سلام، سلام، و باز هم سلام به همه. امیدواریم از برف امسال که خیلی جاها رو سفیدپوش کرد سفیدی و نشاطش تا همیشه واستون موندگار باشه! ماه آخر زمستون هم رسید و یواش یواش صدای قدمهای بهار از اون دورها داره شنیده میشه. امسال واسه خیلیهامون چندان شیرین نبود. از خدا میخواییم که از اینجا به بعد جاده امسال و جاده زندگانیتون به رنگ سبزترین بهار خدا باشه! خب بیایید یه مرور دیگه به یه ماه سفیدپوش دیگه در محله نابینایان داشته باشیم تا ببینیم در ماهی که گذشت این اطراف چیها شده! در بهمنماهی که چند ساعت پیش پشت سر گذاشتیمش: طبق روال هر ماه مروری به
Tag: مسابقه
`سلامی به سپیدی قلب زمستون به حضور عزیز همه شما. دلهاتون همیشه بهار و لبهاتون باغ لبخند. دیماه هم گذشت و در آستانه شروع یک ماه دیگه بدون هیچ مقدمه به سوی روزهایی پیش میریم که امیدواریم از هر نظر بهتر و روشنتر باشن. در ماهی که همین چند ساعت پیش پشت سر گذاشتیم: مثل هر اول ماه مروری به ماه پیش داشتیم: مروری بر پستهای محله نابینایان در آذرماه 1403! پریسا 01 دی ۱۴۰۳ یکی دیگه از شمارههای نشریه خودآگاهی رو دریافت کردیم: نشریه خودآگاهی جنسی، لمس سلامتی، شماره 10. آرایشکردن افراد نابینا: من چطور آرایش میکنم؟ بخش دوم محسن صالحی 05 دی 1403 چندتا

سلامی به تمام رنگهای شاد هستی، به صمیمیت وجود و به گرمای دلهای صاف شما به تمامی عزیزان محله نابینایان. امید که آغاز این بهار، سرآغاز شادترین کامیابیها برای تکتک شما باشه! بهار 1403 به یاران بهار مبارک! بار دیگه این داستان پرتکرار اما زیبادر تکراره. یک سال دیگه هم گذشت. سال 1402 رفت و تمامی گذشتهرو با تمام تلخ و شیرینش همراه خودش برد. سال کهنه رفت و طبق روال دیرپای همیشه، حالا فقط یک دفتر خاطرات ازش باقی مونده. تمام روزها و لحظههایی که پشت سر گذاشتیم همه در این دفتر جا گرفتن و در قالب کلی تجربههای رنگارنگ در خاطراتمون موندگار شدن، تا از مرور خوبهاش
سلامی سبز به تمامی دوستان و دوستداران محله نابینایان. امید که با تمام وجودتون در تب و تاب رسیدن به بهار باشید! این پست در واقع دعوتنامهایه برای تو، یار همیشه همراه ما و محله. بعد از توقفی یک ساله که به دلایل متعدد در مناسبتهای مختلف تداوم پیدا کرد، دوباره برگشتیم تا یک بار دیگه به بهانه رسیدن بهار دور هم جمع بشیم و تولد دوباره طبیعترو در کنار هم جشن بگیریم. درسته. هاتگوشکن محله نابینایان قراره در یک بزم نوروزی دیگه همراه لحظههای عزیزانش باشه. سال 1402 که دیگه چندان ازش باقی نمونده، به دلایلی از قبیل تلاقی مناسبتها با عزاداریهای دینی بدون هاتگوشکن گذشت و
یک سلام شهریوری به همه عزیزان عزیز محله نابینایان! امیدواریم در هر کجای زندگی که هستید حسابی بدرخشید! اولین سفر شهریوری امسالمون به جهان آزاد، گردشی کوتاه در یکی از بخشهای زندگی یک نابینای ورزشکاره که با وجود عشقی که به ورزش داشت، پیش از رسیدن به این مرحله مطمئن بود که هرگز ورزشکار نبوده و نخواهد بود. خانم «رَندی استرانْک» قراره راهنمای تور سفر ما به بخشی از جاده زندگی خودش باشه و قصهای واقعی از جنس تجربه و تلاش بهمون هدیه بده. راستی! هر کدوم از ما چه قدر با این دوست نادیده احساس شباهت و همانندی تجربه داریم؟ جواب این پرسشرو باید آخر داستان بدیم.

