در مورد زیبایی و نقش بزرگش در بالا بردن میزان شادی، عشق به زندگی و اعتماد به نفس افراد بسیار گفتیم و گفتیم. اینکه چطور لباس بپوشیم، چطور ظاهری قابل پذیرش داشته باشیم و چطور آراسته به نظر برسیم، موضوعیه که میتونه مسیر زندگی رو به نفع ما عوض کنه. بحث آرایش بانوان هم موردیه که در همین قلمرو جا میشه و اتفاقا خیلی هم قابل تأمله. آرایش کردن بانوان نابینا که گاهی مایه اعجاب و موجب به وجود اومدن پرسشهای بسیاری در افراد بیناست، برخلاف تصور خیلیها نه تنها به سبب فقدان بینایی ناممکن نیست، بلکه با وجود توصیهها، تجربهها و تکنولوژی کاملا هم دسترسپذیره. در ادامه بحث
Tag: نشریه در گوش کن
در بخشهای پیشین از بحث زیبایی به اینجا رسیدیم که نابینایان هم مثل تمامی افراد جوامع مختلف زیبایی و زیبا دیده شدن رو دوست دارن. به علاوه، این نکته برای این دسته از افراد هم مثل بقیه مردم اجتماعشون امتیازی شیرین و لذتبخش به حساب میاد که میتونه در بالا بردن حس اعتماد به نفس و لذت بردن از تعاملات اجتماعی به شدت موثر باشه. بیناها خیلی ساده میتونن با مشاهده یاد بگیرن که چطور رنگهای لباسها، چگونگی آراسته دیده شدن، و حتی چگونگی آرایش کردن رو در موقعیتهای متفاوت مراعات کنن. اما آیا این امر برای یک نابینا هم همینقدر آسونه؟ قطعا خیر. پس یک نابینا برای
زیبایی چیزیه که همه بدون استثنا دوستش دارن. همه ما از اینکه آراسته به نظر برسیم لذت میبریم و از هر طریقی که در توانمون باشه برای دستیابی به این امر بهره میگیریم. آراستگی و مطابقت با موقعیتهای مختلف موجب بالا رفتن اعتماد به نفس و حس رضایت از خود و از زندگیه. این امر در مورد همه صادقه، چه ببینیم و چه نبینیم. و آیا به نظر بعضی افراد بینای اجتماع اینکه نابینایان به ظاهرشون اهمیت بدن عجیبه؟ اگر پاسخ مثبته چرا اینطوره؟ آیا واقعا ندیدن دلیل موجهی برای بیتفاوتی یک نابینا به ظاهرشه؟ در وجود همه ما، چه بینا چه نابینا، عشق به زیبایی و لذت زیبا
در بخش پیشین صحبتی در مورد آرایش کردن و چگونگی انجام درست این کار ظریف و لذتبخش برای بسیاری بانوان داشتیم. از اونجایی که آرایش کردن از اون مواردیه که به شدت محتاج دیدنه، شاید از نگاه برخی برای بانوان نابینا و کمبینا عجیب و حتی ناممکن به نظر برسه. اما آیا واقعا این عدم امکان واقعیه؟ آیا بانوان کمبینا و نابینا به سبب عدم توانایی مشاهده دیداری باید بیرون از این قلمرو بمونن؟ در شماره پیشین از این بحث به چند نکته اشاره شد که میتونه کمک بزرگی برای این دسته از دوستانمون باشه. و در این بخش قراره بحث پیشینمون رو کامل کرده و به نکات
زیبایی و آراستگی در هر گروه سنی و هر موقعیتی که باشیم، یکی از مواردیه که به بالا بردن اعتماد به نفسمون و داشتن حس مثبت به خصوص در اجتماعات کمک میکنه. آرایش کردن یکی از عوامل شناخته شده در جهت زیبایی و آراستگیه که بسیار مورد توجه بانوانه. از اونجایی که تمایل به زیباتر دیده شدن و آراستگی چیزی نیست که فرد یا گروهی ازش مستثنا باشن، میل به آرایش کردن در بانوان آسیبدیده بینایی اگر بیشتر از دیگران نباشه کمتر هم نیست. اما آرایش کردن نیاز بسیار زیادی به بهره گیری از بینایی داره و در نتیجه باید در جستجوی راههایی در جهت تسهیل این امر برای
