خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
موسیقی

موزیک ویدئوی جدید رقص آتش، از خواننده ی نابینای کرمانی، غلامرضا چَمَک

درودی گرم به جانانم در محله ی فوق محبوبمون امیدوارم که توی این فصل سرد، هوای دل مهربونتون حسابی گرم باشه، و بهترین ها براتون رقم بخوره دوستان گلم، طبعا اسم غلامرضا چمک، خواننده ی نابینای کرمانی به گوشتون خورده، و تا حدی باهاش آشنایی دارین. امروز هم خدمت شما خوبان رسیدم که یک موزیک ویدئوی بسیار زیبا از این خواننده، و با آهنگسازی علی حاج اکبری عزیز تقدیمتون کنم پس بیش از این شما رو منتظر نمیذارم و به دیدن موزیک ویدئوی جدید غلامرضا چمک به نام رقص آتش دعوتتون میکنم یادتون نره که دوستون دارم
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خاطراتی از جنس شب! بخش سوم:

سلامی گرم, در این شب سرد زمستانی خدمت شما دوستان هم محله ای … با قسمت سوم خاطراتم در خدمت شما هستم: دوران راهنمایی هم بالاخره تمام شد و وارد دبیرستان شدم. بعد از یک عالمه فکر کردن و کلنجار رفتن با خودم و همچنین مشورت با دبیر رابطم, بالاخره یک مدرسه مناسب پیدا کردم که در آن ثبت نام کنم. از خوشحالی دلم میخواست پر در بیاورم چون میدانستم که با شروع مدارس, باز سفر ها و اجرای برنامه ها با گروه شیدا از سر گرفته میشود و یک دنیا لذت نصیبم میگردد … پس از گذشت تقریبا یک هفته از شروع مدرسه, کم کم حقایق تلخ جدیدی
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

ببار ای بارون، ببار!

امروزم مثل چند روز اخیر، یکی از روزای بارونی خداست. وای که من چقدر عاشق بارونم، عاشق قدم زدن زیر بارون، اونم بدون چتر و ساختن لحظات رمانتیک. اما این بار انگار نمیشه. طبق پیشبینی پریسا، سرما خوردگی بهم غلبه کرد و الآن از داخل رخت خواب با شما صحبت میکنم! وای، چقدر هم بد و موزیه این ویروسه. مجبورم بمونم تو رختخواب و از صدای برخورد بارون به پنجره اتاقم بهره مند بشم و تصنیف ببار ای بارون استاد شجریان رو گوش بدم و سوپ و شیر گرم و از این قبیل چیزایی که واسه سرما خوردگی خوبه بخورم. اما عشق من به بارون به حدی هست که
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

برگه ای از دفتر زندگی

یه روز گرم بهاری بود اگه اشتباه نکنم نیمه ی اول خرداد بود دختری با چشمان قهوه ای و موهای طلایی پا به دنیای ما گذاشت دختری که در آغوش همه لبخند میزدو همه از زیباییش میگفتند چند وقتی گذشت دختر کوچولو که اسمش را یلدا گذاشته بودن روز به روز بزرگ و بزرگتر میشد اما پدر و مادرش روز به روز نگرانتر میشدند یلدا کوچولو 6 ماهه شد دکتر ها تشخیص دادند که چشمان زیبایش مشکل دارد و چون خیلی کوچک است باید زیر بیهوشی معاینه شود یلدای کوچک قصه ی مارا بیهوش کردن برای معاینه و معاینه اش کردن و گفتن او نیمه بیناست غم عجیبی خانواده
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یه شناسنامه ی خوب, در محله و دیگر سایتهای نابینایی باید چه ویژگی هایی داشته باشه؟

سلاااااام و درووووود بر همه ی شما عزیزان خیلی خیلی دلم براتون تنگیده بعد از سه چهار روز الان به محله سر زدم کلا به اینترنت دسترسی نداشتم خخخخ پست هری پاتر هم که به تعویق افتاد بگذریم من خیلی وقت پیش میخواستم پست متفاوتی منتشر کنم اما هی این دست اون دست کردم امروز بالاخره دیگه گفتم بذارم نه اینکه تردید داشته باشم رمان, هری پاتر, آهنگ, آموزش و غیره باعث شدند پست زبون بسته عقب بیفته من خیلی وقت پیش به این فکر افتادم ماها که اکثرا شناسنامه داریم می خواستم بپرسم به نظر شما یه شناسنامه خوب, واسه محله نابینایان, چه ویژگیی باید داشته باشه؟ به
دسته‌ها
بازی

دانلود مجموعه آموزشی بازی های کامپیوتری قدیمی ویژه نابینایان

ضمن درود به همه و تشکر از عادل اکبری، این مجموعه ی آموزشی صوتی که من گذاشتم، خود اصل بازی ها رو کم داشت که خیلی وقت پیش عادل برای من فرستاد و مشغله فراموشی رو باعث شد و ضمن عذرخواهی بابت تأخیر، در اینجا لینک بازی ها رو قرار میدم: دانلود مجموعه ی بازی های قدیمی با کرک گردآوری شده توسط عادل اکبری از همینجا حالا هم ادامه ی پست: سلام سلااااام! چرا کسی جواب نمیده؟ سلااااآآآآآااآآآآآااااااااآآآآمممم!! بابا گلوم پاره شد! آهان! حالا شد! خب کشش نمیدم که کش دادن نداره. اون قدیم ندیما، که من آدم بودم، حوصله داشتم، انگیزه داشتم، پسر ملوسی بودم، واسه خودم جوجه