سلام بر عید. سلام بر بهار. و سلام بر تویی که تجلی خدا بر خاکی! امید که نوروز امسال، آغازی نو در دفتر عمر عزیزت باشه! عید 1402 بر همگی شما مبارک! سال کهنه هم با تمام قصههای تلخ و شیرینش رفت و تموم شد، و حالا دیگه ازش فقط یک دفتر خاطره باقی مونده، و البته یک دسته یادگاری رنگارنگ. طبق روال هر سال و هر مناسبت، این بار هم نوروز بهانهای شد برای دورهمی بچههای محله در یکی دیگه از هاتگوشکنهای آشنای محله نابینایان، که قدم حاضران به روی چشم و جای غایبها خالی، خیلی خوش گذشت! ماجرایی بود بزم نوروز این بار
سلامی به تمام رنگهای شاد شکوفههای بهاری که تا آمدنش راهی نیست. امید که هوای قلبهاتون پر از عطر، آسمان وجودتون پر از نور، و حال دلهاتون عالی باشه! بیمقدمه به اصل مطلب بپردازیم! این پست یه کارت دعوته. برای تمامی شما، از اعضای جدید و قدیمی محله گرفته تا میهمانان و عابران و ناظرانی که هرچند یک بار از اینجا گذری میکنن یا خبری از حال و هوای محله میگیرن. محله نابینایان همگی شمارو در هر جا که هستید به بزم عیدانه آغاز بهار سال 1402 دعوت میکنه! برای اون دسته از عزیزانی که شاید کمتر از ماجرا آگاه باشن بگیم که این یک رسم قدیمی در محله
به نام آفریدگار قلم. ضمن عرض پوزش بسیار به خاطر تأخیر پیشآمده، تعداد برندگان مسابقه چشمها را باید شست به ۱۰ نفر افزایش یافت. براساس قرعهکشی انجام شده آقایان و خانمها اسما حاجیحسینی آرانی، ریحانه پورنادر، احمد شیرانی، اکبر ابرام، شهین فاضل نجفآبادی، فاطمه رضایی آبیز، زهرا دهقانان، لیلا رجبی، مهدی عابری و محسن محمدقلی به عنوان برنده انتخاب شدند. عصای سفید چشم نابینایان است. سمنهای نابینایان و کمبینایان اصفهان (سنکا) با همکاری اداره کل بهزیستی استان اصفهان برگزار میکنند. مسابقه چشمها را باید شست؛ به مناسبت روز جهانی ایمنی عصای سفید (۱۵ اکتبر یا ۲۳ مهر) به ۵ نفر از کسانی که بتوانند؛ به همه
سلام بر دوستان و دوستداران محله نابینایان، به خصوص جویندگان افقهای برتر در جهان آزاد. امید که در این شروع خنک پاییزی، دلهاتون به گرمای وسط مردادماه باشن! مسیرهای رسیدن به موفقیت همیشه طولانی، سخت و پرفراز و نشیبن، به خصوص اگر هدف، هدفی به ظاهر محال باشه! راهش سختتر، اما لذت رسیدنش بیوصفه. تا حالا چند دفعه پیش اومده که قدم در راهی به ظاهر محال گذاشته و از طی سختیهای مسیر بعد از کسب موفقیت به اون احساس لذت بیتوصیف رسیده باشیم! برای خیلی از ما این چند باری پیش اومده و همگیمون خواهان تکرارش هستیم. در سفر این بارمون به جهان آزاد مهمون حقیقتِ قصه کسی
هممحلیها و رهگذران و خلاصه آشناهای محله از هر گروه و در هر جایی که هستید، سلام! امیدواریم که حال و هواتون هر روز بهتر از دیروز باشه! درسته که مخصوصا این روزها گاهی این چندان ساده نیست اما خاطرمون باشه که هیچ امر مشکلی محال نیست فقط مشکله. باز هم رسیدیم به نیمه مرداد و دیگه در لیست آشناهای محله کسی نیست که ندونه15مرداد در تقویم گوش کن چه روز خاصیه. اما واسه خاطر جمعی میگیم تا اگر کسی یادش رفته دوباره یادش بیاد. 15مرداد سالروز تولد گوش کنه. محلهای که فضاش، صفاش و هواش همه ما رو از هر جایی که بودیم و هستیم دور هم

