برادرزاده ی او به تخت پادشاهی نشست و تمام فرزندان و بازماندگان نادر را به جز این شاهرخخان قصه ی ما زد کشت. این جناب عادل شاه یه سال حکومت کرد تا بالاخره
آیا من هم میتونم بعد از این کارهای شخصی خود را بدون اینکه از کسی راهنمایی بخواهم انجام بدهم؟ خریداری کنم؟ خیابان رد بشم؟ به مسجد بروم؟ به پارک بروم؟ هر وقت اراده کردم تنهایی برم یه حالو هوایی عوض کنم و تخلیه بشم؟ به باشگاه یا پیرایشگاه برم؟ به نانوایی برم؟ و هزاران کار که تا الان تنبل انجامش بودم یا اینکه همیشه تو اتاقم حبس و وقتی هم که دلم گرفت دردمو باز هم باید فقط به سازم بگم و گریه کنم؟ ———– * با نام آنکه دندان داد نان هم داد. سلام دوستان عزیز. نمیخام حاشیه برم اما باید اعتراف کنم که من یکی از اونایی
امشب ,,, چه شبی هست ,خیلی دلم گرفته , خدا,,,,خدا جون,,,,خدای مهربان,,,,دلم می خاد گریه کنم , دلم می خاد با تمام وجودم فریاد بزنم ,می خام صدای فریادم به گوش همه اهل دنیا برسه می خام حتی فرشته ها هم بشنوند دلم می خاد تکان تکان خوردن شانه هایم رو با تپش قلبم یکسان کنم می دونی خدا جون همش با ما مهربانی می کنی , همش به فکر ما هستی , راستش همه کارهایت رو ول کردی چسبیدی به ما بنده های نا شکر ,با این که می دونی همش گناه می کنیم باز ما رو می بخشی , و می گویی هر وقت از گناه سیر
دستهها
این پست حذف گردید
سلااام آخرش همیشه بخوام یا نخوام سوژه واسه پستهام جور میشه آآآآره بازم خاطره ولی کمی تلخ شاید تلخ مثل نسکافه شاید هم مثل قهوه شاید هم کلا بی مزه بود انگار تازه فهمیدم چی شنیدم قصه که نه حقیقت از جایی شروع شد که من با دوستم تصمیم گرفتیم بعد از باشگاه بستنی بخریم دروازه شیراز اصفهان جایی هست که تقریبا من هرجایی بخام برم یا برگردم,مسیرم از اونجا رد میشه دوتا بستنی فروشی کنار هم داشتن بازار گرمی میکردن تا اومدیم تصمیم بگیریم که چی بخوریم چی نخوریم یکی از فروشنده ها گیر سه پیچ که چه عرض کنم ده پیچ داده بود, خانم بستنی, آب هویج,
سلام دوستان عزیز. من اومدم با بخش دوم از کتاب لبخند چشمان تاریک. مدتی پیش لینک دانلود ادامه ی این کتاب رو در پست قبلی مربوط به این کتاب قرار دادم ولی با خودم فکر کردم که شاید دیگه کسی به اون پست سر نزنه. بنا بر این تصمیم گرفتم بخش دوم رو در یک پست جداگانه منتشر کنم. در هر حال از توجه شما به این کتاب سپاسگذارم و شما رو به شنیدن ادامه ی کتاب دعوت میکنم. بخش دوم کتاب شامل 4 track و حجمی حدود 73MB
با سلام خدمت شما دوستان گرامی سومین بخش آموزش زبان انگلیسی از طریق داستان را تقدیم حضورتان میکنیم از آنجا که داستانها در یادگیری زبان از اهمیت بسیاری برخوردارند سعی کردیم بخشی از آموزش خود را به داستانها اختصاص دهیم این داستانها به صورت دنباله دار هستند و برای سهولت در یادگیری به صورت بخش بخش خدمتتان تقدیم میشود این درسها شامل 3 فایل است متن صوتی داستان متن داستان به صورت txt لغتهای داستان امیدوارم بپسندید لازم به ذکر است لغات در محتوای داستان ترجمه شده است چرا که در انگلیسی هر لغت دارای معانی متعددی میباشد بخش سوم Dancing is good for youنام دارد بزن انگشت قشنگت
