خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

کمی حرف با دوستان

سلام خدمت دوستانم در سایت محبوب گوش کن حال شما خوبه تو این روزا چیکار میکنید والا من که دارم از گرمی میمیرم دیگه کسایی که اهل جنوب هستن خدا میدونه چی به سرشون میااااااااااااااااد دیگه چند وقتی هست که به سایت عزیزمون نمیتونم سر بزنم دلم هم برا شما و هم مدیر عزیز و دوست داشتنیمون تنگ شده بود دوستان به خدا دیشب تو خاب دیدم که منو مجتبی جان با هم بودیم رفتیم تفریح خییییییییییلی خوش گذشت از خواب بیدار شدم کسی نبود خخخیییییی نمیدونم چیکار کنم خیلی سر حالم دوستان امیدوارم به حق همین شب های عزیز شما هم همیشه شاد و سر حال باشید راستی
دسته‌ها
بازی

در خصوص لشگر کشی توی بازی پوکر چی میدونید؟

پوکر، یه بازیه که با ورق، کارت یا همون پاسور، بازی میشه. توی این بازی، غیر از اینکه فاکتور های مهارت، شانس، و استراتژی حرف اول رو می زنن، گاهی وقت ها زرنگی که چه عرض کنم، دو‌دوزه‌بازی، دو‌دره‌بازی، نامردی، یا شما اسمشو بذارید قانون شکنی هم میتونه حرف اول رو بزنه، و طرفت نفهمه که تو چه کار کردی. به شرطی که بلد باشی چطور این کار رو انجام بدی. اتفاق های خوبی که میتونه برای یه پوکر باز در حین بازی رخ بده، مثلا فول هاوس یا استریت، که تعداد کارت هایی با خصوصیات خاص کنار هم جمع بشن، مثلا اعداد کارت هایی که داری، پشت سر
دسته‌ها
شعر و دکلمه

کاش امشب!!!…

دست در دست سحر، کوچه های به خواب رفته ی شهر را زیر پا میگذارم تا به روشنای چشمهایت برسم! جهان همه در خواب و اینجا در جهان من و تو قصه ی پنهانی خلوتمان دور از چشم خفتگان شهر تا سپیده دم امتداد دارد 3 Period من مسافر سرزمین امن آغوش تو، و تو چشمهایت، مهتاب شبانه که صورتم را نوازش میکند، و نوازشهایت نسیم خنک سحرگاهان که به پیکرم میپیچد و مست و مست ترم میسازد و خواب نوشین سحرگاهم را به یغما میبرد! آه! که تمام لذت دنیاست! تا همیشه سرگردان در سرزمین آغوش تو بودن! کاش امشب آخرین ستاره ی سحرگاهان چشمهایش را نبندد! کاش
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

هدیه ی شیرین فصل پانزدهم

سلاااام بر همه ی هدیه ی شیرینی های مهربون امیدوارم خوب و خوش باشید بی هیچ حرف اضافی بریم سراغ داستان *********** دیاکو تند و با سرعت میپره تو مغازه و در رو گروپی میبنده! این کار باعث به گریه افتادن بچه ای که همراه مادرش برای خرید اومده میشه! خانم آقا چکار میکنی این چه طرز اومدنه بچم ترسید! دیاکو خیالی نیست آبجی الآن درستش میکنم! بعد شروع میکنه با بچه حرف زدن و بازی کردن به زودی گریه ی بچه جاشو به خنده هایی از ته دل میده مدتی بعد اونا میرن بهروز صد هزار بار بهت گفتم اینم صد هزار و یکمین بار عین آدم بیا
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خاطرات کامبیز، بخش اول

سلام بر ما. آیا برم، آیا نرم؟ رکود فکری اینجا هم خودش رو نشون داده و تصمیم‌گیری را مختل کرده. گرمِ، حسش نیست، شنیدم یکیُ از بیمارستان مرخص کردند و قرارِ دو تا گوسفند بکشند. دوست دارم برم جگر و گوشت بخورم، تب کریمه کنگو هم در انتظارمِ. ماه رمضانِ، همه جا را بستند. برای امثال ما که نمیتوانیم روزه باشیم، خوردن کمی تا اندکی سخت، همراه با دشواریست. آیا بروم یا نروم؟ دوستان عزیز، شما تا فردا میتوانید نظراتتان را ارسال کنید تا به جمعبندی کلی برسم که آیا برم، آیا نرم؟ از محلی که مستقر هستیم، کندن، بریدن و پای در راه نهادن عذابیست غیر قابل انکار.
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

جشنواره ی کندوکاو، مرحله ی پنجاه و یکم

درود بر شما همراهان گرامی. امیدوارم حالتون خوب باشه. در ابتدا میپردازیم به اعلام نتایج به دست اومده در مرحله ی قبل: تعداد کل آراء: هفتاد و دو رأی. پست ششم: نرم افزار Airdroid به همراه آموزش برای اندروید: ارسال شده در پنجشنبه، بیست و هشتم خرداد هزار و سیصد و نود و چهار، توسط رضا نظری، با یک رأی. پست چهارم به طور مشترک: دانلود قسمت ۴ مبانی برنامه نویسی به صورت صوتی. و دانلود قسمت ۵ به صورت متنی: ارسال شده در پنجشنبه، بیست و یکم خرداد هزار و سیصد و نود و چهار، توسط بی ادعا، به همراه هر که دوست داره بدون هیچ غمی زیر