پیشینیان میگفتن، کار جوهر بدنه. فعالیت یکی از عوامل مهمیه که نقشی بسیار بزرگ در تأمین سلامت جسم و روان افراد در هر سن و هر موقعیتی ایفا میکنه. معلولین بینایی در این عرصه هم مثل بسیاری از زمینههای دیگه که پیش از این بسیار ازشون گفتیم و پس از این هم خواهیم گفت، به سبب تفاوت در راههای دریافت و عملشون باید از راهی متفاوت با اطرافیان بینای خودشون به این مطلوب دست پیدا کنن و برخلاف نگرش بعضیها که خوشبختانه تعدادشون زیاد نیست، راههای موثری جهت بالا بردن تحرک و فعالیت افراد دارای اختلالات بینایی و در نتیجه دستیابی به سلامت جسمی و روحی موجوده. در نوشته
تغییر همیشه چالش برانگیزه و اگر این تغییرات حاصل بروز مشکل کوچک یا بزرگی باشن، چالشهای حاصله میتونن بسیار سخت باشن، به طوری که مسیر زندگیرو دچار تحول کرده و افراد بسیاریرو برای پشت سر گذاشتنشون به دردسر بندازن. کاهش بینایی و شروع معلولیت چشمی بر اثر بیماریها، حوادث یا هر عامل دیگه یکی از مشکلات بزرگه که چالشهای بسیار بزرگ و سختیرو برای فرد مبتلا و اطرافیانش به همراه داره. سوال اینجاست که برای پشت سر گذاشتن این بحران که میتونه بسیار ویرانگر عمل کنه چه باید کرد! چطور میشه از مراحل مختلف این اتفاق طوری عبور کرد که حداکثر زیان و ویرانیرو در زندگی فردی و اجتماعیمون
سلامی به رنگ عشق به تمامی شما دوستان دوست داشتنی محله نابینایان. امید که کشتی زندگانیتون همواره سوار بر امواج کامیابی به پیش بره! احتمالا کسی نمیتونه منکر این حقیقت بشه که سلامت روان یکی از مهمترین عوامل دستیابی به یک زندگی شاد، آرام و موفقه. و متأسفانه نمیشه از این واقعیت هم چشمپوشی کرد که عوامل بسیاری در ضربه زدن به سلامت روان افراد در مراحل و موقعیتهای زندگی موثرن. در این میان، از دست رفتن سلامت جسم یکی از این منفیهاست و اتفاقا اثر مخربش بر زندگی ما هم میتونه بسیار شدید باشه. افراد مختلف راههای مختلفی برای مقابله با این اثرات مخرب دارن و در
سلامی شکوفهباران به دوستان محله نابینایان. امید که در هر حال و هر جا و هر موقعیتی که هستید، بهاری باشید! گاهی در مواجهه با مواردی قرار میگیریم که در حالت عادی اصلا مشکل به حساب نمیان ولی شاید برای بسیاری از ما که نمیتونیم از چشمهامون برای دیدن و ارزیابی شرایط کمک بگیریم دردسرهای بزرگ و جدی درست کنن که چه بسا زندگیمونرو واسمون به جهنمی از استرس و ترس مبدل کنن. برای گذر از این موارد و اثرات منفیشون، چارهای جز پیدا کردن راهکارهای جدید نیست. راهکارهایی که میتونن به سادگی کلید حل مشکلات اینچنینیمون باشن و از حس آزاردهنده حاصل از نگرانیها خلاصمون کنن و
سلامی گرم و صمیمی به تمامی همسفران همیشگی جهان آزاد که تا اینجای این راه همراه ما بودید و با حضورتون، پیشنهادهاتون و انتقادهاتون قویترمون کردید. امید که آنچه در پیش رو دارید بسیار روشنتر و زیباتر از هرآنچه باشه که پشت سر گذاشتید! در این نوبت کمی خارج از زمان و کمی زودتر از زمانش به دیدنتون اومدیم چون جهان آزاد این بار با دفعات پیش متفاوته. این بار قرار نیست به هیچ سفری بریم. فقط به صحبت مینشینیم و همینجا با هم حرف میزنیم. محتوای پست این بار جهان آزاد سفر نیست. شاید بشه اسمشرو یک جور تغییر گذاشت که به یاری خدا تلاش میکنیم تغییر
