خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

چند نفر برای عوض کردن لامپ لازمه، اگه یکیشون معلول باشه؟

درود دوستان این مطلب طنز رو دیدم، جالب بود، ترجمش کردم اینجا گذاشتم. امید که مثل من ازش لذت ببرید. چند نفر برای عوض کردن لامپ لازمه، اگه یکیشون معلول باشه؟ ده نفر: یه نفر که به فرد معلول بگه که چقدر شجاع و الهام‌بخشه که سعی می‌کنه لامپ رو عوض کنه. یه نفر که به معلول بگه چرا اون که می تونه هر دو هفته یه بار لامپ عوض کنه، نمی‌تونه شیش روز در هفته، هشت ساعت در روز کار کنه. یه نفر که به فرد معلول بگه که با شرایطی که داره واقعا نباید سعی کنه و لامپ رو عوض کنه. یه نفر که برای فرد معلول
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

طنز: نظرات سازنده، موجب پیشرفت است

دوستان محبوب، سلام و ارادت بنده را پذیرا باشید. شمال رفتم, برنگشته مریض شدم. انگار خوشی به ما نمیاد. یکی نیست به من بگه چرا سوغاتی مسافرت باید سرماخوردگی, عفونت گوش و گلو باشه. مگه من چی از بقیه کم دارم؟ اگه بگم جاتون خالی, در حقتون ظلم کردم. اگر نگم, میگید عجب نامردیه. خودتون نظر بدید. داشتم میگفتم! نظر بدید و نظرخواهی کنید که این دو کار از اهم کارهاست. حالا چه ربطی داشت, خدا داند. از قدیم گفتن: آینه همدیگر باشید تا همدیگر، آینه شما باشد. درباره نقد پستی زدم و آنچه بود و گذشت را بیان کردم. حالا روش مناظره رو به اختصار آموزش میدم. تعریف
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

رعد بارونی،ملقب به شانس الله تولدت مبارک دادا.

دیمبل دیشدن دیمبل دیشدن دیمبل دیشدن هالالالای لالای لالالای لای هالالالای لالای لالالای لای وخسین وخسین لباس گُلدار بپوشین تولد داداشیمه. به قول شاعر: پیرهن صورتی دل منو بردی، رفتی و منو غممو نخوردی پارسال از داداشیم اجازه خواستم براش تولد بزنم، صداشو بر سرم غُروند که نعععععععع، نیمیخوام بدنیا بیام. امسال بی اجازه و صاب سَلار میخوام براش تولد بیگیرم . نهایتش اینه که با عصاش میکوفه تو ملاجم دیگه. مام که عادت داریم . از بچگی هر چی این داداشی شیطونی میکرد مینداختن گردنی منی گردن شیکسته و کُتکاشو من میخوردم. اینم روش. میگم رعد! خره وخی بیا برامون از لحظه ی ورود به دنیا بوگو. بوگو
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

چند تا جوک ساخته ی حمید به عشق هم سایتیهای بهتر از جونش

سلاااااام.خوبین؟ چه خبر؟همه وقتی امتحاناشون تموم می شه پست می ذارن من تازه ب ی بسم الله هستم ولی پشت سر هم دارم پست می دم. اگه گفتید چرا زمین و زمان رو بهتون هدیه میدم.خب معلومه چون:ا-عاشقتونم.2-میخوام تلافی اون یک سال رو که هیچی نگفتم و به قول بعضیا چراغ خاموش تو محله قدم میزدم در بیارم. الان دقیقا ساعت 11:15 دقیقه هست امشب براتون چند تا جوک در نظر گرفتم که امیدوارم خوشتون بیاد: به دوستم می گم برو ببین رمز کامپیوتر معلممون چنده بعد پنج دقیقه برگشته بهم می گه 4 تا ستاره یعنی شما بگید من در جواب این دوست عزیزمون چی باید بگم؟ بچه
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

ریکوردرو سرویسو چند تا چیز دیگه

سلام بر کله های پر از مغزتون و سلام بر مغز های پر از اطلاعات‌تون و سلام بر اطلاعات پر از فایده‌تون و سلام بر فایده های پر از چی‌تون؟ باور کنید این یکیو دیگه کم آوردم ندونستم چی بنویسم. بیخیل. از آخرش شروع می کنم. ششم اینکه قراره ی ریکوردر با صد تومان زیر قیمت بخرم. فکر کنم از اون تک باطری خور ها باشه که مثل خر ده پانزده ساعت با ی باطری نیم قلمی ضبط می کنه. ریکوردر خودم خراب شده واسه همین گزارش های سطح شهرم کم شده و میخوام دوباره مثل قدیما شروع کنم. البته گزارش های قدیمیم رو هم که نگذاشتم شروع می
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

