خانه
جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 89. آموزش تحرک و جهتیابی به دانش‌آموزان با آسیب بینایی توأم با دیگر معلولیت‌ها: بخش دوم

سلام به همه دوستان ما و محله نابینایان. امید که در قلب پاییز، دل‌هاتون به گرمای خورشید تابستون باشن!   دفعه پیش سفری طولانی در جهان آزاد‌رو شروع کردیم و از افراد مجرب نکاتی در مورد آموزش تحرک و جهتیابی به نابینایان چند‌معلولیتی یاد گرفتیم. امروز به ادامه سفرمون می‌پردازیم تا دفتر نکته‌هامون‌رو با آموزه‌های بیشتر حجیمتر کنیم.   از اونجایی که گشت امروزمون ادامه سفر دفعه پیشه، مقدمه چینی‌های مربوطه در بخش اول به عمل اومده و تکرار لازم نیست و در نتیجه بد نیست که بی‌هیچ توضیح اضافه‌ای وارد ادامه ماجرا بشیم!   مشخصات نشریه:   نام مقاله: Teaching Orientation & Mobility to Students with Visual Impairments
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 88. آموزش تحرک و جهتیابی به دانش‌آموزان با آسیب بینایی توأم با دیگر معلولیت‌ها: بخش اول

سلامی صمیمی به عزیزان صمیمی محله نابینایان. امید که شادی و شادکامی همواره زینت لحظه‌هاتون باشه!   باز هم نوبت یک سفر دیگه به گوشه و کنار جهان آزاده، تا ببینیم این بار مقصدمون کجاست و چه رهآوردی قراره از این سفر بگیریم! در مورد تحرک و جهتیابی زیاد گفتیم و شنیدیم. صحبت از آموزش تحرک و جهتیابی برای نابینایان تقریبا در هر جا و هر زمان که بحث آموزش نابینایان مطرح باشه یکی از موارد اوله اما این ماجرا همچنان دستاندازهای خودش‌رو داره و در بسیاری موارد مشکلاتی بر سر راه پیشبرد این آموزش پیش میاد که برای رفع و دفعشون باید در جستجوی راه حل باشیم. و
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

ماهِ من، مهتاب. شماره 27.

قصه کوکو، 20. جنگی حقیقی با سرعتی جنونآمیز شروع شد. هدفزن‌های خونه زمان که حسابی آماده بودن پیش از شدت گرفتن جریان سیل مهاجمین ریز‌جثه به داخل سالن وارد عمل شده و سرعت حمله‌رو به طرز چشمگیری گرفته بودن. هدهد درست می‌گفت. دشمن غافلگیر شده بود. انتظار چنین دفاع متمرکز و کاملی از داخل نمی‌رفت اما توقفی از دو طرف در کار نبود. کوکو در تمام عمرش چنین چیزی ندیده بود. انگار تمام جهان مقابل نگاهش روی دوش اجسام ریز و سیاه می‌خروشید و پیش میومد. هدفزن‌ها زیر نظر هدهد به شدت می‌جنگیدن و کوکو حتی در اون قیامت هم نمی‌تونست از تحسینشون خودداری کنه. یک لحظه شاخه‌ای از
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 87. آیا ما می‌توانیم جهان را تغییر دهیم؟

شادترین سلام‌ها به شما یاران محله نابینایان! امید که وجودتون همواره در شادی و آرامشی عمیق شناور باشه!   یک پرسش بی‌مقدمه: آیا ما قادریم جهان‌رو تغییر بدیم؟   بدون اینکه خودمون متوجه باشیم بارها و بارها این سوال از ذهنمون گذشته و هر بار در هر مرحله از زندگی، شاید جوابی متفاوت براش داشتیم. اما واقعیت چیه؟ آیا تغییر جهان به دست ما امکانپذیره؟ اگر جواب مثبت باشه جهانی که هر یک از ما در آرزوی ساختنش هستیم چه جوریه؟ اگر قادر به تغییر جهان باشیم، چه دنیایی خواهیم ساخت؟   به تعداد مردمی که روی زمین در تکاپوی رسیدن به زندگی بهتر در دنیایی بهتر هستن جواب
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 86. تصمیم گیری سریع برای اجرا: چگونه بر اضطراب خود غلبه کردم تا روی صحنه اجرا کنم

