دستهها
یه سری پراکنده
سلام به همه ی اهالی این محله خوب و خوشید! خوب خدا رو شکر دو هفته پیش جمعه نشسته بودم نه تخمه نمیخوردم! داشتم پست این روزای من رو ویرایش میکردم که تلفن خونه زنگ خورد! مادرم جواب داد و من بی خیال داشتم کار خودمو انجام میدادم خط آهر تموم شد و اونو ارسالش کردم که مامانم بهم خبر داد برای دختر عَموم که دو سال از من کوچیک ترِ و با هم چند باری شیر خوردیم و میشه خواهر برادر به حساب آورد جز این هم بازیم رفیقم و کلا از جیک و پیک هم با خبریم! بی خیال گفتم ای بابا این که دیگه تازه گی