به نام خدا. در راستای استقلال نابینائی ، مدتهاست که کم بینا هستم و نقطه مرکزی دیدم خراب است و از محل گوشه چشمی دنیا را نظاره نشسته ام .در اوایل بحران جدید زندگی ام واقعا با مشکل جدی مواجه بودم و دوستانم واقعا بر من خرده می گرفتند و حالم را درک نمی کردند و گلایه مند بودند و عصبانی . در این میان خودم با بروز مشکلات جدید هنوز درگیر با آن بودم و به تنهائی قصد حل آن را داشتم که نتیجه آن چیزی جز تسلیم نبود . دوستانم با پیشنهاد مسئول آموزش وقت با احترام کامل مرا دعوت به دریافت ابلاغ نیمی به عنوان متصدی
Day: مرداد ۱۷, ۱۳۹۶
خب و خب و خب سلامٌ علیکم یا اهل محله نابینایان. چطورید دوستان عزیزم؟خوبید؟چه خبرا؟ چیکارا می کنید؟ خانواده خوبن؟ بچه داراش, بچه ها خوبن؟ خب بریم سر اصل مطلب که باقی روده درازیم همون جا بهتون تحمیل خواهد شد. خخخ حقیقتش خانم فروغ خانم توی پست قبل از من خواستن که یه چیزایی راجع به آراستگی ظاهر بگم. خب منم اومدم بگم. هرچند یه کم افکارم منسجم نیست ولی شما به بزرگی خودتون ببخشید. اول از این شروع کنیم که به نظر من, یه پسر, خصوصا پسر جوون, همیشه باید موهاش, صورتش, لباسش,و بوش مرتب و دلنشین باشه. میگید چرا؟ خودتون بهتر از من بلدید که. چون جامعه
سلام خدمت همه شما دوستان نخ سوزن علاقه‌مندان رادیو. امیدوارم هرجا هستین سالم و سلامت باشم. خب امروز خدمتتون رسیدم با یه هدیه خیلی کوچولو. خب هدیه من یه فایل فشاریده شامل چندتا ایستگاه رادیویی هست که فکر می‌کنم اگر اهل رادیو باشین، توی مواقع بی‌کاری و حتی باکاری خیلی خیلی می‌تونه بهتون کمک کنه. شما فقط کافیه فایل رو دانلود کنید، از حالت فشرده درش بیارید و بعد روی هر کدوم از رادیوها اینتر قشنگه رو بزنید تا رادیوی مورد نظرتون پخشیده بشه. خب قبل از لینک، لیستی از ایستگاههای رادیویی و مختصری راجع به هر کدوم واستون می‌نویسم. سرویس جهانی بی‌بی‌سی: این ایستگاه رادیویی به زبان
دسته‌ها
حالا شبِ
بازم شب شده یه شب آروم و ساکت انگار تنها خودم هستم و خودم بازم روستا ولی این با روستای داییم اینا فرق داره اینجا خونه ی عممه این روستا انگار فصلی به اسم تابستون نمی شناسه! وسط تابستون اینجا حسابی خنکه عین پاپایی زنجان و سیمینه شهر محسن صالحی خودمون. همه جاهایی که رفتم چشمه هاش خشک شدن یا حد اقل فقط فصولی از سال آب دارن ولی چشمه های اینجا همیشه آب دارن و آبشونم چنان خنکه که اگه مدتی دستتو بذاری جلوش دستت از سردیش درد میگیره و مجبوری بَرش داری رو پشت بام هستم البته تقریبا شوهر عمم اینجا رو شبیه بهار خواب درست کرده
همسر عزیزم، نوشته هایت طلوع حقیقت و بیان دردهای کسانی است که نمی توانند بگویند و فریادشان بی صداست. هر چند که چشمانت خاموشند؛ ولی اعجاز انگشتانت، تجلّی گاه حضور جاودانه توست. نقطه های برجسته دست نوشته هایت، ترجمان واژه واژه امید قلم های پویاست. با سرانگشتانی نکته بین و نکته سنج، در نقطه های سیاه و برجسته اوراق، تجلّی و حضور را ترجمه کرده ای. عشق بی همتای من, به حرمت سر انگشتان بینایت سوگند که واژه واژه ی نوشته هایت را می ستایم چرا که متجلی قلب پاک و مهربان توست. همسر خبرنگارم روزت را گرامی می دارم و بر دست های پر مهرت بوسه می نهم.
درود بر شما همراهان گرامی. امیدوارم حالتون خوب باشه. در ابتدا میپردازیم به اعلام نتایج به دست اومده در مرحله ی قبل: تعداد کل آراء: هشتاد و یک رأی. پست ششم: دانلود ۲ نمایش از کتاب فارسی ششم، و یک نمایش دستساز خودم: ارسال شده در پنجشنبه، هجدهم آذر هزار و سیصد و نود و پنج، توسط محمدحسین قِزِلسُفلا، با پنج رأی. پست پنجم: امشبی را در آلاچیق شعر من میهمان باشید: ارسال شده در پنجشنبه، هجدهم آذر هزار و سیصد و نود و پنج، توسط محمد ملکی، با هفت رأی. پست چهارم: مثبت اندیشی ۱: ارسال شده در پنجشنبه، بیست و پنجم آذر هزار و سیصد و نود