سلامی عطرآگین به شما همراهان محله نابینایان، به خصوص طرفداران سیر و سفر. امید که غم‌ها شبیه برگ‌های پاییزی از درخت زندگیتون بریزن و برای همیشه محو بشن.   همچنان در جاده‌های بی‌انتها به گوشه و کنار جهان آزاد پیش میریم و کوله بارهامون‌رو هر بار بیشتر و بیشتر از تجربه سنگین می‌کنیم.   اولین‌ها همیشه متفاوتن، به خصوص مثبت‌هاشون که لذتش هرگز از خاطر نمیره. اولین باری که سوار دوچرخه شدی و باور کردی می‌تونی بدون کمک اون چرخ‌های کوچولو پیش بری و نیفتی. اولین نمره بیستی که گرفتی و یقین حاصل کردی میشه که شاگرد اول کلاس باشی. اولین باری که تنهایی رفتی و از سوپر سر
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 85. چرا خوانندگان انسانی جایگزین نرم‌افزارهای قابل دسترس نیستند؟

سلامی به وسعت دل‌های دریایی به آشنایان دریادل محله نابینایان! امید که درخت کامیابی‌هاتون سر به آسمان بکشه!   در سفر امروزمون به جهان آزاد قراره یهخورده عقب بریم و سری به زمانی نه چندان دور بزنیم. زمانی پیش از نرم‌افزارها و صفحه‌خوان‌های آشنامون، که برای دسترسی به منابع اطلاعاتی مورد‌نیازمون می‌بایست به خواننده‌های انسانی متوصل می‌شدیم تا کتاب یا فایل مورد‌نظرمون‌رو واسمون گویا کنن. و امروز که دسترسی ما به موارد متعدد به وسیله نرم‌افزارها و صفحه‌خوان‌ها بیشتر و ساده‌تر شده، گاهی می‌شنویم که بحث بر سر انتخاب بین خواننده‌های انسانی یا نرم‌افزارهای موجود به عنوان گزینه برتر در جریانه. واقعا کدوم بهتره؟ اینکه همچنان به روش گذشته
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

ماهِ من، مهتاب. شماره 26.

قصه کوکو، 19. فردای اون روز پاساژ یک روز عادی زمستون‌رو سپری می‌کرد. سرد، تیره، شلوغ. خونه زمان از سیاهی و آلودگی حمله دیشب پاک شده و شبیه همیشه آماده خوشآمدگویی به مشتری‌ها بود. جسدهای لهیده‌ای که داخل بعضی ساعت‌ها از شبیخون دیشب جا مونده بودن به دست مالک خونه زمان پاک شده و دیگه اثری ازشون نبود. با اینهمه هنوز گاهی اینجا و اونجا یک یا چندتا خرمگس مرده از گوشه و کنار سالن پیدا می‌شدن که مایه تفریح بچه‌های مشتری‌ها و مایه کیف پرنده‌ها بود. بچه‌ها برای غذا دادن و دوست شدن با پرنده‌هایی که لب پنجره‌های سالن می‌نشستن از این غنیمت‌ها استفاده می‌کردن و با وجود
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 84. حل تدریجی مشکل نارساخوانی: کمک به بریل‌خوان‌هایی که با مشکلاتِ خواندن دست‌به‌گریبان‌اند

سلامی گرم و صمیمی به عزیزان گرم و صمیمی محله نابینایان. امید که همواره دست در دست کامیابی در راه زندگی پیش برید!   تا به حال شده در مورد انواع مختلف معلولیت‌ها فکر کنیم؟ آیا همه نوع معلولیت‌رو می‌شناسیم و تصور دقیقی از تمام مشکلات و محدودیت‌های ناشی از معلولیت داریم؟ در مورد محدودیت‌هایی که شاید کمتر ازشون بدونیم چه تصوری میشه داشته باشیم؟ نابینایی، ناشنوایی، محدودیت‌های حرکتی، و حتی محدودیت‌های ذهنی مواردی هستن که همه ما کم‌و‌بیش باهاشون آشنا هستیم، اما مشکلاتی هم وجود دارن که احتمالا خیلی از ما کمتر در موردشون شنیدیم و تصویر واضحی ازشون در ذهنمون نیست. «نارساخوانی» یا (Dyslexia) یکی از این
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 83. مهار زندگی

