خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

جشن تولد، پنج سالگی گوشکن کوچولو مبارک، بیا تو جا نمونی

ضمن تبریک تولد محله، قبل از این که هدیه تون رو بدم و برم، باید بگم که یه کم سر و صداتون رو کم کنید شاید همسایه ها مریض داشته باشن خب! همش جیغ و سوت و داد و آهنگ و و و! جشن تولده پارتی که نیست خخخ! خب دیگه! گوشکنمون هم پنج ساله شد! دیگه باید ببرمش تو پیش دبستانی ثبت نامش کنم. منتها پول ندارم شهریه ی مدرسشو بدم. ای کاش بهزیستی شهریه ی مدارس رو هم میداد خخخ. راستی من نمیدونم گوشکن کوچولو نابینای کامله یا نیمه بینا! هرچی هم از خودش میپرسم هیچی لو نمیده خخخ! خب! در این بخش از برنامه، بریم سراغ
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

بازم تولد داریم, اونم از نوع سه نفریش

سلام دوستان گوش کنی. امروز اومدم تا مژدۀ تولد سه عزیز گوش کنی رو بدم سه عزیزی که تولدشون دهم و یازدهم مرداد ماهه. اون سه عزیز کسانی نیستن جز: حسین بلوردی خسته و کم پیدا خخخ محمد ملکی فعال و مهربان خانم کاظمیان عزیز. حسین و محمد تولدشون دهم مرداد ماهه ولی خانم کاظمیان تولدش یازدهمه ولی از اونجایی که تولد کسایی که نزدیک به هم هستن رو باهم میگیریم تصمیم گرفتیم تولد این سه عزیز رو باهم برگزار کنیم. از همه تون دعوت میکنم که تو جشن تولد این سه دوست گوش کنی شرکت کنید و ما رو با حضور سبزتون خوشحال کنید. قبل از اینکه برم
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

عموی مهربون محله، تولد تون مبارک!!

سلاااام سلاااام بر دوستان و هم محله ایهای گرامی. بله، بازم یه تولد دیگه. تولد یکی از بزرگان و بزرگواران محله که به حق سمت استادی بر همه ی ماها دارن. امروز 28 خردادماه و روز تولد عموی گرامی محله، عمو حسین عزیز هست. یه روز مبارک و ارزشمند که با گرامیداشت این روز و جشن گرفتن در کامنتدونی محله میتونه یه روز خاطره انگیز و به یاد موندنی بشه. منم از طرف هیات مدیره و ویرایشگران سایت  این روز بزرگ رو به عموی عزیز تبریک عرض میکنم و براشون آرزوی صحت و سلامت و طول عمر با عزت رو دارم و امیدوارم که سایه شون همواره بر سر
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

نیمه ی آبان

نیمه های آبان بود و من تازه متولد شده بودم سرمست از شادی روز تولد و لذت هدیه ها که تو… آه!… تو و چشمهایت… تو و حرفهایت… انگار خدا هم میخواست به من هدیه ی روز تولد بدهد… در میان آن همه شادی یک لحظه دلم لرزید تمام قندهای دنیا در دلم آب شد گیج بودم گیج چشمهایت… گیج احساسی که نمیدانستم نامش چیست و در یک لحظه جهانم را زیر و رو کرد… و تو اما بیتفاوت و سرد حرفهایم را از چشمهایم نخواندی شب به شوق دیدارت در یک روز دیگر چشمهایم را بستم… و امروز… سالهاست هر روز برایم نیمه ی آبان است فرقی نمیکند
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

احمد عبدالله پور، تولدت مبارک!

سلام سلاااام بر دوستای گل و بلبل محله ی نابینایان و حومه خخخخ. به قول گوینده های رادیو: بازم یه روز دیگه و بازم یه تولد دیگه، یه جشن دیگه و یه شادی دیگه! امروز تولد یه دوست تقریبا تازه وارد ولی تقریبا فعال همه ی ما یعنی احمد خان عبدالله پوره. یه هم محله ای باحال و دوست داشتنی. یه هم محله ای خونگرم، باصفا و با مرام. روز هجدهم خرداد سالروز تولد احمد نازنین مبارک باد. منم از طرف روابط عمومی محله و تیم مدیریت و ویرایشگران، یه تبریک مخصوص خدمت احمد جان عرض میکنم و از شما گرامیان دعوت میکنم که در سالن همایشهای محله، واقع در  محله
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

دوقلوهای محله، تولد تون مبارک:

سلام سلام صد تا سلام، هزارو سیصد تا سلام بر بچه های گل و دوست داشتنی محله از سایتیها گرفته تا واتساپیهای باحال و گرامی. بله دیگه، امروز یه تولد داریم. البته یه تولد تقریبا متفاوت. تولد یه دوقلوی باحال از اهالی محله. حدس بزنید کیارو میگم!! کی؟ فرید و سعید؟ نه؟ سارا و سمیرا؟ نه؟ حمید و وحید؟ اونا هم نه؟ هانیه و حنانه؟ نه بابا! فرزاد و فرشاد؟ ای واااای نه، اینا دیگه کیا هستن؟ ما که اینارو توی محله نداریمشون!!! اصلا بذارید خودم بگم:÷ منظورم همین مهدی و هادی ضیایی فر خودمونن دیگه! بله مهدی و هادی عزیز امروز پانزدهم خرداد روز تولد شونه، تولد خود
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

14 اردیبهشت !تولد مردِ اردیبهشت!مبارک !

سلام عرض میکنیم حضور بازدید کنندگان گرامی !احوال شما ؟ خوبین خوشین سلامتین ؟چه خبرا ؟؟جان .ملالی نیس جز دوری بنده ؟؟؟× وای خب این که از بدیهیاته عزیزانم ! ؟ خب به دلیل این که وقت ذیق هست و از این صوبتا !سریع میریم سر اصلِ مطلب . امروز تولدِ یکی از فرهیخته ترین و آروم ترین و ساکت ترین و علمی ترین افراد سایت وزینِ گوش کن میباشه !!!! جاااااااااااااان ؟لدفن آروم تر صدا ب صدا برسه ؟؟؟ از اتاق فرمون میفرماند که اینا صفات خودتوونِ که استاد !!!بله .میدونم .اما خب این تقصیرِ سراپا حقیر !!چی ببخشید این سراپا حقیرِ تقصیر .ای بابااااااااااااااا !این حقیرِ سراپا
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

هممحله ای عزیز و گرامی، ملیسا، تولدت مبارک.

میلادت ای دوست مبارک باشد پیوسته دلت شاد سعادت باشد هر سبزۀ سبز رنگ بهارت باشد راهـت سپید راه عــدالـت باشد چـــشـــم شــادی نگارت باشد ایــــــزد پـشـت و پـناهت باشد میلادت ای دوست مبارک باشد دلـشاد ازین اهل جماعت باشد . . .   سلاااااام همگی خوبید؟ خوشید؟ سلامتید؟ دماغا چاقه؟ خخخخخ. خب آخه این چه سؤالاییه که میپرسم؟ مگه میشه تولد داشته باشیم، اونوقت کسی خوشحال نباشه! مگه میشه؟ مگه داریم؟! خب حالا تولد کیه؟ تولد ملیسا خانمی عزیزم. ملیسا جان از طرف خودم و سایر دوستان تیم مدیریت گوش کن تولدت رو صمیمانه تبریک میگم، و امیدوارم امسال و سالهای آینده بهترین سالهای زندگیت باشه.   اینجا
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

سارا بشارت, تولدت مبارک.

سلام سلام سلااام اگه گفتین امروز تولد کیه؟ چی؟ . . . سارا؟ . . . سارا بشارت؟ آفرین آفرین درسته؟ امروز تولد یکی از گوینده های خوش صدای هم نوع و هم محلیمونه که خعلی هم کم پیدا شده و اصلا نمیدونیم کجاهاست!!! بیایید باهم صداش کنیم و تولدش رو تبریک بگیم و براش آرزوهای قشنگ قشنگ بکنیم. سارا جان روز شکفتنت رو از طرف همه ی گوش کنی ها تبریک میگم و برات بهترینها رو آرزو میکنم و سبد سبد گل تقدیم گل وجودت میکنم. امیدوارم صد و بیست سال زنده باشی و خوشترین لحظه های زندگی در انتظارت باشن. بچه ها همگی باهم تدارک دیدن و
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

کامبیز اسدی، تولد عید شما مبارک:

سلااااام بر دوستان خوب و نازنین در محله ی نابینایان و حومه خخخ.   فکرشو بکن، نه جون من فکرشو بکن: سال جدید اومده باشه، بهار شده باشه، همه چیز نو و تر و تازه باشه، دو سه روز از این تازگی و نوروز نگذشته باشه که تولد یکی از دوستان خوب هم محله ای ما هم باشه، دیگه چی میشه!!!   میگین تولد کی؟ نگین تو رو خدا، نپرسین دیگه، ناقلاها توی عنوان پست که اسم این دوست عزیز مجلس به نام ما بود دیگه خخخ.   بله، در روز سوم فروردین هر سال باید تولد هم محله ای خوبمون کامبیز اسدی جشن گرفته بشه که حتما هم
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

مرتضی مصدق، تولدت مبارک! سفر در زمان برای اولین بار!