سلامی به رنگ محبت به تمامی دوستان محله نابینایان! امید که وجودتون سرشار از طراوتی بیوصف و بیانتها باشه! باز هم نوبت به سفری دیگه به جهان آزاد رسید که در امتدادش با میزبانی از گوشهای از جهان و کولهباری از تجربیات حقیقیش همراه میشیم تا در ضمن مرور فصولی از زندگیش درسها و اندوختههای ارزشمندشرو با ما به اشتراک بذاره. راه رسیدن به استقلال راهی طولانی و پر از فراز و نشیبه و از اونجا که دستیابی به استقلال برای هر کدوم از ما دارای مفهومی متفاوته، این راه برای هر یک از ما راهی متفاوت و در نتیجه همراه با ناهمواریها و تجربیات جدیده. و
سلام به همراهان و همگامان محله نابینایان. امید که سرشار از تراوت عشق و امید به فرداهایی هرچه روشنتر باشید! یک بار دیگه با شماییم و به اتفاق شما مهیای سفری دیگه به جهان آزاد میشیم. امروز به درون داستان یک زندگی سفر میکنیم. داستانی که قرار نیست بگیم تمرکزمون در کشاکشش باید روی چه نکته و چه مشکل و چه مطلب آموزشی باشه. امروز در لابلای منظرههای جاده یک زندگی پیش میریمتا هر کدوممون هرچی که واسمون جالب توجهه از این سفر برداریم. قراره مهمون داستان زندگی «چارلز اسمیت»، تلگرافچی نابینایی باشیم که سفر به درون داستانش خالی از لطف نیست. بیایید تا به تماشای مناظر رنگارنگ
سلامی آکنده از عطر محبت به شما همراهان پرمهر محله نابینایان. امید که وجودتون همواره لبریز از عطر خدا باشه. زندگی گاهی شوخیهای وحشتناکی با آدمها میکنه. زمانی که در اوج موفقیتهاشون هستن، درست در لحظهای که تحقق رویاهای تمام عمرشونرو در آغوش گرفتن، ناگهان همه چیز کاملا ناگهانی و دور از انتظار به پایان میرسه و… اما آیا این واقعا پایانه؟ خیلیها در این شرایط از هم میپاشن. رها میکنن و میبازن. اما هستن افرادی که بعد از یک توقف کوتاه دوباره بلند میشن. خاک روی لباسشونرو میتکونن، زخمهاشونرو میبندن، و با نگاهی به اطراف در جستجوی راه دیگهای برای تغییر جهت، برای ادامه دادن و برای
سلامی به رنگ ناب صفای یک سلام آشنا به شما آشنایان محله نابینایان. امید که روزگارتون آکنده از هوای آشنای خدا باشه! گاهی پیش میاد که رویاهامون با انتظاراتمون نمیخونن. گاهی اتفاق میافته که به خودمون میاییم و میبینیم مقصدی که بهش میرسیم به هر دلیلی با جایی که در نظر داشتیم متفاوته. خیلی از این گاهیها واقعا تقصیر ما نیست. مادری که فبرای فرزندش خواهان بالاترین موفقیتهاست اما یک یا چند معلولیت بنبستهای ناگذریرو به وجود میارن که هیچ گذاری ازشون نیست. در چنین شرایطی چه باید کرد؟ اینهمه تفاوت چه جوری برطرف میشه؟ اصلا راهی هست؟ شاید جواب این پرسش و پرسشهایی نظیر اینرو بشه در
سلامی از جنس بهار در قلب سفید زمستان به شما رفیقان محله نابینایان. امید که بهار شاه فصلهای دلتون باشه! گاهی در زندگی پیش میاد که دستمونرو واسه چیدن یک سیب دراز میکنیم و در کمال حیرت میبینیم که یک درخت سیب بین بازوهامونه و فقط باید بکاریمش و بهش پر و بال بدیم تا به بار نشستن نتیجهای از جنس نامحققترین رویاهای خودمونرو شاهد باشیم. و این مدل غافلگیریها چقدر ناب و چقدر فراتر از توصیفن! انگار جریانی از جنسی ناشناس با تلنگری چیزیرو در زندگیمون عوض میکنه و تنها با گردش یک مهره کل نتیجه بهتر و بالاتر از انتظارات ماست. اسمهای مختلفی روی این مدل