چند حادثه‌ی واقعی طنز‌آمیز (ترجمه‌ی فارسی)

درود به همه‌ی گوش‌کنی‌های عزیز به این مطلب طنز برخوردم که خیلی باحال بود. پس به ترجمه نشستم و این نتیجشه. این نه تا اتفاق همه واقعی هستند. امید که ازشون لذت ببرید ۱. در یک سرقت مسلحانه در کالیفرنیا، لانگ بیچ، وقتی هفت‌تیر ۰.۳۸ میلیمتری‌اش در شلیک به قربانی مورد نظرش عمل نکرد، کسی که قرار بود سارق باشد، جیمز الیوت، کاری کرد که فقط حیرت برمی‌انگیزد. او به داخل لوله‌ی هفت‌تیر خیره شد و ماشه را دوباره امتحان کرد. این بار ماشه کار کرد… ۲. آشپز هتلی در سوئیس انگشتش را در یک دستگاه گوشت‌بر از دست داد، و بعد از کمی پادویی ادعایش را به شرکت
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

طنزِ آیا میدانید؟

میدانید چرا ناپلئون همیشه از کمر بند قرمز استفاده میکرده و این که حکمت کمربند ناپلئون چیست ، این سوال برای خیلیها پیش آمده و جواب آن فقط یک جمله است : از کمربند قرمز استفاده میکرده تا از افتادن شلوارش جلوگیری کند چرا روی آدرس اینترنتی گوش کن  به جای یک w، سه تا w می‌گذارند؟ چون کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کنه آخرین دندانی که در دهان دیده می‌شود چه نام دارد؟ دندان مصنوعی چطور می‌شود چهارنفر زیر یک چتر به‌ایستند و خیس نشوند؟ وقتی هوا آفتابی باشد این کار را انجام دهند اگر سر پرگار گیج برود چه می‌کشد؟ بیضی چرا لک‌لک موقع خواب یک پایش را
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

جوکهای جدید و خنده دار

تصمیم داشتم همتونو به رستوران و کافی شاپ دعوت کنم بعد با خودم گفتم به یه چیزی دعوتتون کنم که سودی هم براتون داشته باشه رستوران و کافی شاپ که چاقتون میکنه . . پس تصمیم گرفتم شما رو به ایمان، تقواو عمل صالح دعوت کنم باشد که رستگار شوید!   یکی از پر استرس ترین کارها . . باز کردن در ظرف زعفرونه از بس گرونه ادم فکر میکنه اگه یه دونش هم بریزه تمام سرمایه زندگی آدم به فنا رفته نامردا ظرفشو یه جوری طراحی میکنن که باز کردنش از خنثی کردن بمب هم بدتره   آرامش الانمووو : مدیون همسرم هستم که وجود نداره !! مرسی
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

اولین پست من خاطره ای از تغییر قیافه دادنم

سلام ،من از نوجوانی علاقه داشتم که سروصورتی تمیز و مرتب و منظم داشته باشم. قبل از عید بدلایل عاطفی احساسی و تعصبی، نیاز بود که ریشم را نگه دارم. فقط گاه گاهی کوتاهش میکردم. منی که همیشه با صورت اصلاح شده و سه تیغ طاهر و حاضر میشدم، حالا نیاز بود چهل شبانه روز ریش داشته باشم، البته در گذشته چند باری تغییر قیافه داده بودم. مثلا چندبار در دوران تجرد و قبل از کارمند شدنم انواع ریشها رو تجربه کردم. یکبار ریش داریوشی،  بار دیگر ریش ستاری ، و بار دیگر مدل ریشم را مازیاری انتخاب کردم. البته خوشبختانه هر سه مدل به قیافه ام میاومد و
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

خاطره ی من از خوشگذرانی در بیست فروردین

خوب دقیق یادمه. بیستم بود. بیست فروردین نود و پنج. این چند وقته جایی سفر نرفته بودم. تعطیلی هم که کار ما ماشالاش باشه اصلا نداره. دلم گرفته بود و گفتم توی این ی کم زمانی که عصر دارم، بزنم بیرون ی حالی به خودم بدم. “سر و ریش و پس و پیشو صاف کنم، اگه هم شانس بیاد، ی تیکه هم تور کنم”. هیچی دیگه. رفتم به سمت نظر و جلفا و انقلاب و خواجو و هرجا که فکرشو بکنید شولوغه. تابیدم و تابیدم، چندتا اخترو دیدم که البته به جای اختر، همون بهشون بگیم خطر بهتره چون با فک و فامیل بودند و کلا اصلا هیچی. بی
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