بعله. بعله. تولد داریم! البته از نوع تولد های خاص! فکر نکنید زمان این تولد گذشته، بلکه ما با ماشین زمان گوشکن، به دوی فروردین سفر کردیم تا ببینیم این روز که همه مشغول دید و بازدید بودن، مرتضی مصدق تزریقچی مدرس مترجم معلم چند زبانه ی همه هنره، داشت اون روز چی کار می کرد؟ بعله. درست حدس زدید! داشت به دنیا میومد. و حالا، حالا حالا حالا، همه دستا به بالا، تار و کمانچه و همونا که خودتون میدونید! راستیاتش اول گفتم گل و بلبل توی تولد مرتضی جون بنویسم ولی بعدش دیدم اصلا به ابهت این مرد نمیخوره که گل های شقایق رو واسش پر پر
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

تبسم خانم ، همسر هواشناس ایران ، تولدت مبارک

سلام بچه ها . میدونم که همه سرتون شولوغ پلوغه . ولی چه کنم تولد لبخندی( تبسم چلوی ) رععد بزرگه . تبسم عزیزم خداییش تو که این همه بی وقت نبودی خخخ ؟؟ آخه 1 فروردین روز بود که پا روی زمین گذاشتی ؟ سیصدو نود چهار روز کم بود که روز اول فروردین همه رو زا به راه کردی هههه اصلا حقته که 13 روز تعطیلی عیدو کار کنی و کلی مهمونداری خخخخ حداقل میذاشتی دوم فروردین ؛ وااای دخمل مگه نبینمت ههههه حالا رعععد بزرگ با این همه کار چه کنه ؟ بره مهمونی ؟ به مهمونا غذا بده یا تولد برات بگیره ؟ حالا که
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

تولده عید شما مبااارک *روشنک عزیزم و آقای رضا وزینی کجاااییید کجااااییید بیااااییید بیااااییید

سلام سلام هزارتا, حال شما احوال شما؟ چطورید؟ خوبید خوشید سلامتید؟ چطورید؟ بعدش هم هیچ پاسخی غیر خوبم خوشم سلامتم پذیرفته نیست هااا البته می تونید از مفاهیم و اصطلاحات مشابه و مترادف هم استفاده کنید شکلک دیگه یه کم هم باید براتون تخفیف قایل بشم که سختتون نشه یهویی خخخخخ خب بعله دیگه همان گونه که واضح و مبرهن است اینجا یک عدد جشن تولد از مدل دو منظوره اش می باشد یعنی دوتا کیک تولد در خدمتیم, خامه ای و شکلاتی, بخورید و بیاشامید ولی ولی چی بود شکلک دانگ دونگ دینگ از مدل ایکیوسانی … دانگ دونگ دینگ … باریک الله … زیاده روی نکنید که
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

عمو قنبر تولدتون مبارک،

سلااام، بله همین طور که از عنوان پست مشخصه تولده اونم تولد عمو قنبر نازنین و مهربون، تا جایی که یادم میاد ایشون از سکنه های اولیه ی محل بودن، اون وقت که هنوز زمینهای بالای محله زیاد گرون نشده بود یه خونه شیک ساختن، همیشه هم در خونشون آب و جارو بود، ولی ما شیطنت میکردیم میرفتیم پوست تخمه میریختیم در خونشون، اینطوری مجبور میشدند کلی واسمون صحبت کنن یعنی اینقدر از این در و اون در حرف میزدن تا ما از لا به لای حرفاشون اونم با کلی تفکر و تعمق کلی نکته میکشیدیم بیرون،خلاصه که تولدتون مبااارک ریش سفید محله خخخخ، انشا الله که عمری طولانی
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

جناب آقای مجتبی خادمی. مدیریت محترم پایگاه اینترنتی محله ی نابینایان. با تقدیم سلام و احترام فراوان، میلادتان خجسته باد. خخخ خخخ خخخ.