سلام دوستان وقتتون بخیر. انشاء الله همیشه خوب و سالم باشین. این آموزش رو فقط برای خودتون آماده کردم. واقعاً سخت بود ولی از پسش بر اومدم. کاش این استریو میکسم کار میکرد تا یه آموزش ساده اینقدر زمانبر نمیشد. حالا بیخیال بریم سر اصل مطلب. اونایی که تازه شروع به کار با NVDA کردین یا دوست دارین یه روز ازش استفاده کنین. اونایی که از دست این پارسآوا و ماهور و آریانا و پکجاز و نوید و سعید و مجتبی اوه اوه خط رو خط شد. یعنی از تمام این موتور های تبدیل متن به گرفتار خسته شدین پس با من باشید تا همه ی این مشکلات رو
دستهها
شمال
این دفعه، غمگینم یا شاد، نمی دانم. همین قدر می دانم که میروم شمال که رفته باشم. ناامیدم یا امیدوار، هیچ اطلاعی ندارم. فقط میروم شمال که به دور از یک سال درس و دردسر، کار و دردسر، پول و دردسر، گوشی موبایل و دردسر، سایت و دردسر، به دور از همه ی چیز های دیگر با دردسر هایشان، بی سر و صدا، ریلکس و عریان، با طعم آدامس خرسی، مخلوط با صدای یک عالمه موج و بوی یک عالمه دریا، کنارش بنشینم. شب باشد و سر روی ماسه های عرق کرده اش بگذارم که از داغی آفتاب ظهر، هنوز داغ است و صدای مواج گونه اش را با
به نام نامی حضرت دوست، که هرچه داریم و نداریم از آن اوست. سلااااااام سلااااااام خدمت هم محله ای های گل، امیدوارم که حالتون خوب باشه، خبری در مورد ویندوز آینده، اخباری که منتشر شده نشان از انتشار نسخه پیشنمایش ویندوز 9 در ماه بعد میلادی دارد. مایکروسافت این نسخه را در اختیار عموم قرار خواهد داد و ظاهرا محدودیتهایی نیز برای آن اعمال نخواهد کرد. نفس ویندوز هشت به شماره افتاده است و مایکروسافت سخت در حال کار بر روی نسل بعدی ویندوزهای مدرن خود است. گزارش جدیدی از سوی ZDNet ادعا میکند که نسخه پیشنمایش ویندوز 9 ممکن است در اواخر ماه سپتامبر یا اوایل اکتبر برای
سلام. این اثر قبلا معرفی شده ولی تمام فایل های صوتی آن روی سایت قرار نگرفته بود. اکنون کل رمان را می توانید با حجم تقریبی 78 مگابایت از این لینک بگیرید. اگر می خواهید لینک دانلود کتب تولیدی ما را در ایمیل خود داشته باشید به نشانی frz.ketab@gmail.com ایمیلی بفرستید.
دستهها
کتاب صوتی لبخند چشمان تاریک
به نام خدا و با سلامی سرشار از عشق. زیاد معطلتون نمیکنم، امروز میخواستم از خیابون رد بشم. یه بنده خدایی گفت: میخواید از خیابون ردتون کنم، گفتم: اگر مزاحم نیستم، محبت میکنید. وقتی دستم را گرفت تا از خیابان رد بشیم متوجه شدم که قدش از من بلندتر است. دستش را بین بازو و بدنم قرار داده بود و دست من هم کمی بالا رفته بود و شروع کردیم به رد شدن از خیابان که احساس کردم، قطرات آبی بر روی دست و پیراهن و قسمتی از سر و صورتم میچکد. اول فکر کردم که باران می بارد (چون دیشب یک باران مختصری در اصفهان باریده بود)، بعد
با سلام دوستان قصد دارم تا از این پس یک سلسله نوشتههایی را تحت عنوان «من نابینا هستم» در این سایت بنویسم. موضوع اصلی این نوشته برمیگردد به مسائل و مواردی که یک نابینا در طول روز در خانه، کوچه و خیابان، هنگام راه رفتن، در محل کار، میهمانی و غیره با آن برخورد میکند. در هریک از این نوشتهها میخواهم یک موضوع جزئی را مطرح کنم و تجربیات شخصی و گروهی خودمان را ریز به ریز مطرح کنیم تا آنکه به یک جمع بندی برسیم که در آن موضوع هریک از ما چگونه باید برخورد کنیم و همچنین انتظار داریم که دیگران چگونه با ما برخورد کنند.