ی احوالپرسی و ی گزارش غیر رسمی از پایداری مطلوب گوشکن در ماهی که گذشت

سلام به بچه محل های عزیزتر از غریبه! چی بگم، چی بگم! حرفمو با کی بگم! با شما؟ با شما؟ خعلی دلم واستون تنگولیده شدییید! در حدی که همو بغل کنیم، ماچ کنیم و بگیریم همو سفت فشااااااار بدیم! البته فعلا برای عدم هرجو مرج و رعایت قوانین جمهوری اسلامی و شعونات اسلامی، خانوم ها اون طرف پرده، آقایون این طرف پرده. حالا، اون طرف پرده، صد دانه خانوم، دسته به دسته! این طرف پرده، صد دانه آقا، دسته به دسته! همه با نظمو ترتیب، یک جا نشسته. دیگه “یک جا نشسته” بسه. پاشید سفت از خجالت هم دیگه در بیایید، منم این وسط مسط ها له کردید، کردید!
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

اگر رستم و سهراب الآن بودن

سلااااام به همگی. امیدوارم خوب خوب باشید. امروز با یه شعر طنز اومدم. به نظر خودم که خیلی شعر بامزه ایه. دوست داشتم برای شما اینجا بنویسمش. خب دیگه زیادی حرف نمی زنم. میریم سراغ شعر. اینم شعر: چنین گفت رســتم به سهـــراب یل، که من آبـــرو دارم انــــــدر محل. مکن تیزو نازک ، دو ابـروی خود، دگر سیخ سیـخی مکن مـوی خود. شدی در شب امتــــــحان، گرمِ چت، برو گــم شو ای خــاک، بر آن سـرت. اس ام اس فرستادنت بس نبود، که ایمیلو چت هم به ما رو نمـود؟ رهـا کن تو این دختِ افراسیاب، که مامش تو را می نمــــاید کبــــــاب. اگر سر به سر، تن
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

چندتا جوک

سلام خوبید؟ وقتتون بخیره الآن میگید ای بابا هر روز باید این پست بزنه چه بیکاره ها (شکلک لبخند) بله دیگه بیکارم. امروز واسه اینکه حال و هوای محله عوض بشه چندتا جوک از سایت اس ام اس خور اینجا میزارم حالا نمی دونم شنیدید یا نه اگر تکراری بود ببخشید دیگه خب بریم سراغ جوکا دوست بابام اومده خونمون میگه ماشالله پسرتون چقدر بزرگ شده چند سالشه؟… بابامم میگه نمیدونم خیلی وقته داریمش ! منو میگفـت میفهمـی؟؟؟! خیلی وقته دارنم …………………… میخوام روزی 5 تا چیپس بخرم نه بخاطر چیپسش به عشق هوای پاک توش ………………………. آیا میدانستید دلستر رو برعکس کنی چی میشه؟؟؟ خب معلومه میریزه جدی
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

دوتا شعر طنز از علیرضا ذرویی نصرآباد

سلام از شما چه پنهون گفتم منم یه چیزی کپی پیست کنم ببینم چه حسی داره. بیکاری هم مزید بر علت شد این وسط. آخه فعلا بودجه ما ته کشیده, پروژه ضبط کتاب خوابیده و من نیز هم. خلاصه چون به کامپیوتر و تحولاتش علاقه ندارم باید یه مطلب دیگه ای کپی میکردم. از شعر طنز و از جوک و جفنگ خیلی خوشم میاد. میدونم به رفتارم نمیخوره. ولی عین واقعیته که عرض میکنم. اَلغرض, دوتا شعر پیدا کردم از ذرویی نصرآباد که الساعه با یه کنترل وی شما را هم ازش بهره مند میکنم. 1. ز حال و روز رفیقی سئوال کردم، گفت:« مراد ، شکر خدا حاصل
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

سلااااااااااااااااااااااااااااام من اومدم

آخیش خوب تا کرکترم توی سوروایو خوابه بریم یه کم وبگردی desktopفهرست m Mozilla Firefox 11 از 29 enter Mozilla Firefox  مشغول است about:blank مشغول است www.gooshkon.ir ِ چه جالب شرکت فنآوری محصولاتشو گذاشته کاش میشد کلی پول داشتم میرفتم یه مایکروویو میخریدم با یه ریکوردر یه تستر گویا یه عصای التراسونیک تبسنج و فشارسنج گویا تشخیص رنگ و اسکناس هِیییییییییییییییی من پووووول میخوااااااااااااام پوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول خوب برم ببینم پست بعدی چیه هیچی دیگه! همینم مونده بود که یه مودم نصیحتم کنه! این حتما پست شهروز حسینیه بذار برم توش ببینم چی نوشته تا حدی با پست موافقم البته تا حدیش به خاطر اینه که موافقت کامل یعنی همگام نشدن
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