سلامی به رنگ لبخند سحر به شما یاران محله نابینایان! امید که هوای دل‌هاتون همیشه هوای صبح باشه!   سفر دوم از سفرهای سهگانه محله نابینایان به جهان آزاد در آخرین ماه تابستان‌رو در پیش داریم و این بار هم قراره سفرمون یک تور ورزشی باشه. نظرت در مورد اسب‌سواری چیه؟ بدون بینایی میشه انجامش داد یا نه؟ چندتامون جرأت می‌کنیم بدون داشتن بینایی به انجام این فعالیت تفریحی‌ورزشی فکر کنیم؟ آیا خطرات این ریسک به انجامش می‌ارزه؟ این‌ها و بسیاری پرسش‌هایی از این دست، شاید در این مورد و در خیلی از موارد دیگه به ذهن ما خطور کردن و چه بسا از انجام بسیاری ریسک‌های لذتبخش زندگی
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 82. نقطه‌قوتِ یک قهرمان: تبدیل روحیه فدراسیونی به پیشرفتِ شخصی

یک سلام شهریوری به همه عزیزان عزیز محله نابینایان! امیدواریم در هر کجای زندگی که هستید حسابی بدرخشید!   اولین سفر شهریوری امسالمون به جهان آزاد، گردشی کوتاه در یکی از بخش‌های زندگی یک نابینای ورزشکاره که با وجود عشقی که به ورزش داشت، پیش از رسیدن به این مرحله مطمئن بود که هرگز ورزشکار نبوده و نخواهد بود. خانم «رَندی استرانْک» قراره راهنمای تور سفر ما به بخشی از جاده زندگی خودش باشه و قصه‌ای واقعی از جنس تجربه و تلاش بهمون هدیه بده. راستی! هر کدوم از ما چه قدر با این دوست نادیده احساس شباهت و همانندی تجربه داریم؟ جواب این پرسش‌رو باید آخر داستان بدیم.
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

ماهِ من، مهتاب. شماره 25.

قصه کوکو، 18.   هوا روز‌به‌روز سردتر می‌شد. گرمازاها با تمام قوا کار می‌کردن و نتیجه باز هم کمتر از حد انتظار بود. ساکنان خونه زمان مخصوصا شب‌ها عملا با انجماد می‌جنگیدن. عروسک‌ها و دیجیتالی‌ها همگی سرمای شب‌های زمستون‌رو با تمام وجود احساس می‌کردن و جای شکرش باقی بود که هدهد و بقیه با تجربه‌ها راه‌هایی واسه مقابله می‌دونستن که هرچند گاهی خیلی سخت و خیلی کم جواب می‌دادن، اما بهتر از بی‌حرکت موندن و منجمد شدن و سر در آوردن از تاریکخونه بود. شب‌های بلند زمستون انگار با یخ تزئین می‌شدن و دیگه هر صبح بدون استثنا پنجره‌های سالن از سرمای دیشب یخزده بودن. قصه زندگی با تمام
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 81. چرا من عاشق عصایم هستم و مفهوم آن برایم چیست

سلامی رنگارنگ به همراهان ما و محله نابینایان! امیدواریم که تابلوی زندگیتون همواره پر از شادترین رنگ‌ها باشه!   سوال: دوست نابینا و کمبینای من! نظرت در مورد استفاده از عصای سفید چیه؟ بعضی از ما با این همسفر ساکت و موثرمون چندان رفیق نیستیم و به دلایل مختلف ترجیح میدیم که هرچی کمتر ازش استفاده کنیم. اما اگر بدونیم که این وسیله چه قدر می‌تونه دنیای اطرافمون‌رو تغییر بده قطعا با این موضوع برخورد بهتری خواهیم داشت! امروز قراره به دیدن کسی بریم که عاشق عصای سفیدشه و هرچند در گذشته نگاهی متفاوت داشته، در حال حاضر عمیقا معتقده که عصای سفید زندگی‌رو براش روشنتر کرده. بیایید بریم
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 80. دنیا کلاس درس ماست.