سلامی شاد و سرشار از امید به تمامی یاران و دوستان محله نابینایان. امید که در هر جا و هر مرحله از راه زندگی که هستید، سرشار از شادی و عشق باشید! زندگی پر از راههای نرفتهایه که گاهی هیچ راهی جز آزمون و خطا برای تشخیص جهت درست وجود نداره. از طرفی هم نمیشه این راهها همچنان نرفته باقی بمونن چون باید رفت و به مقصد رسید. در چنین شرایطی چارهای جز رفتن، خطا کردن و عبرت گرفتن نیست. البته با گسترش تعاملات اجتماعی راه بهتری هم در برابرمون باز شده که نیاز به آزمون و ضریب خطارو تا حد امکان پایین میاره. بهره گیری از تجارب
سلام به دوستان دوستداشتنی محله نابینایان. امید که جاده زندگیتون سرشار از زیباترین منظرهها باشه! مسأله آموزش، به خصوص آموزش نابینایان، موضوعیه که همیشه حرفهای زیادی برای گفتن در موردش هست و راههای نرفته و تجربیات جدید در این قلمرو گویی بیانتهاست. مقصد سفر امروزمون به جهان آزاد کلاسهای بازیه. خب البته از خاطر نبردیم که کلاس معمولا محل درسه ولی «کِلی لاور»، میزبان سفر این بارمون قراره واسمون توضیح بده که چه جوری میشه درس خوندنرو بازی کرد و بازیرو درس گرفت. از اونجایی که هرچی ما در تعریف و توصیف این مفهوم بگیم چندان مفید نخواهد بود، بهتره شرح این تجربهرو در یک مصاحبه مختصر و
سلام به تمامی اعضا و اجزای محله نابینایان، به خصوص اعضای سفردوست محله. امید که دریای دلهاتون همواره آرام و دور از تلاطم باشه! گاهی پیش میاد که برخلاف قواعد و انتظارات مرسوم، مرزهارو میشکنیم و از خط پایان هم رد میشیم. گاهی در جهت دستیابی به تحقق رویاهایی پیش میریم و موفق هم میشیم که خودمون هم وقتی به پشت سر نگاه میکنیم باور اینکه همچین راهیرو طی کردیم واسمون مشکله. گاهی از مرز انتظارات خودمون و دیگران میگذریم و به فراتر از تصورمون میرسیم. و این پایانها چقدر برای داستانهای حقیقیه جاری در زندگیمون زیباست! در سفر امروزمون به جهان آزاد با کسی آشنا میشیم که
سلام به همراهان همیشگی و مهمانان موقت محله نابینایان. امید که وجودتون در آرامشی عمیق شناور باشه! باز هم نوبت به یکی دیگه از سفرهای محله به جهان آزاد رسید و امیدواریم که رهآورد مثبتی برای همسفران ما در این گذار به همراه داشته باشه! گامهای استوار قادرن کارهای عجیبی کنن و مرزهای عجیبیرو بشکنن. گاهی این استواری گامها مارو به جاهایی هدایت میکنن که تا نبینیم باورش نداریم. قدم گذاشتن نابینایان به عرصههایی که چشم درشون حرف اولرو میزنه مصداق بارزی از این حقیقته. مثلا تصور یک نابینا در قلمرو باستانشناسی در ابتدا عجیب و ناممکن به نظر میرسه. رشتهای که نیازمند رفتن به مکانها و قرار
سلامی گرم و روشن به عزیزان همراه و همراهان عزیز محله نابینایان! امید که وجود نازنینتون مالامال از گرمای عشق و نور امید باشه! با یکی دیگه از سفرهای محله به جهان آزاد که آخرین بخش از سیر طولانی این ماهمون هم هست همراه شماییم و امیدواریم از همراهی ما خسته نشده باشید! در بخشهای پیشین گذری داشتیم به چگونگی آموزش جهتیابی و حرکت به افرادی که علاوه بر نابینایی دارای معلولیتهای متعددی هستن که راه استقلال و ارتباطات و تعاملات اجتماعیشونرو در مراحل و موقعیتهای گوناگون با چالشهای مختلفی رودررو میکنه و سعی کردیم با استفاده از تجربیات صاحبنظران در این راه توشهای برای خودمون برداریم.