دانلود میکروفون مخفی اعلام نیاز وسایل توانبخشی و کمک آموزشی از بهزیستی

سلام بچه ها. میگم من امروز با بهزیستی تماس گرفتم و برای وسایل کمک آموزشی و توانبخشی اعلام نیاز کردم. مددکارم قول داد واسم پیگیری کنه و در سامانه ثبت کنه. فقط گفت باید کتبی بنویسی درخواستت رو و بیاریش. من این ماجرا رو به صورت میکروفون مخفی ضبط کردم اگه خواستید از اینجا دانلودش کنید. پنج مگ بیشتر نیست. فقط به کسی ندیدش بدبخت میشما! بای بای، ما رفتیم!
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یه گل گزو یه گل شیرینی!همگی بفرمایین بشینین

*دددررروووددددد* حال و احوالتون چطوره؟ کوکه کوکین, میییددووونم, خوبه خوبین میدوونم, آهنگش قشنگه, من تحریفش کردم البته, میخواستم بپرسم کسی در زمینه ی طنز فعالیتی داره؟ اصلا کسی هست که فکر کنه قدرت طنز پردازی داره؟ اصلا طنز خوبه یا بده؟ آیا طرفدار فیلمهای کمدی هستین؟ اصلا اثر طنز خلق کردین؟ مطلبی جایی از شما به ثبت رسیده؟! کار خاصی نداشتم فقط میخواستم بگم آفرین که این گونه اید!! خخخ ولی از شوخی گذشته, اگه حس کامنتیدن داشتین, تجربیات, مباحثه ها, افکار, طنزهای خودتون رو از همین تریبون به گوش بقیه برسونین, قوانین جمهوری گوش کن رو هم که میدونین, سیاسی دینی ممنوع! آورین, تچکر, خدافظ *** قصه بودن
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

ساندویچ خرچنگ شب امتحانی، بدو بدو تموم شد. واسه دانشجو و دانش‌آموز نیم‌بها!

درود خصوصا درودی به دانشجو ها و دانش‌آموز های گرامی. از اولش بگم با اینکه من ی خوردنی خوشمزه هستم ولی قرار نیست من پا بکنم توی کفش یا پست های شهروز. من ی ساندویچ خرچنگم. اصن از اینکه منو نمیخورید یا توی بعضی از آیین ها حرام هستم یا میگند که حرام هستم هم نمیخوام شکایتی بکنم. من برعکس اشیا، موجودات و خوراکی هایی که با لپتاپ شهروز رفیقند و فقط غرغر و شکایت میکنند، اومدم ی کمی باهم دوست باشیم، اغواگری کنم و کمی بخندیم. اول بریم سراغ بچه های کوچکولو. شما چرا منو نمیخوری کوچکولوی با نمک؟ هاااان؟ مگه خرچنگ بد هست یا فکر میکنی بد
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

یادداشت 27 اردیبهشت 94

چرا تو نمیفهمی که من برنامه‌نویسی بلدم؟ چرا حالیت نیست که من خیلی بزرگم. یا حد اقل میخوام که تو باور کنی خیلی بزرگم. نمیبینی این همه داستان و پادکست و آموزش با چه کیفیتی درست کردم؟ حقش نیست سر کل جماعت نابینا منت بذارم؟ بابا. باور کن. من خیلی بلدم، تو هیچی نیستی و من همه چی هستم! تو بلد نیستی و من بلد هستم! وقتی من میدونم فلان جای اسکایپ رو چطوری باید سکش بکنم و تو نه، وقتی من میدونم لینوکس چیه و تو نمیدونی، وقتی من هیچی از دستورات لینوکس حالیم نیست ولی دوست دارم که تو فکر کنی هست، پس قبول کن که من
دسته‌ها
صحبت های خودمونی

راهکار های تضمینی مردم‌آزاری

دوستان گلم این مطلب فقط جنبه ی طنز داره لطفا با مسئولیت خودتون بخونیدش راهکار های عمومی سر نمک دون رو نیمه باز کنید بذارین سر سفره.. هرکسی رو دیدین خواست بره سفر ، سوزن هر چهار چرخشو نیمه باز کنید که آروم آروم بادش خالی بشه .. هرجا قفلی دیدین چوب کبریت تو سوراخ کلیدش فرو کنین، چسب دوقلو هم بد نیست.. بند کفشای همسایه هاتونو گره بزنین .. به بالای پشت بام رفته و دیش همسایه رو با تمام قدرت بچرخانید.. هنگام بیرون رفتن از خانه فیوز برق همسایه ها را بپرانید .. کفشهای همسایه رابه دم در همسایه دیگر انتقال دهید.. تو کلاس قبل از اومدن