عزیزان همراه، همراهان عزیز، یاران محله نابینایان! سلام! آغاز سال جدید، قرن جدید، و بهار جدید مبارک! امید که برای تکتک شما، در هر کجا که هستید، این آغازهای سهگانه ورود به عزیزترین لحظات تمام عمرتون رو به ارمغان آورده باشن! و در این گذر فرخنده از این دروازههای هزاران رنگ، محله ما هم مثل همه جاهای دیگه سرشار از رنگ و صدا بود. جای غایبها خالی، قیامتی بود در بزم هاتگوشکنی محله! آیتمهای دستساز عوامل و اعضای محله اونقدر متنوع بودن که به زحمت داخل دوتا شب پشت سر هم جا شدن و هنوز گفتنی بسیار بود که این دفتر به ناچار باید بسته میشد و باقی حکایات
درود بر همگان. کیا فیلمها و سریالهای توضیح دار دوست دارن؟ کیا فعالیتهای مجموعه محله نابینایان در این زمینه رو دنبال میکنن؟ کیا میدونن ما تا به حال چند پروژه در زمینه توضیح دار کردن فیلمها و سریالهای ایرانی، خارجی و انیمیشن داشتیم؟ اصلا منظور من از این سؤالات چی میتونه باشه؟ خب یه سؤال دیگه! کیا اگه یه مسابقه توضیح دار کردن فیلم و سریال برگزار کنیم شرکت میکنن؟ اونایی که دارید داد میزنید مَن! مَن! مَََََََََن! کمتر شلوغ کنید تا بگم! خب ما میخوایم یه مسابقه با محوریت همین موضوع به مناسبت پایان قرن چهارده، ورود به قرن پانزده و ویژه هات گوش کن 1401 برگزار کنیم.

درود و علیک خدمت دوستان عزیز. امیدوارم که حالتون عالی باشه. و اگرم نیست سعی کنید که بازم عالی باشه خب اینکه کجا بودی و نبودی و یه دفعه از کجا پیدات شد رو بیخیال بشید مهم اینه که یه بازی اوردم برای موزیک بازان و موزیک دوستانِ قهار یه شعر یادت نره ی آنلاین که شما با دوستاتون آنلاین رقابت میکنید و حالشو میبرید توضیحِ اضافه نمیدم چون سعی کردم همه چی رو توی آموزش بگم فعلا شما رو به خدای مهربان میسپارم. موفق باشید اوه اوه! درو نبندید لینکا لای در گیر کرد! بدونِ لینک که نمیرم بابا نابود شدن اینا باز کنید! خب. خودِ بازی

مژده ای یار پس از شام سحر میآید. آفتاب از پسِ این پرده به در میآید. آسمان بر قدمِ صبح گهر میپاشد. ز بهار و گل و گلزار خبر میآید سلام به تمام آشناهای محلهی نابینایان، از اهل محله گرفته تا مهمانان و رهگذران عزیزی که میان و موندگار میشن، یا میرن و خاطرات ما و محله رو با خودشون میبرن. امید که سال جدید براتون سالی سراسر آرامش باشه. در سالی دیگه با برگی دیگه از دفتر هات گوش کنهای مناسبتی محله در خدمت شما عزیزان هستیم. عیدی کوچکی از طرف ما و محلهی نابینایان به شما گرامیان برای یادگاری. امیدواریم که این هدیهی کوچیک بتونه
درود بر تمام ساکنین کوچه های ذوق و هنر محله نابینایان. کسایی که همیشه منتظرن که یه اتفاق جدید و خلاقانه بیفته تا بیان وسط ماجرا و قابلیتهای مختلف و متفاوتشون رو به همه نشون بدن. کسایی که علاوه بر خلاقیت، دوست دارن کنار همدیگه چیز یاد بگیرن, به همدیگه چیز یاد بدن و اعضای موثری برای یه تیم خوب باشن تا یه اتفاق خوب رو با دوستاشون رقم بزنن. امسال قرار گذاشتیم توی سال نو و برنامه سال تحویل هات گوشکن، یه چالش داشته باشیم از جنس خلاقیت گروهی: میگید چطوری؟ اگه یه کم به من دل بدین زود بهتون میگم. مسابقه ۳۳۳: چالش متن، اجرا، تدوین: در
