خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
شعر و دکلمه

مسافر شب

شبی آرام و خموش جاده ای بی پایان یک مسافر تنها سمت خورشید روان قطره قطره مهتاب می چکد بر سر و رویش هر دم عطر لبخند خدا دست پر مهر نسیم و طنین خوش مرغ سحری به نوازش گریش آمده اند… کم کمک حاله ی نوری شده پیدا گوشه ی گنبد نیلی جهان و مسافر آرام بین آن حاله ی نور محو گردید و کمی بعدترش گل خورشید به دنیا خندید
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

روز جهانی نابیکورا به من چه! من از خودم می نویسم

دوباره یکی از اون حرکتای شتاب زده، احساسی، به درد نخور، سرزنش بر انگیز، ضد حال، بی نمک، ویژه مجتبی، مخصوص مخصوص، دو تنوره، آتیشی، سرد سرد، آلاسگایی، بچگانه، هیریویریناک، حال به هم زن، درهم برهم، افسرده، مشمئز کننده، باحال، بیحال، پارادوکسیکال، از من سر زد. آخه سرم خیلی چرب بود و شستنش دردسر داشت! اینکه یه عالمه صفت اول کاری بی هیچ دلیلی ردیف کنم، با تیترم دست پیشو بگیرم پس نیفتم و از آدمو عالم شاکی باشم! آره. هیچ وقت حق با من نبوده و من هم به تلافی، با حق نخواهم بود! اینجوریاست؟ باشه، که اینجوریاست دیگه! حله. برو بریم: رعد راست میگه، قرص اصلا خوب
دسته‌ها
موسیقی

15 اکتبر گرامی باد. دمی با مسی نابینایان. دانلود بهترین گل ۲ماه اخیر، و یک تقدیمی از من

سلام بچهها خوبین؟ ایام به کامه؟ خوب نذری میخورین؟؟ من که امسال کباب نذری نخوردم و با نهایت قدرت اعلام میدارم که هرکی خورده کوفت بشه به تنش خب بریم کانال اصل مطلب بچهها، قطعا همه ی شما راجع به گل فوق زیبا و به یاد موندنی بهزاد زاد علی شنیدین، و خوب میدونین که این گل توی نظرسنجی برنامه ی ۹۰ به عنوان بهترین گل ۲ما اخیر دست یافت با این حال من یه کوچولو برای دوستانی که نمیدونن توضیح میدم بچهها، گلی که در ادامه میبینید رو بهزاد زاد علی اصغر ۲۷ ساله ی تبریزی، بازیکن تیم فوتبال ۵ نفره ی نابینایان ایران، توی مسابقات پارا المپیک
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خاطره صبحانه اون روز و گوجه ی ملعون

با سلام خدمت دوستان عزیزم دوستان اومدم ی خاطره بگم برم چندسال پیش وقتی تو مدرسه بودم تو فصله بهار بودیم تصمیم گرفتن مارو به اردو ببرن صبح زود ما به همراه معلمها و آقای مدیر از مدرسه بیرون رفتیم و سوار ماشین شدیم راه افتادیم بعد از یه ساعت وایسادیم تا صبحانه بخوریم یکی از بچه ها به سمت من گوجه پرتاب میکرد و من هم به سمت اون خیار پرتاب میکردم در همین هین دوستم گوجهی پرتاب کرد و مستقیم خورد تو چشمم خیلی درد میکرد یه دوستی داشتم بنام سعید گفت چیشده سجاد?من گفتم مسعود با گوجه زد تو چشمم سعید بینا بود و ورزش کاره
دسته‌ها
اخبار و اطلاعیه

گزارش همایش کوه پیمایی به مناسبت روز جهانی نابینایان در سقز

با مشارکت و حضور برخی از نهادهای دولتی و مردم نهاد و جمعی از مردم فهیم شهرستان سقز جمعه 23 مهر ماه 95 از ساعت 7 تا 10 صبح  به مناسبت روز جهانی نابینایان و با هدف شناخت و تعامل هرچه بیشتر شهروندان سقزی با این افراد همایش کوهپیمایی به مقصد کوه اسلام آباد سقز  (مامه شا) برگزار شد. شورای اسلامی شهر،  اداره ورزش و جوانان، اداره بهزیستی  و انجمن حمایت از محیط زیست شهر سقز موسسه رفاه نابینایان این شهرستان را در امر برگزاری این همایش که از طریق فراخوان عمومی برگزار گردید را  یاری نمودند. همچنین هیئتهای مختلف ورزشی و کوه نوردی شهرستان نیز نقش فعالی در
دسته‌ها
کتاب صوتی

کتاب آوردم براتون…

سلام بر نبین و ببین و ببون و نبون و نبینک و نبینچه و نبونچه و ببینچه و ببینک ببینچی و نبینچی و ببینه سادات و نبینه بیگم و حج نبین و مش ببین. « اقتباس از بیانات رعد بارانی علیها السلامتُ و العافیه » احوالاتتون چیطوریاس؟ جونم برادون بگه که چن وق پیش بود که نخودی آمنه بانوی محله شانسش زد و یه جایزه ای برد کف محله. چون این بچه مون خیلی عشق امام رضاس دلش میخواس جایزه ش رو که به اسم امام رضا بود با همه عالم و آدم و در و همساده و مستأجر و صابخونه و بقال سر کوچه و خوار شوهر همساده
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خاطره بازاش بیان تو! (خاطراتی بسیار خنده دار از روز های اول حضورم در دانشگاه و خوابگاه دانشجویی)

درود به تمومی کسایی که این پست رو می خونن. روز جهانی نابینایان رو گرامی می دارم. بد ندیدم این متن رو که 2 سال پیش در گروه ایستگاه سرگرمی و در قالب آلاچیق نوشته بودم، با کمی ویرایش این جا قرارش بدم، هم خنده داره، هم به نوعی دلگرم کنندست واسه خوابگاهی های ترم اولی. پیشاپیش از طولانی بودنش عذر خواهم. و اما متن اصلی: همانطور که عرض کرده بودم، بنده زمستان سال 1392 و پس از 2 سال وقت تلف کردن در دانشگاه آزاد، بالاخره از آن خراب شده انصراف دادم و در کنکور سراسری شرکت کردم و در دانشگاه فردوسی خیر سرم در رشته ی زبان