سلامی به تابندگی خورشید مرداد به یاران محله نابینایان! امید که خورشید عمرتون همواره در اوج کامیابی بتابه!   زندگی در هر مرحله و هر مکان و موقعیتش که باشیم درس‌های ارزشمندی واسمون داره که به یاد گرفتنشون حسابی می‌ارزن. مهم نیست در چه سن و سال و در کجای زندگی هستیم. هر جا که باشیم، در هر سن، در هر موقعیت، کلاس درس زندگی ما همونجاست. حتی میشه در دل تاریک یک شب بی‌ستاره و توفانی ساختن فانوس‌رو یاد گرفت و به صبح رسید. این حقیقت به ظاهر ناممکن‌رو افرادی از جنس خودمون تجربه کردن و قراره که امروز به ما هم یادش بدن. افرادی که موفق شدن
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 79. هرگز دیر نیست

سلامی به گرمای قلب تابستان به تمامی دوستان و آشنایان محله نابینایان! دل‌هاتون گرم و نبض زندگیتون همیشه پرتپش! باز هم قراری دیگه و سفری دیگه به گوشه‌ای دیگه از داستان یک زندگی در نقطه‌ای از جهان آزاد!   تلاش برای تحقق هدف‌ها گاهی بسیار سخت و حتی ناممکن به نظر میاد. گاهی ما کمی دیر می‌کنیم و به نظرمون شاید دیگه واسه بعضی از رسیدن‌ها دیر شده باشه. روی همین حساب از عظمت اون رویا تنها حسرتی سوزان‌رو به یادگار برداشته و می‌گذریم. اما   امروز در هفتاد و نهمین سفر محله نابینایان به جهان آزاد قراره در لابلای صفحات زندگی کسی مهمون بشیم که شاید در انتهای
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

ماهِ من، مهتاب. شماره 24.

قصه کوکو، 17. دیماه آهسته و خزنده وار می‌گذشت. هوا روز به روز سردتر می‌شد. دیگه دیوارها و وسایل گرمازا داشتن کم می‌آوردن و به خصوص شب‌ها به سختی جواب می‌دادن. سرما گزنده و فاتح از حصارها می‌گذشت و نفس‌رو در قفس سینه منجمد می‌کرد. کبوترها حالا بیشتر به خونه زمان سر می‌زدن. از لای پنجره نیمه‌بسته وارد می‌شدن، گشتی در سالن می‌زدن، استراحتی می‌کردن و می‌رفتن. گاهی هم به عروسک‌ها و دیجیتالی‌ها نزدیکتر می‌شدن که واسه هردو طرف جالب بود. و در کمال آرامش و شادی کوکو، یا در نتیجه برخورد تلخ اون روز یا در نتیجه گوشه‌گیری کوکو، دیگه برخوردی بینشون پیش نیومد. کبوترها بهش نزدیک نمی‌شدن
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 78. آموزش از راه دور

سلامی تابان از جنس مهر به شما عزیزان محله نابینایان! امید که در پناه لطف حق همواره قرین مهر و شادکامی باشید! شکر خدا دوران تلخ کرونا هم با تمام دردسرهاش گذشت و با کلی خاطره، یادگاری و تجربه باقیمون گذاشت تا باقی راه‌رو آگاه‌تر و پویاتر از پیش ادامه بدیم. دوران بسیار سختی بود اما مثل تمام دوران‌های سخت دیگه، این هم مهلتی شد برای اون‌هایی که موافق دست روی دست گذاشتن و نشستن نیستن و در هر حال و هر فرصت و هر تنگنایی در پی یافتن راهی برای گذشتن و رسیدن تلاش می‌کنن. یکی از مشکلات بزرگی که تمام جهان در دوران همه‌گیری به نوعی باهاش
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 77. درک تصاویر گرافیکی لمسی به‌روش انگشتان گرسنه

