درود بر همه هم محلیه ای های عزیز وگل تا حالا شنیده اید که کسی برای صبحانه مهمان دعوت کنه !!؟ خوب اینجا قراره یک رستوران تاسیس بشه برخی گفته اند که ساندویچی اگر بزنیم زودتر به بازدهی می رسه برخی هم قول داده اند که در آشپزخانه مرکزی افرادی که صاحب ذوق و سلیقه هستند را استخدام کنند و برخی دیگر هم قرار شد که تار و تنبک و آهنگ به راه بیندازند و بخوانند .حالا الوعده وفا دوستان . من بخاطر تولد ساجده و اینکه اولین نفری بود که قرار است که دستور پخت کیک را در محله بگذارد .پیش دستی می کنم که این پروژه راه
Month: تیر ۱۳۹۲
سلام به دوستهای گلم. امیدوارم اگر تاخیری بوده میبخشید و در ضمن امیدوارم که خودتون رفته باشید ی کمی کار کرده باشید. با یکی دو تا از دوستان که صحبت میکردم رفته بودند کار کرده بودند و به جاهای خوبی هم رسیده بودند. این درس چهارم را تقدیم میکنم به شما عزیزان و امیدوارم از این به بعد بیشتر بریم
دستهها
18 تیر تولد من .
سلام و 1000 سلام به دوستای گوش کنیه خودم . درست در 24 سال پیش یعنی در 18 تیر 1368 در ظهر چنین روز قشنگ و آفتابی مامان من در بیمارستان نمازی در شیراز یه فرشته به نام ساجده به دنیا آورد که اول اصلا دوسش نداشت یعنی نه این که دوسش نداشتا چون فرزند دوم خانواده بود زیاد ذوقی واسش نداشت و بعد از زایمان به دلیل بی خوابی حسابی خوابش میومد و وقتی ساجده خوشکلرو میبرن پیشش که بهش شیر بده مامانش در هین شیر دادن به اون نینی خوابش میبره و نزدیک بوده که ساجی کوچولو خفه بشه و از روی تخت بیمارستان بیفته زمین ولی
متن این پیام در انتها یک فایل صوتی کوتاه نیز به همراه دارد! روز شنبه 15 تیر 92 در گفتگویی تلفنی بین مجتبی خادمی از محله گوشکن و جواد حسینی از انجمن راوی، صحبت هایی خودمانی مطرح شد که آوردن گوشه ای از آن را جهت نظرخواهی از دوستان، خالی از لطف نمی دانم. جواد: آقا مجتبی درس های دانشگاه چطور پیش می رود؟ مجتبی: خوب است. دارم دوره ی کارشناسی را به اتمام می رسانم. جواد: شما رشته ی زبان می خوانید و من هم که مترجم انگلیسی هستم در فایل صوتی که روی سایت گوش کن گذاشته بودید از تسلطی که به زبان انگلیسی دارید
دستهها
داستان کوتاه
چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خواندن به مهمونی و خوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی امتحانشون رو نداشتند. روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای سوار کردند به این صورت که سر و رو شون رو کثیف کردند و مقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی به وجود آوردند سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودند و یک راست به پیش استاد رفتند. مسئله رو با استاد اینطور مطرح کردند:که دیشب به یک مراسم عروسی خارج از شهر رفته بودند و در راه برگشت از شانس بد یکی از لاستیک های ماشین پنچر میشه و اونا با هزار زحمت و هل دادن
دستهها
جلسه خواستگاری
سلام به دوستای خوب گوشکنی و هم محله ای های گل امیدوارم حال و احوالتون خوب باشه. من اول از مدیر محترم واقعا تشکر میکنم که به ما اجازه فعالیت تو این سایت رو میدن. دوم اینکه از دوستان میخوام که با نظرات و انتقاد های سازنده منو در این راستا یاری کنید. من در اولین پستم میخوام واستون چندتا نمایش توپ بذارم واقعا خیلی قشنگه این نمایشها توسط خانم جلالی نوشته شده و ایفاگر تمام نقشها خودشان هستند گوش کنید نظر یادتون نره خیلی قشنگن. شما میتونید نمایش رو از این لینک دانلود کنید. موفق باشید تا پست دیگر به درود
دورود بر شما. درود بر دختران زیبا این سایت و پسران باهوش این سایت این تکیه کلامی است که من بعضی وقتها اول سخن رانی ام می گویم البته کلمه سایت به حضار تغیر می کند. حالا بگو چه ربطی داشت؟ خوب این بار می خواهم یک کار مخلوت انجام بدهم. مثل وسایل جدید که چند کاره هستند این پست هم دو کاره است مثل خامه عسل که محصول گاو و زنبور است من اون وقتها یعنی تابستان سال گذشته که باید صد بار التماس می کردی تا یک نفر کامنت بگذارد یک آهنگ خواندم و مجتبی گذاشت توی سایت ولی با حفظ اعتماد به نفس حتا یک نفر
دستهها
کتاب شعر یا تو یا هیچ کس
دستهها
روانشناسی ذهن اولین پست من.