با سلام خدمت شما دوستان گرامی دومین بخش آموزش زبان انگلیسی از طریق داستان را تقدیم حضورتان میکنیم از آنجا که داستانها در یادگیری زبان از اهمیت بسیاری برخوردارند سعی کردیم بخشی از آموزش خود را به داستانها اختصاص دهیم این داستانها به صورت دنباله دار هستند و برای سهولت در یادگیری به صورت بخش بخش خدمتتان تقدیم میشود این درسها شامل 3 فایل است متن صوتی داستان متن داستان به صورت txt لغتهای داستان امیدوارم بپسندید لازم به ذکر است لغات در محتوای داستان ترجمه شده است چرا که در انگلیسی هر لغت دارای معانی متعددی میباشد بخش دوم be a good friend نام دارد بزن انگشت قشنگت
سلام دوستان عزیز هم محله ای، من امروز اومدم با یه پست متفاوت، راستشو بخایید دوستان امروز تولد ایلیا کوچولو پسر داداش اصغر و الهام آبجی هستش، و من دلم میخواست که یه کادو به ایلیا کوچولو بدم و به همین دلیل خواستم این کادو یه کادوی متفاوت باشه، برای همین یه آهنگ البته به زبان آذری آماده کردم و خواستم تو محله کادو کنم و به ایلیا کوچولو تقدیم کنم چون اگه خصوصی میدادمش این اصغر برمیداشت و بهش نمیداد.خخخ اما همه چیز بر وفق مراد بود تا اینکه من خواستم آهنگ رو یه جایی آپلود کنم که متوجه شدم که تو سایت قفسه ندارم پس از اصغر
با سلام خدمت شما دوستان گرامی اولین بخش آموزش زبان انگلیسی از طریق داستان را تقدیم حضورتان میکنیم از آنجا که داستانها در یادگیری زبان از اهمیت بسیاری برخوردارند سعی کردیم بخشی از آموزش خود را به داستانها اختصاص دهیم این داستانها به صورت دنباله دار هستند و برای سهولت در یادگیری به صورت بخش بخش خدمتتان تقدیم میشود این درسها شامل 3 فایل است متن صوتی داستان متن داستان به صورت txt لغتهای داستان امیدوارم بپسندید لازم به ذکر است لغات در محتوای داستان ترجمه شده است چرا که در انگلیسی هر لغت دارای معانی متعددی میباشد بزن انگشت قشنگت را بر اینتر ها ماشالاه
سلاااااام …. صداااااا میرسه ……. فوت … فوت … فوت …. چون آخر عاقبت این پست کماکان معلوم نیست و ممکنه که بلندگو ها خراب باشه بعدی که بیام بپستمش نشه که بشه … بنابر این کم میحرفم و زیاد هم فکر نمیکنم که چی بگم چی نگم که بعدی پشیمون نشم خخخخ خب حالا مثلاً راجع به “ماشین بافی” بذارید براتون بگم که واااای که چقدر هنر جالب ناکی هست و اصلاً آدم میشینه پشت ماشین بافتنی حس میکنه نشسته پشت پیانو داره آهنگ میزنه … البته صدای آهنگش هم از گوشی یکی از دوستان از اون طرف کلاس در میاد که دیدی گفتم هم پیانو میزنم هم
سلام به عزیزان هم محله ای. آره درست خوندین. امید، نشاط، زندگی. وقتی رویکرد برنامه ی ما تغییر کرد، مدیران شبکه تصمیم گرفتن اسم برنامه رو هم عوض کنن. چیزی که خیلی برای ما خوشایند نبود. اما، چاره ای نیست و پذیرفتیم. هر چند اسم فقط بهانست و مهم اینه که این برنامه داره ادامه پیدا میکنه و امیدوارم بتونیم همچون گذشته، رضایت شما رو جلب کنیم. تصمیم گرفتم از نو شروع کنم و با توجه به تغییر نام برنامه، از امروز اولین برنامه امید نشاط زندگی رو تقدیم میکنیم. زندگی ادامه داره در 40 قسمت به روی آنتن رفت. 37 قسمت روتین و سه قسمت مناسبتی برای عید