سلاااااا اااا اااا ااا ااا ااا اااام به همه ی بر و بچه های باحال، توپ، خونگرم و مهربان محله ی خودمون. چطورید یا بهترید خخخ. میگم دقت کردید این روزها پستچی چه فعال شده واسه خودش آیا؟ پستچی اینجا، پستچی اونجا، پستچی همه جا، پستچی کجا، خلاصه همه جا صحبت از پستچیه. حالا این پستچی مثل دیجیمون هی چهره عوض میکنه. یه بار شهروزه، یه بار عمو چشمه میشه، یه بار میشه دکی پرنده، یه بار میشه پریسیما، خلاصه همینطوری واسه خودش تغییر چهره میده. صد رحمت به سریال مرد هزار چهره. لا اقل اونجا مهران مدیری همش به جای اشخاص مختلفی که مرد بودن عوض میشد. این
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خوشی جون تولدت مبارک:

سلام و صد درود بر شما دوستان گل و گلاب سایتی و واتساپی محله ی نابینایان.   امروز دوباره یه تولد داریم که به خاطرش خیلی باید خوش باشیم و خوشی کنیم.   ای وای مثل اینکه خودم یهویی دارم لو میدم که امروز 6 بهمن تولد کدوم از هم محله ایهای خوب مونه. بله درست حدس زدید، این شخص مجلس  به نام کسی نیست جز دوست ورزشکار و بزن بهادر خودمون محمدرضا خوشی، خوشی جون خععععلی سالاری دادا.   خوشی جون تولدت مبارک، بدجور هم تولدت مبارک.   دوستان ما سال گذشته یه اشتباه تکنیکی انجام دادیم و تولد خوشی گرامی رو به خاطر اینکه یه روز دیر شده بود
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

بفرمایید تولد داریم با طعم دوستی با یه نازنین نُه روزه

نمی دونم از کجا شروع کنم حتی نمی دونم سلام اول پست رو چه طوری بنویسم… البته مطمئن هستم شماهایی که احتمالا این متن رو می خونید منتظر یه جشن تولد شاد پر جنب و جوش با یه عالمه میوه و شیرینی و یه کیک تولد بزرگ پر خامه و البته ناهار و شام و هان موسیقی و شمع و کاغذ های رنگی و بادکنک هستید. امروز که دارم می نویسم بیست و پنجم دی هست بیست و پنج منهای شونزده میشه “نُه” خب یه خورده که نه خیییلی بیشتر از یه خورده از وقت مقرر گذشته و باز مدرسه م دیر شد … توضیح این که قرار شد
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

اولین پست کاظمیان : شاگرد جدید تولدت مبارک.

سلام بر دوستان عزیز محله ی دوست داشتنی خودم گوشکن. چند وقت بود میخواستم پست بزنم و هی دست دست میکردم. منتظر یه بهونه بودم تا اینکه امروز زد و شاگرد جدید به دنیا اومد، مامان و بابای شاگرد جدید قدم نورسیده تون مبارک. ماشا الله چه نازه این بچه.به کی رفته حالا؟ بذار ببینم، وااااای کپی مامانشه، یوخده چی ام باباش. اسمشا چی گذاشتین؟ شاگرد جدید؟ واااااااااای مادر این چه اسمیه؟ آدم یاد دختر همسایه می افته تو کلاه قرمزی. خخخخ.. شاگرد جدید جان، قدمت مبارک، ایشالله خدا بهت عمر طولانی و با عزت بده. دوستای محله، ما یه شاگرد جدید داریم، یه شاگرد زرنگ، شاگرد زرنگ که
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

لیلا عظیمی، تولدت مبارک.

سلااام بر بر و بچ خوب و دوست داشتنی محله ی نابینایان. امروز 19 دیماه روز تولد یکی از هم محله ایهای بسیار خوب و محترم ماست. این هم محله ای ارزشمند کسی نیست جز لیلا خانم عظیمی دوست فرهیخته و گرامی که این روز رو به خودش و همسر محترمشون  یعنی سروش عزیز که ایشون هم یکی از دوستان ارزشمندی هستن که خدمات زیادی رو برای سایت انجام دادن، من از این موقعیت استفاده میکنم و از همینجا ازشون تقدیر و تشکر فراوان میکنم.   البته انتشار این پست باید 12 ساعت پیش انجام میشد ولی چون من تازه صبح زود متوجه شدم، و باید با اخذ اجازه
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

اعظم دیروز ساناز امروز تولدت مبارک!

سلااام سلاام بچه ها، عیدتون مبااارک، بازم بازم تولد! تولد دوست دوستمون! همون که دوست داره با دوستمون دوست بااشه، البته با بیشتر ما هم دوسته! ما هم باهاش دووستیییم! ساناز جان امیدوارم تا آخر عمر زنده باشی، خخخخ، کلا ساناز و خانم کاظمیان دو دوست مهربون من هستن که البته پر از تجارب نابن و کلی میشه ازشون در همه زمینه ای مشورت گرفت، خیلی هم صبورن! خلاصه که دوستت دارم شدییید به مدت مدیییددد! تولدت مبارک دوست مهربونم! الهی جاده زندگیت هموار آسمان چشمانت صاف و دریای دلت همیشه آرام و زلال باشد و هیچ وقت از دنیا خسته نباشی . . . تولدت مبارک! فششش فششش