در آستانه ی یک شروع دیگه ایستادم. در هیاهوی شاد اطرافم غرق میشم. تکیه به چهارچوب طلاییِ طاقِ روشن جریان نور و صدا و شعف رو در اطرافم دنبال می کنم. توی سرم پر از صداست. صداهای هماهنگی که به گرمای دست های صاحب هاشون میرن بالا تا یک تولد دیگه رو هورا بکشن. چه قدر زود گذشتیم سوار بر موج زمان از8تا تولد! دفتر خاطراتم باز ابراز وجود می کنه. در راهرویی نور بارون که توی ذهنم رو روشن کرده عقب میرم. چه قدر این رقص نورها رو دوست دارم! میرم عقب و باز هم عقب تر. جشن تولد هشت سالگی گوش کنه. هات گوش کن 15! عجب
سلام به همه کسایی که از صفا و صمیمیت خشت و گِل فراهم کردن و با ملات آموزش و تجربه پیوند دادن، تا خونههای دلشون تو محله قشنگمون ساخته بشه. خوبین؟ خوشین؟ میدونم که منتظرین وقتی محله میخواد 9 سالگی رو تموم کنه و وارد 10 سالگی بشه براش جشن تولد بگیریم. میدونم که تو دلتون میگید: امسال قراره برنامه جشن تولد گوشکن چطوری بترکونه؟ چه کسایی قراره مهمونهای هاتگوشکن تولد محله باشن؟ آیا بازم مثل سالای پیش مسابقه و جایزه و این چیزا رو داریم یا شرایط اقتصادی مملکت رو گوشکن هم اثر کرده و کلا مدیرا بیخیال برگزاری جشن تولد گوشکن شدن؟ اولین چیزی که باید بهتون
سلام بر ساکنین و عابرین نازنین محله ی نابینایان. باز هم زمان یک برنامه ویژه محله فرا رسید و باز هم به دنبال تولید برنامه های جذاب و مفرح هستیم. شاید به حکم اینکه هر کسی کار خود را جذاب میپندارد، گمان کنید که ما میکوشیم تا با تمجید از عمل خود مبادرت به جذب هرچه بیشتر مخاطب نماییم. اما این بار به واقع خبری در راه و کاری در شرف انجام است که خالی از تعریف و تمجید نخواهد بود. چرا که این بار ما نیستیم که دست به ساختن برنامه میزنیم. توضیح بیشتر اینکه این بار حتی در داوری برنامه ها هم هیچ نقشی بر عهده
نتایج مسابقه آنلاین کتاب خوانی محله نابینایان، مورخ 24 فروردین ماه 1399: در مدت زمان مقرر یک ساعته که برای آزمون این مسابقه در نظر گرفته شده بود، تعداد 22 نفر از دوستان شرکت کردند و در نهایت جناب آقای علیرضا ایزدی با 30 پاسخ صحیح توانستند رتبه اول این مسابقه را به تنهایی کسب کنند که از همین جا بهشون تبریک میگیم. و اما اسامی افرادی که بیش از 20 پاسخ درست را در این آزمون ثبت کردند عبارت است از: علیرضا ایزدی با 30 پاسخ صحیح زینب بخشی با 24 پاسخ صحیح فرخنده رحمانی با 23 پاسخ صحیح حدیثه اسدزاده با 22 پاسخ صحیح سعید شریفی

به نام خدای دل و عشق و بهار! همون خدایی که در لحظه تحویل سال، بهترین حال رو برای دلهامون ازش خواستاریم! باز هم قصهای از قصههای زرین محله! قصهای به رنگ سبز بهار و به درخشش خورشید اردیبهشت. چه روزی از چه ماهی بود که حرف برنامهی عید پیش اومد؟ خاطرم نیست. فقط میدونم همون زمان هم یکی از صحبتها این بود که هر کاری میخواییم کنیم بجنبیم دیر شده. دیر شده بود! اگر درست خاطرم باشه خیلی هم زیاد!. هر کسی از زیر آوار فشارهایی که امسال شونه ها و روحش رو له میکرد، سرش رو آورد بیرون و. -برنامه؟ عید؟ مگه امروز چندمه؟