خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

24 مهر روز جهانی نابینایان تشکر از دانشگاه اصفهان گلایه از بهزیستی

دوباره یک سایت گوشکن و یک 23 مهر دیگر. دلم گرفته. دلم خیلی خیلی گرفته. هر بار به سرم میزند آن نامه سرگشاده ای که یکی از همنوعان سال 88 قبل از انتخابات به آقای احمدی نژاد نوشته را توی محله منتشرش کنم بل کم چهار نفر بخوانند و بینشان یک مسئول دلسوز پیدا بشود و کاری بکند. حیف که از مسدود شدن آدرس این جا میترسم و حیف که این جا یک منبع و ماخذ و مرجع و پناهگاه برای دوستان خسته مثل خودم شده. اگر کسی از هم محلی های ما اعتراض نمیکرد و اگر خودم این همه زحمت برای این درخت 10 14 ماهه نکشیده بودم,
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

شما میدانید چرا؟

پس چرا؟ چرا دوباره وقتی شادی می کنم, دوباره وقتی می دوم, دوباره وقتی دوش آب گرم می گیرم, دوباره وقتی گرمم می شود کله ام میخارد. خارشی شدید اللحن. خارشی از جنس خشونت. خارشی با یک خ که این خ را به اندازه صد هزار برابر فشرده کرده باشی. خ. خ. خارش. همه این چرت و پرت ها بر می گردد به موضوعی که پیش از این در این پست دوی مهر ماه مطرح کرده بودم. آری. مطرح کرده بودم و دریغ از یک نظر. دریغ از یک انسان که بفهمد چه بر سر من میرود از هر پاییز تا تابستان. 9 ماه انزوا. 9 ماه خودکشی عمدی.
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

درد دل

درد دل سلام من به هیچ وجه دنبال رنکینگ بالا نیستم منظورم اینه که نمیخوام محله مون همیشه توی گوگل رتبهش یک یک باشه ولی اینو میخوام که اگه کسی چیز مفیدی توی این محله گذاشت بقیه بتونند از طریق موتور های جستجو اون مطلب مفید رو پیداش کنند. نمیدونم چطوری باید محله رو به طور هر چه بیشتری برای موتور های جستجو مناسب سازی کنم. شاید کلمه نابینا رو کم به کار می برم ولی این هم که نشد راه آخه. به هر حال من یک افزونه یعنی یک قطعه برنامه به امکانات محله اضافه کردم که تا حدودی این کار مناسب سازی مطالب رو انجام بده. مشکل
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یادداشت 16 تیر 91 عماد و رضا رفتند

درود. به قول دوستم لیلی که در توصیف صحنه ای می گفت: “شکلک حلقه زدن اشک توی چشم ها و زار زار گریه کردن ها!” . آخییییش. ای دنیای نامرد. چه قدر تو کوچیکی که به اندازه مسافر های خودت هم جا نداری! ازت بدم میاد. بی رحمی مثل مسافرات. اصلاً شاید مسافرات بی رحمی رو از خودت یاد گرفتند. آره. شاید چیه؟ حتماً همین طوره. متاسفانه طبق خبری که چند لحظه پیش به دستم رسید, متوجه شدم که عماد و رضا از محله ما رفتند. چه زود دیر می شود گاهی! قضیه از این قرار بوده که یک شهرام نامی توی محله ما ی خونه فکسنی رو با
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

آنتن های انسانی

سلامی به تازگی و شادابیچاقاله بادامهایی که دارند بزرگ میشند و به گوجه سبزهایی که دهن  آدمو آب میندازند و ارزون هم نمیشند. سلام به شما دوستای خوبم در مطلب قبلی قول دادم که بازم برمیگردم و از مشکلات دیگه رفتاری نابینایان براتون میگم، یادتونه؟ خوب حالا برگشتم دیگه! این بار راجع به یک عادت بد نابینایان که اسمش آنتن بودن و آنتنپروریه میپردازیم. تا حالا به دلیل و ریشه این کار فکر کردید؟ یا مثل بعضیا اینقدر این کار باهتون اجین شده که وجودشو احساس نمیکنید؟ اگر از دسته دوم و جزء بعضیا هستید که وای وای وای وای! نابینا ها بیشتر با صدا با محیط ارطبات برقرار