خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 86. تصمیم گیری سریع برای اجرا: چگونه بر اضطراب خود غلبه کردم تا روی صحنه اجرا کنم

سلامی عطرآگین به شما همراهان محله نابینایان، به خصوص طرفداران سیر و سفر. امید که غم‌ها شبیه برگ‌های پاییزی از درخت زندگیتون بریزن و برای همیشه محو بشن.   همچنان در جاده‌های بی‌انتها به گوشه و کنار جهان آزاد پیش میریم و کوله بارهامون‌رو هر بار بیشتر و بیشتر از تجربه سنگین می‌کنیم.   اولین‌ها همیشه متفاوتن، به خصوص مثبت‌هاشون که لذتش هرگز از خاطر نمیره. اولین باری که سوار دوچرخه شدی و باور کردی می‌تونی بدون کمک اون چرخ‌های کوچولو پیش بری و نیفتی. اولین نمره بیستی که گرفتی و یقین حاصل کردی میشه که شاگرد اول کلاس باشی. اولین باری که تنهایی رفتی و از سوپر سر
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 37. روزی که آسمان را لمس کردم

عزیزان همراه سلام. امید که سفر زندگیتون هر لحظه پربارتر، شیرینتر و زیباتر از پیش باشه! لحظه‌ی تحقق آرزوها همیشه بی‌نظیره. فرقی هم نمی‌کنه در چه سن و سالی باشیم. اما زمانی که این تحقق آرزو با کسب یک تجربه‌ی جدید و اثرگذار همراه باشه، اون لحظه بی‌تردید به یکی از نقاط خاص عمر به حساب میاد. از اون نقطه‌هایی که می‌تونه خط پروازمون در باقی راه عمر رو مشخص کنه. ما هر کدوم چندتا از این لحظه‌ها در زندگیمون داشتیم؟ چه قدر از مزیت‌های این لحظه‌های طلایی استفاده کردیم؟ و قراره که به چندتا از این لحظه‌های خاص در زندگیمون برسیم؟ سفر این بارمون به جهان آزاد داستانیه
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 24: نابینا هستم و از این وضعیت ناراضی نیستم

سلام به مسافرهای این بار و هر بار تور محله به جهان آزاد. امید که زندگیتون دراز، دلهاتون گرم و لبخندهاتون مدام باشه. بی مقدمه بریم برای شروع گشت این بار در جهان آزاد تا ببینیم این بار محور این گردش چیه. قهرمان این بارمون تلاش داره تا نصایح و راهنماییهای ارزشمندی که تجربیات خودش و دیگرانی که شرایط مشابه با خودش داشتن شده و نتایج مثبتی هم داشته رو با مثالهایی حقیقی از جمله زندگی واقعی خودش ترکیب کرده و به ما کمک کنه تا کلید درهای بسته‌ی روبرومون رو هرچه آسونتر پیدا کنیم. در سفر امروز به جهان آزاد مواردی رو میخونیم که به پدر و مادرها،
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

سرگذشت و سرنوشت کار من در مدرسه

سلام بچهها! چطورید خوبید؟ یادتونه که من پارسال از شرایط کاریم و همکارام و خودم شاکی بودم. الان سعی کردم با وجود این که شرایط همونه که هست، خودمو تغییر بدم و سعی کنم تو این شرایط نامناسب مفید باشم و بود و نبودم تو اون مدرسه با هم فرق داشته باشه. من عاشق تدریسم. همیشه بزرگترین آرزوم این بود که معلم بشم. برای این آرزوم دلایل زیادی هست. اگرچه معمولا برای آرزوهامون دلیل خاصی نداریم. یکی از دلایلش اینه که وقتی تو موقعیت معلم قرار میگیریم، خودمون رو تست میکنیم و تواناییهای خودمون رو بهتر میشناسیم و خوبیها و بدیها، نقاط ضعف و قوت خودمون رو محک میزنیم.