سلام دوستان امروز میخوام اولین پستم رو بزارم یه موضوع روانشناسی انتخاب کردم امیدوارم جالب باشه اگرم جالب نبود نظر بدید بگید جالب نبود بابا.گاهی کر باش !!! ( روانشناسی ذهن و موفقیت ) Once upon a time there was a bunch of tiny frogs…. Who arranged a running competition. روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با هم مسابقه ی دو بدند . The goal was to reach the top of a very high tower. هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود . A big crowd had gathered around the tower to see the race and cheer on the contestants. …..
خیلی وقتیست دوست داشتم یک چنین مطلبی بنویسم و خیلی مایلم نوشتن این سری مطالب را ادامه بدهم چون پستهایی از این دست است که ما را مستقل تر میکند و از بند وابستگی و افسردگی بیرون میکشد. نمیدانم چند نفر از شما که این نوشته را میخوانید نابینای کامل هستید و چند نفر بینا یا کم بینا ولی این را می دانم که شما نابینایان دو دسته میشوید: یک دسته از دیگران کمک میگیرید, یک دسته خیر. شما بینا ها و کم بینا ها هم دو دسته می شوید: یک دسته به نابینایان کمک میکنید و یک دسته خیر. همه اینها وقتی به ذهنم رسید که امشب به
دستهها
با یاد تو ای لیلا چه کنم؟
درود آتشین به گرمای تابستان خدمت شما هم محله ای های عزیز طبق گفته های الماسی عزیز مبنی بر اینکه شاد بخون تصمیم گرفتم که دوتا از کارایی که شاد هستن و قبلا خوندم و از همه هم تقریبا بهترند را بذارم تا در آینده ای نزدیک ترناه های جدیدتر را بخونم پیشاپیش از الماسی ریزبین و از هومن متخصص و از دیگر متخصصان و ریزبینان عزیز پوزش میطلبم این لینک دراپباکس لیلا https://dl.dropboxusercontent.com/u/94821303/leyla.mohammadreza.sabeti.mp3 اینم لینک دراپباکس یاد تو https://dl.dropboxusercontent.com/u/94821303/mohammadreza%20sabeti%20-Yade%20Tou.mp3
دوستان،سلام، چه خبر چه کارها میکنید، از کوچه پس کوچه های محله چه خبر؟ خوب دوستان من باز هم مزاحمتان شدم تا یک آموزش کوچولو رو با کلی اشتباه براتون بگم،یعنی نه ببخشید، بنویسم، خوب دیگه زیادی دارم مینویسم، دوستان راستش من چند وقت پیش میخواستم یک دستگاه فاکس بخرم، خیلی گشتم، اما دستگاه ها خیلی گران بودن، اما بی کیفیت ترینشان صد و هجده هزار تومان بود با خودم فکر کردم که با این گرانی چه باید کرد، تا این که به یک سایتی بر خوردم که اینترنت فاکس اراعه میداد، با خودم گفتم، یک سری هم به این سایت بزنم بد نیست، زرر که نمیکنم، اما دوستان
سلام. امروز میخوام یه افزونه ی عالی به شما معرفی کنم که فقط برای فایرفاکس وجود داره و خوبیهایی نسبت به idm داره. خوبیش هم این هست که وقتی شما یه proxy برای فایر فاکس فعال می کنید، نیاز به نرم افزاری ندارید که به عنوان downloader کار کنه. ابتدا به add-ons بروید shift+control+a) در قسمت search کلمه ی down them a را تایپ کنید. یک افزونه به نام down them all: the massdownloader for firefox پیدا میشه که اونو باید نصب کنید. کار باهاش خیلی راحته و مطمئنم که به راحتی کار باهاش رو یاد میگیرید. علاوه بر اون وقتایی که یه سایت idm را پشتیبانی نمی کنه،