یک سلام تابستانی در این روزهای به شدت گرم به شما عزیزان محله نابینایان! دل‌هاتون گرم، گام‌هاتون محکم، و دست‌هاتون همیشه توانا!   یک بار دیگه زمان یکی دیگه از سفرهای محله به جهان آزاد رسید و این بار قراره سفری داشته باشیم به دنیای رنگ و تصویر و ترسیم. امروز قراره بهمون ثابت بشه که این تصور که دنیای نابینایان برای همیشه از رنگ و طرح خالیه کاملا به خطاست.   نقش و طرح یکی از زمینه‌های بسیار جذاب هنره و برخلاف باور خیلی‌ها، این هنر نه تنها برای نابینایان هم به اندازه افراد بینا جذابیت بی‌وصفی داره، بلکه بسیار آموزنده و موثر هم هست. خبر خوش و
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 76. استفاده از چشمبند: کمک به والدین برای یادگیری و آموزش مهارت‌های غیر بصری

سلام بر یاران محله نابینایان. امید که کامیابی همواره یارتون باشه! تابستون هم رسید. گرم و تابان. ای کاش شروع، امتداد و ادامه این فصل جدید برای همگی ما پربارتر از همیشه باشه! سوال! برای درک حسی که یک نفر از یک تجربه داره چیکار میشه کنیم؟ یک راه اینه که خودمون‌رو تا حد امکان جای طرف بذاریم تا احساسمون به حس و حالش نزدیک بشه. مثلا تو دوست بینای من! در مقام مادر، پدر، یا مربی یک نابینا، برای درک حس و حال فرزند یا دانشآموز نابینای خودت در موقعیت‌های متفاوت، یا واسه دونستن اینکه یک نابینا فعالیت‌های مختلف‌رو چه جوری یاد می‌گیره و انجامشون میده چیکار می‌کنی؟
دسته‌ها
داستان و دل‌نوشته

ماهِ من، مهتاب. شماره 23.

شبی در نیمروز. بعد از ظهرِ دوشنبه. ساعت1و34دقیقه. هوا گرمه اما پنجره‌ها باز نیستن. دلم شب می‌خواد. روزِ بیگانه‌ایه. بویِ واقعیت‌های جاری در لحظاتش حالم‌رو منقلب می‌کنه. دلم شب می‌خواد. هوا و صداها و سَیَلانِ محوِ شب. برای نقش کردنِ این خط‌ها باید منتظر بشم. نمی‌تونم. نمی‌خوام. تا شب هنوز کلی راهه. دلم شب می‌خواد. صداش می‌زنم. شب با حرکتی آرام و مواج از نگاهم سرک می‌کشه. بال‌هاش‌رو باز می‌کنه. روی لحظه‌های حقیقتزده آهسته جاری میشه و روز با بویِ فلزیِ واقعیت‌هاش در پشتِ حضورِ آشنای شب محو میشن. نیمه‌شبِ آشنا و روحِ ناشناسِ من با هم دست میدن. کنارِ پنجره‌ی شبزده نشستم. هوای شبانه‌رو نفس می‌کشم. جیرجیرکِ آشنای
دسته‌ها
نشریه جهان آزاد

نشریه جهان آزاد، شماره 75. هنر تدریس: معرفی سازمان ملی متخصصان آموزش امور مربوط به نابینایی

سلام به تمامی دوستان ما و محله نابینایان! امید که بهار عمرتون در پایان بهار طبیعت و در آستانه ورود به فصل گرم سال همچنان تداوم داشته‌باشه! باز هم طبق روال پیشین قراره به گوشه‌ای از جهان آزاد سفر کرده و خودمون‌رو به گشتی و تماشایی جدید مهمون کنیم. به امید همراهی و رضایت خاطر شما عزیزان! عبارت «هنر تدریس» از نظر هر یک از ما شاید تداعیگر مفهومی خاص باشه. بعضی از ما شاید تا امروز اصلا بهش فکر نکرده باشیم. دسته‌ای از ما شاید قرار گرفتن این دو کلمه، «هنر« و «تدریس»‌رو عجیب و چه بسا نادرست ببینیم. و عده‌ای شاید درکی متفاوت از این مقوله داشته‌باشن.