به نام خدا به یاد خدا و برای خدا هم محله ای ها سلام خوبی خوشی چه خبرا چه کار ها می کنید دوستان هر چند که میدانم این راه ها را برای خرید شارج را مثل آب خوردن بلدید، اما باز هم میگم، شاید به درد کسی بخورد، خوب همان طور که میدانید راه اول تماس با 0218734 و شنیدن صدای منشی تلفنی به صورت گویا، است که شما باید قبلش یکه مبلقی شارج داشته باشید تا بتوانید با این سامانه ارتباط بر قرار کنید، پس این راه خوبی نیست برای شارج خریدن، چرا که اگر یک ضمانی شما شارج نداشته باشید نمیتوانید شارج بخرید. و زیان دوم
دستهها
دست اونا نگیر
درود بر شما دوستان عزیز یه مدتیه که در تابستون برنامه ام را انتخاب کردم و اونم طبق معمول خوندن و موسیقیست امیدوارم بتونم که آهنگهایی بخونم که اگه خوشتون نمیاد بدتون هم نیاد علی الحساب آهنگ دست اونا نگیر که علی عبدالمالکی اجرا کرده و من بازخوانی کردم را داشته باشید تا به زودی شاید آخر همین هفته با آهنگی توپ و اجرای توپ بیام خدمتتون آهنگ این اثر بر عهده محمود حجبری معروف به dj کاوه هست امیدوارم که دوس داشته باشید همیشه افراد از کارای خودشون رضایت کامل را ندارن منم از این آهنگ رضایت صفر درصد ندارم چون یه دفه پیش اومد که این آهنگو
سلام دوستان عزیز. خوب چه خبر؟ راستی تا کنون پیش آمده است که خواسته باشید، تاریخ تولدتان را از شمسی به میلادی تبدیل کنید، یا این که تاریخی میلادی را به شما بدهند و بخواهند که آن را به شمسی تبدیل کنید، فرمولهای زیادی راجع به این کار نوشته شده است، اما ماههای زیر 30 روز و سالهای کبیسه کمی کار را مشکل ساخته است. اما جای نگرانی نیست، من در اینجا برای شما نرم افزاری می گذارم که زحمتش را برای شما می کشد، و بی درد سر تاریخ شمسی را به میلادی و بالعکس تبدیل می کند، این نرم افزار یک فایل اجرایی بسیار کوچک و ساده
سلام رفقا. چطورید؟ خوب درس 0 را خوب خواندید یا نه؟ امیدوارم خوب گوش داده باشید نه یک بار بلکه چند بار، اکنون نوبت درس 1 است امیدوارم از این درس نیز لذت ببرید، درس را از اینجا دریافت نمایید، پیروز باشید.
یه بار نشد بریم تو صف عابر بانک کند ذهن ترین آدم خاورمیانه جلوی ما نباشه از گفت و گوهای رایج من و مامانم میتوان به گشنمه و کوفت بخوری اشاره کرد اینایی که زنگ میزنن از خواب بیدارت میکنن بعد میگن عه ببخشید خواب بودی؟؟ دانشمندا هنوز در موردشون به نتیجه خاصی نرسیدن داشتم از خونه میرفتم بیرون مامانم پرسید کجا؟؟! گفتم بیرون! برگشته میگه: خوب جای دیگه نریا! تمام وسایل و امکانات زندگی ما رو مامانم می ذاره “همون جا” کلا همه چی و هر چی که می پرسی جوابش همون جاست لذتی که توی باز و بسته کردن درِ باتریِ کنترل تلویزیون موقعِ تماشای تلویزیون هست،